خبرگزاری شبستان: اعمال و مناسک حج پر است از رمز و رازهای بی شمار که بسیاری از آنها همچنان سر به مهر باقیمانده است و شاید روزی که آن یگانه دوران از پس پرده غیبت به در آید رمز و زارهای شگفت این آیین ابراهیمی نیز بیش از پیش آشکار شود. اگر حاجى اعمال حج را به معناى واقعى کلمه بجا آورد، بدون شک پس از بازگشت انسان تازه اى مى شود. پیامبر اکرم(ص) در حدیث پر مفهومی در همین رابطه فرمود : «مَنْ حَجَّ الْبَیْتَ... خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه کَیَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ؛ کسى که حجّ خانه خدا را بجا آورد... همچون روزى که از مادر زاده شد، از گناهان خارج مى شود.»
خبرگزاری شبستان در رابطه با فلسفه و چگونگی این اعمال، گفتگویی سلسله وار با حجت الاسلام محسن ادیب بهروز، کارشناس ارشد بعثه مقام معظم رهبری در امور حج و زیارت و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران داشته است که در چند بخش تقدیم زائران و دوستداران سرزمین وحی می شود:
در ادامه مباحث گذشته که از فلسفه و اسرار احرام و تا حدودی طواف صحبت شد و با توجه به این که امروز در عربستان و فردا در کشور مان مصادف با روز عرفه است، بفرمایید که وقوف در عرفات چرا و با چه هدفی انجام می شود؟
همچنان که قبلا نیز اشاره شد در بیان اسرار و فلسفه مناسک جج، هر مقدار که اطلاعات معصومین (ع)در دسترس ما قرار بگیرد، پاسخ ارایه و مطرح میشود و لذا ممکن است اطلاعات، ناقص و دارای نقص باشد لذا ادعا نمیشود که پاسخ ما در بررسی اسرار حج، پاسخهایی کامل و متقن است. چه بسا ممکن است در آینده به پاسخهای تکمیلی برسیم، بنابراین آنچه که امروز گفته میشود تنها بخشی از پاسخهایی است که در دسترس ما قرار گرفته است. اما در رابطه با عمل وقوف، زائر چه برای عمره مفرده و چه عمره تمتع، ابتدا طواف میکند اما اگر این احرام، مقدمه حج تمتع باشد زائر در زمانی خاص در سرزمینی به نام عرفه توقف میکند که این توقف معنادار و جهتدار است و نتایجی به دنبال دارد که این نتایج، پیششرط ورود به حرم الهی است. بنابراین پس از احرام و طواف نخستین عمل وقوف در عرفات است. حکم ظاهری و عبادی این وقوف آن است که هر زایر مسلمان، از هر مذهبی که باشد میبایست در سرزمین عرفات که از نظر حدود جغرافیایی کاملا مشخص و ثابت است، وقوف کند. بر اساس گزارشات تاریخی سرزمین عرفات و حدود جغرافیایی آن از زمان پیامبر اسلام (ص) تاکنون تغییر نکرده است و حتی در گزارشات حدیثی ما آمده است که منطقه جغرافیایی آن در زمان حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام و همراهی حضرت جبرییل معین شده است.
یعنی حدود جغرافیایی عرفات همواره در طول تاریخ تا به امروز ثابت بوده است؟
بله حدود جغرافیایی عرفات، قراردادی نیست. یا اینگونه نبوده است که حکومتها بتوانند به تناسب سلیقه خود یا حتی به تناسب مصلحتهای حکومتی از نظر جغرافیایی، تغییری در منطقه ایجاد کنند. بر اساس گزارشات حدیثی موجود، منطقه ای که امروز در عربستان به نام عرفات شناخته می شود، از زمان حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام مطرح بوده و برای کلیه انبیای الهی نیز این حدود به عنوان عرفات شناخته میشده است.
