نشسته بر بلندای شهر/مهتاب روی تو و چراغانی مسیر من

گلزار شهدای کرمان گرچه در طول سال میعادگاه بسیاری از عاشقان و خلوتگه راز هزاران جوان است؛ اما در شب های ماه مبارک رمضان حال و هوای دیگری دارد؛ گلزاری بر بلندای یک شهر که آن را دیده بانی می کند و خستگان را به سمت خود می طلبد.

خبرگزاری شبستان-کرمان، طاهره بادامچی:

 

«وصال خداوند سفرى است که جز با مرکب راهور شب زنده دارى به دست نمى آید» امام حسن عسکری علیه السلام

 

ماه خوب خدا، ماه نورانی، ماه میهمانی حضرت دوست بیش از همه ایام سال تو را به تکاپو می اندازد؛ زندگی را از روزمرگی ایام پیش از آن می رهاند و وارد فضایی می کند که دلت نمی خواهد تمام شود و با خود می گویی کاش همه روزها و شب ها و همه سال ماه رمضان بود.

سحرها و افطارها، دعاها و مناجات ها، تلاوت قرآن و...همه و همه رنگ و بوی دیگری در این ماه به خود می گیرد؛ سحرهای دلدادگی خود شرح مفصلی می خواهد که در این مجال نمی گنجد، همان سحرهایی که خواب را بی معنی و روح و جانت را تازه و با طراوت و تو را مهیای سیر و سلوک می کند، عجب سرّی است در سحرها که زبان یارای فاش شدنش نیست.

 

«فرصت ما فقط سحر است» این جمله قابل تأمل فرازی از بیانات امام خامنه ای در درس خارج فقه (۱۳۹۸/۲/۱۰) است که توصیه‌هایی را برای استفاده از فرصت ماه مبارک رمضان و توجه ویژه به عبادت در سحرهای این ماه، بیان کردند و فرمودند «سحر ماه رمضان همه پا می‌شوند؛ نباید این سحر را از دست داد؛ سحر فرصت خیلی خوبی است. مکرّر عرض کرده‌ایم که اگر ماها از سحر استفاده نکنیم، در این دنیای شلوغ، وقت دیگری نداریم برای خلوت با خودمان، با دلمان، با خدای خودمان؛ واقعاً وقتی باقی نمی‌ماند. ما گرفتاریم؛ در این ۲۴ ساعت، چند ساعتش که خوابیم، آن ساعت هایی هم که بیدار هستیم، گرفتاریم؛ هر کسی یک مشغولیّتی دارد یا مشغولیّت های مختلفی دارد. آن فراغت هایی که وجود داشت، امروز وجود ندارد - [البتّه] نقص زمانه نیست، طبیعت زمانه است- بالاخره امروز وسایلی هست و زندگی، یک زندگی ماشینی است. امروز پدیده‌هایی وجود دارد که این پدیده‌ها در گذشته وجود نداشته؛ [لذا] گرفتاری زیاد است.

نمی‌شود در ایّام روز -چرا، [البتّه] اوحدیّ از مردم، در حال حرکت، در حال معامله، در حال کار فنّی، در حال کار با رایانه، در همه‌ی اوقات با خدای متعال مأنوسند و مشغول ذکرند و ذکر دائم دارند: اَلَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم دائِمون؛ بعضی‌ها این جور هستند که دائم در نمازند؛ حالا ما که دستمان به دامن آنها نمی‌رسد و از آنها دوریم، ولی کسانی آن‌جور هستند- فرصت ما فقط سحر است؛ اگر چنانچه سحر را از دست بدهیم، دیگر واقعاً فرصتی باقی نمی‌ماند....»

جدای از اینکه هر کسی می تواند برای خود خلوتی عاشقانه در دل شب برپا و با معبود خویش راز و نیاز و سفره دل خود را برای او باز کند؛ اما عبادات دسته جمعی حال و هوای دیگری دارد و بی جهت نیست این همه تأکید اسلام بر توجه به جماعت که «یدالله مع الجماعة» به ویژه آنکه اگر پیش از آن اهل شب زنده داری نبودی و یا کمتر بودی، اما همین که جماعتی را می ببینی که هر شب تا سحرگاهان، مناجات با خدا را بر خواب و هر لذتی ترجیح داده و خود را به مساجد و اماکن مقدس می رسانند.

