به گزارش خبرنگار شبستان، نشست "درباره شعر انقلاب اسلامی" عصر دیروز با حضور،دکترمحمد رضا سنگری، دکتر محمدرضا ترکی، سیداحمد نادمی، دکتر جلال مرامی در تالار کمال دانشکده ادبیات علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر ترکی با بیان اینکه ما در کجای قلمرو ادبیات قرار داریم عنوان کرد: برخی می گویند ادبیات انقلاب، بازگشت به سنت و گذشته است که این معنی محترمانه ارتجاع است و ما باید به این سوال پاسخ دهیم.
وی ادامه داد: باید به ماهیت انقلاب توجه کرد که البته خود ماهیت مقوله انقلاب بازگشت به گذشته بود و در ادبیات نیز سنت های قبل از خودمان را با دنیای امروز پیوند زده ایم؛ در واقع ما در ادبیات انقلاب مفاهیم دنیای امروز را رد نکرده ایم بلکه با پیوند با گذشته خودمان چیزهایی را که با امروز تناسب داشت پذیرفتیم و این اتفاقی بود که در کلیت جامعه ما رخ داد.
شعر قیصر امین پور مفصل دیروز و امروز است
وی با بیان اینکه ادبیات بعد از انقلاب قرائت تازه ای مبتنی برسنت است خاطرنشان کرد: ادبیات انقلاب ما را واداشته که به گذشته خودمان بیشتر بیندیشیم اما از امروز نیز غافل نباشیم مثلا ما در شعر قیصر امین پور ویژگیهای شعر خوب انقلاب را می بینیم و با خوانش این شعر درمی یابیم که شعر انقلاب مبتنی بر قدرت و حکومت نیست و زبان مردمی دارد از این رو می توانیم شعر قیصر امین پور را به عنوان مفصل دیروز و امروز قرار دهیم.
دکتر ترکی تصریح کرد: به نظر می رسد که ادبیات انقلاب اسلامی نه رجعت کامل به گذشته و نه تسلیم کامل به نگاه مدرن امروزی است بلکه نگاه خلاقانه ای به دیروز و امروز است که این مساله را در تلفیقی گویا و بارآور مطرح می کند.
ادبیات انقلاب در تداوم ادبیات کلاسیک حثیتی مضاعف دارد
در ادامه سیداحمد نادمی منتقد ادبی عنوان کرد:وقتی که ما از گذشته صحبت می کنیم باید بدانیم که سخن گفتن از گذشته یک ضدارزش نیست و شناسنامه ریشه داری را ارایه می دهد بنابراین اگر ما در امتداد گذشته و با آگاهی از آن حرکت کنیم می توانیم بر روی خط استواری بایستیم.
وی ادامه داد: ماجرای ادبیات برخی اوقات به دلیل هیجانات هنری موجب سوءتفاهم هایی شده است ما در اوایل قرن 20 شاهد اتفاقاتی در اروپا هستیم که با توجه به فضای آن جامعه قابل توجیه است اما همین اتفاقات نمی تواند در فضای جامعه ما شکل بگیرد چرا که توجیه منطقی برای آن وجود ندارد از این رو وقتی در غرب گفته می شود که برای رسیدن به مدرنیسم باید گذشته به کنار گذاشته شود قابل توجیه است اما این توجیه در جامعه ما عقلانیت به نظر نمی رسد.
نادمی اضافه کرد: البته زمانی که هیجانات فرو می نشیند این پرسش پیش می آید که آیا تمامی ارزشهای دنیای کهن را باید فراموش کرد و اگر در ایران چنین مساله ای اتفاق بیفتد به خاطر ورود ناقص به فضا یک نوع جریان معارض با خودش مطرح می کند. بنابراین اگر ما می خواهیم به پست مدرنیسم برسیم نخست باید ادبیات کلاسیک ومدرنیسم را تجربه کنیم.
وی با اشاره به این نکته که شعر انقلاب ادامه منطقی ادبیات کهن است، تصریح کرد:ادبیات کلاسیک که حیثیت فرهنگی ماست و ادبیات انقلاب نیز چون از یک سری ارزشها زاده شده است و در تداوم ادبیات کلاسیک از حیثیتی مضاعف برخوردار است و به این معنا می تواند ارزش بیشتری را داشته باشد چرا که کاملاً بر ارزشهای گذشته مهر تاکید می زند.
انقلاب خوانش تازه ای از انسان، دین و جامعه و شعر ارایه داد
در این نشست همچنین جلال مرامی استاد ادبیات عرب عنوان کرد: درخصوص نسبت شعر انقلاب با گذشته و جهان امروز اگر بخواهیم مبحث مقایسه و مقارنه را پیش بکشیم ناخودآگاه ادبیات تطبیقی حرف زده ایم.
وی ادامه داد: آنچه که در ادبیات تطبیقی مطرح است در ارتباط با شعر انقلاب با گذشته قابل انطباق می باشد و شاخصه های اصلی آن فن، فرم و محتواست.
وی تصریح کرد: انقلاب یک خوانش جدید از انسان دین و مردم است و در این خوانش سه محور مهم معنا شده است وقتی در این سه محور حرکت می کنیم مشترکات و تفاوت هایی را خواهیم دید در واقع با وجود آمدن انقلاب یک سری تغییرات لازم و ضروری به نظر می رسید و همچنین از آنجایی که ماهیت این انقلاب اسلامی بود بنابراین ما نمی توانستیم به هیچ وجه از گذشته ببریم.
وی با بیان اینکه تفاوت هایی درخصوص فرم و محتوا نیز در عرصه شعر انقلاب پدید آمد، یادآور شد: نگاههایی که در شعر انقلاب وجود دارد در شعر عرب نیز دیده می شود و برخی از شعرای عرب روی همین مسائل شعر انقلاب صحه می گذارند براساس این خوانش شعر انقلاب شعر خودش را گرفته است چرا که از یک طرف با دگرگونی و از یک طرف با ماهیت اسلامی رقم می خورد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در واقع انقلاب خوانش تازه ای از انسان، دین و جامعه ارایه داد که بازتاب آن را ما در ادبیات نیز به عنوان پیکره ای از انقلاب خواهیم دید.
در ادامه بار دیگر دکتر ترکی عنوان کرد: گذشته گرایی نه مثبت و نه منفی است از این رو ما نباید نگاه به گذشته را مورد تقدس قرار دهیم و یا اینکه نگاه به امروز را بسیار عالی بدانیم در واقع باید همواره راه تعادل را در پیش بگیریم.
وی عنوان کرد: ادبیات محصول حوادث است که در این 50 سال رابطه آن با حوادثی که رخ داده همواره قابل بررسی است و نمی توان گفت: که ادبیات تنها در خلوت خودش حرف بزند.
وی همچنین از محسن پزشکیان به عنوان یکی از شاعران برجسته عصر انقلاب نام برد و گفت: متاسفانه پزشکیان خیلی زود درگذشت و در حال حاضر شناخت جامعه از او وجود ندارد با این وجود اگر وی سالهای بیشتری زندگی می کرد تبدیل به یکی از قله های بلند ادبیات انقلاب می شد.
همتی برای ترجمه شعر انقلاب به زبانهای دیگر وجود ندارد
همچنین نادمی در ادامه با طرح این سوال که باید چه کار کنیم که شعر انقلاب را به جهانیان عرضه نماییم عنوان کرد: در حال حاضر شعرهایی به زبانهای انگلیسی، عربی، ترکی از شاعران انقلاب ترجمه شده است و ترجمه هایی نیز در حوزه ادبیات داستانی صورت گرفته اما آسیب شناسی این نکته بسیار مهم است که چرا ترجمه ها در حوزه ادبیات داستانی بیشتر موردتوجه قرار گرفته و چه اتفاقی افتاده که ترجمه اشعار انقلاب کمتر مورد توجه است.
وی به آسیب شناسی در این باره پرداخت وگفت: شکی نیست که تبلیغات و همت مدیران فرهنگی در این زمینه بسیار تاثیر گذار است اگر یک مدیر فرهنگی به شیوه خاصی گرایش داشته باشد مسلماً امکانات تبلیغی بیشتری را برای آن ارایه می دهد و من باید در این جا عرض کنم که متاسفانه همتی برای ترجمه شعر انقلاب به زبانهای دیگر وجود ندارد.
در این نشست که عصر دیروز سه شنبه 10 آبان با حضور شاعران و اساتیدی چون محمدرضا سنگری، جلال اکرمی، محمدرضا ترکی و سیداحمد نادمی برگزار شد سنگری به عنوان مجری برنامه به طرح موضوع و نتیجه گیری ها می پرداخت.
پایان پیام/
نظر شما