آیا کلیه زایران در هر شرایط و موقعیتی باید در عرفات وقوف داشته باشند؟
هر زایری در هر موقعیت و دارای هر کمال و شایستگی که باشد، چه از انبیای الهی باشد و چه زایری معمولی، باید قبل از ورود به مشعرالحرام در عرفات وقوف کند. زمان آن نیز از اذان ظهر روز 9 ذیالحجه تا غروب آفتاب و به صورت ارادی و اختیاری است، البته در مورد زایری که امکان توقف طولانی را ندارد راهکار شرعی وجود دارد. به این معنا که او میتواند از حداقل زمان برای وقوف استفاده کند اما مجوز عدم وقوف ندارد. یعنی حتی زایری که به هیچوجه نمیتواند در عرفات وقوف داشته باشد ولو با در اختیار گذاشتن آمبولانس یا همراهی تیم پزشکی، میبایست از حداقل زمان وقوف در عرفات استفاده کند.
چه رمز و رازی در این سرزمین نهفته است که وقوف در آن تا این حد اهمیت دارد و اگر انجام نشود آیا حج زایر با مشکل مواجه میشود؟ گفته میشود که در زمان حاضر، وجود مقدس حضرت حجت (عجلالله) نیز در همین سرزمین و در همین زمان مخصوص، این وقوف را دارند! آیا این درست است؟
بله در صورت عدم وقوف در عرفات حج زایر با مشکل مواجه می شود و در مورد حضور حضرت در عذفات نیز کاملا صحصیح است اما برای رسیدن به پاسخ این سوال و مستند کردن آن، ابتدا باید دید که در این وقوف از زایر چه خواسته شده است؟ آیا از او خواسته شده که استراحت کند یا توصیههایی شده در قالب دستورالعمل که تنها باید این دستورالعملها را انجام دهد؟ توصیه گاهی در قالب یک دستورالعمل است اما گاهی در قالب رفتار معصوم است. یعنی هنگامی که معصوم رفتاری را انجام میدهد، این رفتار میتواند برای زایر پیامآور باشد. آنچه به عنوان دستورالعمل مطرح است این است که به زایر توصیه میشود که هر چه میتواند و به هر مقدار که خود اراده میکند و تصمیم میگیرد از خداوند ذوب آثار گناهانش را بخواهد. دقت کنید در این توصیه مقصود استغفار نیست. چرا که استغفار اعلام آمادگی برای ترک گناه است. شخص با ذکر استغفار اعلام میکند که من برای ترک گناه یا برای اینکه از شخصیت آلوده گذشته خود دست بردارم و تبدیل به شخصیتی جدید شوم آماده هستم. اما این اعلام آمادگی به معنای تغییر شخصیت نیست، تغییر شخصیت زمانی رخ میدهد که شخصیت قبلی دگرگون و متحول شود و این تحول زمانی است که آثار رفتارهای گذشته از میان برود. در غیر این صورت اگر آثار و رفتارها همچنان باقی باشد، مجددا همان شخصیت در فرد بروز و ظهور خواهد داشت اما زایر در عرفات باید آثار گناهانش را از بین برده و ذوب کند.
از بین بردن آثار گناهان کار چندان آسانی نیست، برای تغییر یک رفتار شاید مدت ها وقت لازم است آیا در این مدت زمان این اتفاق عملی است؟
ما اگر بخواهیم به شکل عادی و معمول آثار گناهان را از بین ببریم در زمان دیگر و در سرزمینی غیر از عرفات، بله نیاز به برنامهای طولانیمدت است، تا انسان در این برنامه طولانیمدت بتواند آثار گناهان خود را از بین ببرد. اما به زایری که در احرام نیز با «لبیک گفتن» اعلام کرده است که میخواهد تا حد امکان و توان خود مطیع خدا باشد، یک راه میانبر پیشنهاد میشود یعنی در یک مکان ویژه و تعیین شده، در یک زمان معین و با مناجات مخصوصی که با خدا برقرار میکند، تلاش میکند که آثار گناهانش را ذوب کند. علاوه بر این حتی زایر را امیدوار میکنند و گاه ممکن است این امیدواری به معنای اطمینان باشد که اطمینان پیدا کن که این تلاش اگر به صورت واقعی انجام شود، آن آثار ذوب میشود. به عبارت سادهتر من میتوانم آثار گناهان را در یک زمان و مکان خاص در کمترین زمان و با حداقل امکانات ذوب کنم. لذا سر اینکه به زایر توصیه میشود که به عرفات برو و وقوف کن به این دلیل است که در عرفات بتواند به هر میزان که میتواند و برای او میسر است، آثار آلودگیها را در وجود خود از بین ببرد.
چرا از بین بردن آثار گناهان در این مکان تا این حد اهمیت دارد؟ آیا پس از بازگشت نمی توان این عمل را انجام داد؟
چون زایر قصد ورود به حرم و حریم الهی را دارد. در واقع عرفات به منزله درب ورود به حریم الهی تشبیه میشود. این فرد اگر بخواهد وارد حرم شده و آیات و نشانههای حق را در این حریم درک کند، احساس و لمس نماید، میبایست موانع این درک را برطرف کند. موانع درک، در بینایی، شنوایی و در وجود من، آلودگیهایی است ک در اثر رفتارهایی به نام «گناه» در من ایجاد شده است. گناه در من آلودگی ایجاد میکند و اثر این آلودگی ایجاد مانع است. یعنی در بینایی، شنوایی و حتی در درک و دریافت من مانع ایجاد میشود و این موانع اجازه درک و لمس آیات الهی را به من نمیدهد. لذا در عرفات من تلاش میکنم تا این موانع و آلودگیها را به هر میزان که میتوانم، از بین ببرم.
آیا در عرفات همه زایران در یک سطح هستند؟ یا با توجه به میزان معرفت یا به عنوان مثال میزان گناهانی که هر فرد داشته، متفاوت هستند؟
در عرفات زایران متفاوت هستند اما با توجه به میزان موانعی که برطرف می کنند. زایری میتواند 30 درصد آلودگی را در خود از بین ببرد. زایری 5 درصد و زایری هم ممکن است یک درصد آلودگی های خود را از بین ببرد. به تناسب میزان از بین بردن این آلودگی نیز، فرد توانایی و قدرت درک پیدا میکند، یعنی به همان مقدار که آلودگی و مانع را از بین برداشته، در مشعرالحرام که جزء حرم است، میتواند آیات را درک و لمس کند.
اگر زایری ادعا کرد که من در مشعرالحرام چیزی درک نکردم چه پاسخی به او میدهید؟
حداقل پاسخ ظاهری ما به این زایر آن است که شما نتوانستهاید موانع را، حتی در مرحله یک درصد قرار بدهید.
آیا این پاسخ برای زایر ناامیدی به دنبال ندارد؟ در حالی که فرمودید در منابع حدیثی به او اطمینان داده میشود؟
در منابع حدیثی ما، این ناامیدی از زایر گرفته میشود یعنی به زایر اطمینان میدهند که اگر شما در عرفات وقوف کردید مطمئن باشید که این آثار از بین رفته است. اما چنانچه این اطمینان و امیدواری وجود نداشته باشد، خود این ناامیدی بسیار مورد مذمت قرار گرفته است.
ما از یک طرف با واقعیتی مواجه هستیم که زایر در مشعرالحرام و حرم الهی قرار میگیرد و چیزی احساس نمیکند و پاسخ ما نیز این است که آلودگیها را از بین نبرده است، از طرف دیگر گفته میشود که شما اگر به این سرزمین آمدید، آلودگیها از بین میرود، این تناقض را چگونه باید حل کرد؟
پاسخ این است که در ابتدا که زایر وارد عرفات میشود به قدری به او امیدواری داده میشود که او با امید صددرصد به قدرت خدا، برای وقوف در عرفات و ذوب آلودگیها به این سرزمین وارد میشود. این امید در او انگیزهای ایجاد میکند تا بتواند از این فرصت طلایی استفاده کند. از نظر روحی و شخصیتی نیز اگر بررسی شود، میبینید که در صورتی که به انسان امید داده نشود یا امید از او گرفته شود یا حتی اگر در حالت بینابینی قرار بگیرد یعنی به او بگوییم که مشخص نیست ممکن است بخشیده شوی و آثار از بین برود، ممکن هم است که اینگونه نشود، زایر دچار حالت تردید قرار شده و تلاش نهایی را به کار نمیگیرد. یعنی تصور نمیکند که یک فرصت بسیار بسیار طلایی دارد. اما اگر او را با امید صددرصد مواجه کردیم و گفتیم که مطمئن باش که در این مکان به این نتیجه میرسی، زایر تلاش خواهد کرد تا از این فرصت در این سرزمین استفاده بهینه را ببرد نه استفاده معمول.
استفاده معمول و استفاده بهینه از عرفه و سرزمین عرفات به چه معناست؟ چه تفاوتی با هم دارد؟
نکته حساس و مهم در عرفات همین تفاوت استفاده معمول و استفاده بهینه است. زمان بسیار محدود و کوتاه است. با توجه به تغییر مقدار زمان در فصول مختلف، میانگین زمان وقوف در عرفات نزدیک به 6 ساعت است. در این مدت زمان 6 ساعته، اگر به موضوع امیدواری صددرصدی توجه نشود ما به دنبال استفاده معمول خواهیم بود یعنی من وارد عرفات میشوم، نهار میخورم، استراحت میکنم، درست مانند سایر ایام و سایر روزها، سپس در یک برنامه قراردادی که کاروانها برای اعضای خود تنظیم میکند، حضور پیدا میکنم.(دعای عرفه) به تعبیر دیگر دعای عرفه را مانند یک کتاب معمولی در دست میگیرم و میخوانم اما فقط میخوانم. حال از این خواندن به دنبال چه نتیجهای هستم، مهم نیست! چرا که هدف من تنها همراه شدن با دیگران است. این رویه یعنی استفاده معمولی از این موقعیت، که نتیجه خاص خود را نیز دارد. اما برای استفاده بهینه از این مکان و زمان باید به این نکته توجه کرد که ممکن است این آخرین حضور من در این سرزمین باشد، ثانیا این سرزمین قابل تکرار نیست یعنی هیچ نقطهای در جهان، هیچ کجای دنیا، مکانی با ویژگیهای عرفات نداریم علاوه بر اینکه زمان نیز قابل تکرار نیست. یعنی من نمیتوانم همین زمان را در مکان دیگری به عنوان مثال در منا یا در مسجدالحرام دعای عرفه بخوانم. این زمان تعریف و تعیین شده است یعنی به شکل خاص روز 9 ذیالحجه از اذان ظهر تا غروب آفتاب. این شرایط تا سال آینده تکرار نمیشود و حال اینکه آیا من میتوانم در سال آینده در این زمان و در این مکان قرار بگیرم، مشخص نیست! بنابراین هنگامی که این چند عنصر را در نظر میگیرم و به آن اطمینان صددرصدی نیز توجه میکنم، برای استفاده بهینه به جای استفاده معمول تصمیم میگیرم البته به هر مقدار که ممکن است، نه به شکل رؤیایی ! برنامه رؤیایی قابل اجرا نیست.
به شکل مشخص چه نوع برنامه ای قابل اجرا است و رویایی نیست؟
ما به زایر برنامهای میدهیم که قابل اجرا باشد یعنی قبل از اذان مدتی در گوشه خلوتی بنشیند و فکر کند که به کجا آمده است و برای چه؟ گفتیم که برای استفاده بهینه، من تلاش میکنم تا آثار آلودگی را در خود از بین ببرم. این آلودگی به دلیل رفتارهای خاص در من ایجاد شده است، بنابراین آن رفتارها را به خاطر مکان، زمان و به دلیل حضور حجت بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این سرزمین و در این چند ساعت انجام نمیدهم. ممکن است زایری بگوید من رفتاری را قبلا داشتهام، برخی گناهان را عادی انجام میدادم (دروغ، غیبت و ...) حالا یکباره کنار گذاشتن آنها دشوار است! ما نمیگوییم از همین امروز یکباره تمام گنهانت را ترک کن. این یک تصمیم رؤیایی است، ما به زایر میگوییم تلاش کن ظرف این چند ساعت آن اعمال از تو سر نزند. سه عامل و عنصر هم او را در این راه کمک میکند، یعنی اگر من چنین تصمیمی را خارج از این زمان، مکان و موقعیت میگرفتم، ضریب موفقیت من به این اندازه نبود. اما این مکان خاص، این زمان خاص و موقعیت خاص زایر، یعنی حضور دز مکان و موقعیتی که امام معصوم نیز در آن مکان و موقعیت حضور دارد تاثیر شگرفی در آثار این تصمیم دارد. چرا که حضور معصوم در یک مکان آثار و برکاتی را به دنبال دارد که ...
ادامه دارد...
نظر شما