 

در شهر کرمان نیز امسال ۴ نقطه سحرگاهان میزبان خیل شب زنده داران است؛ مساجد قائم عجل الله تعالی، امام زمان عجل الله تعالی، امام سجادعلیه السلام و گلزار شهدا و مهدیه صاحب الزمان؛ در این میان مسجد قائم که ویژه برنامه خود را با عنوان «شهرالله» برگزار می کند، سابقه ۲۸ ساله دارد؛ ۲۸ سال است که این مسجد با محوریت دعای ابوحمزه و مجالس وعظ و خطابه، این ظرفیت قابل توجه را برای مؤمنین و مؤمنات فراهم کرده و هر شب صدهانفر از مردم کرمان را میزبانی می کند.

 

مسجد امام زمان نیز در دو سال اخیر برنامه خود را آغاز کرده و آن نیز با استقبال قابل توجهی روبرو است؛ دست اندرکاران مسجد امام سجادبلوار قدس نیز که برای نخستین سال این حرکت بابرکت را پایه گذاری کردند، باقیات الصالحاتی در مناطق ابوذر شمالی و جنوبی، رسالت، مالک اشتر و...بر جای گذاشتند زیرا در آن محدوده از شهر این تنها مسجدی است که اقدام به برگزاری این برنامه کرده است.

 

گرچه در گوشه و کنار شهر از جمله مسجد حضرت ابوالفضل شهرک الغدیر نیز برنامه سحرگاهی و دعای ابوحمزه برقرار است؛ اما محوری ترینِ آن همان بود که از منظر خوانندگان گذشت.

 

گلزار شهدای کرمان گرچه در طول سال میعادگاه بسیاری از عاشقان و خلوتگه راز هزاران جوان است؛ اما در شب های ماه مبارک رمضان حال و هوای دیگری دارد؛ گلزاری بر بلندای یک شهر که آن را دیده بانی می کند و خستگان را به سمت خود می طلبد.

زیارت در دل شب و در سکوت و آرامشی که آن ساعات دارد، تجربه متفاوتی است. زیارت آدم هایی که شاید بعضی از آنها همسایه، فامیل و دوست ماها بودند اما راهی که برگزیدند منجر به این شد تا امروز ما در جایگاه زائر آنان قرار بگیریم.

 

اکثر قریب به اتفاق زائران در گلزار شهدای کرمان زیارت خود را با حضور بر مزار شهید عبدالمهدی مغفوری که به گواه سنگ مزارش استاد اخلاق و عرفان بود، آغاز می کنند؛ البته هر شهیدی مشتری خودش را دارد.

 

از عبدالمهدی مغفوری که شروع کنی و در امتداد دست چپ به شهید علی آقا شفیعی، کمی آن طرف تر محمدکاظم کیانی و محمدعلی زادگانی نسب؛ پشت سر، محمدحسین یوسف اللهی و حسین بادپا؛ مقابل این دو محمد جمالی و شهید روحانی شیخ شعاعی؛ به سمت راست حمید رضا جعفرزاده؛ قطعه پایین تر در سمت چپ شهید غلامرضا لنگری زاده از مدافعان حرم و آن طرف تر دو شهید گمنام، این طرف علی آقا ماهانی و....تا می رسی به انتهای این بخش محمود اخلاقی و طائی؛ اسم بردن راحت است اما هر یک از ایشان به اندازه صدها سطر مطلب دارد.

 

شب های زیبایی دارد گلزار شهدای کرمان؛ شب هایی که مهتاب روی هر شهید، چراغی است که مسیرت را پرفروغ نگه می دارد. اینجا هر کسی که می آید، ناخودآگاه دل می دهد؛ کم و زیاد دارد البته، اما دل می دهد، به کسانی که خود پاسبان دل شان بودند در این شهر پرهیاهو و هزار جلوه و چه خوب از دلشان پاسبانی کردند و اجازه ورود به هیچ رهزنی را ندادند.

نکته ای که در وصیت اکثر این شهدا مورد تأکید است، توصیه به نماز شب است؛ نماز شب، نماز شب، نماز شب؛ توصیه ای که بزرگان و عرفا هم دارند و هر کس هر چه خواسته از نماز شب به آن رسیده است.

 

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

واندرآن ظلمت شب آب حیاتم دادند...(حافظ)

 

 

کد خبر 796666

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha