خبرگزاری شبستان، سرویس مسجد و کانون های مساجد: ساخت مساجد به عنوان محلی برای نیایش، تجمع و تعامل مسلمانان در طول تاریخ اسلام همواره مدنظر بسیاری از بزرگان دینی و حاکمان و مسئولان کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی بوده و هست.
وجود جایگاهی برای پرداختن به مسایل اجتماعی و ارتقای ابعاد گوناگون زندگی افراد از جمله زندگی اجتماعی مسلمانان در جوامعی که این گروه در آن ها زندگی می کنند می تواند مأمنی برای افزایش سطح کیفی زندگی این افراد و حتی تمامی کسانی باشد که در این محیط ها اعم از شهرها و کشورها زندگی می کنند و در طول سالیان سال در آن ها به دنیا می آیند و می بالند و زندگی می کنند.
ضرورت پرداختن به وجود مساجد در محیط های اجتماعی گوناگون و افزایش کارکردهای آن ها برای پاسخگویی به نیازهای انسان ها در جوامع مختلف، موضوعی است که همواره در طول تاریخ اسلام بر آن تاکید شده است و در جوامع گوناگون به شکل های مختلفی به انجام رسیده است.
موضوعی که در سلسله نوشتارهای «مساجد و معابر» و «مسجدی ها» به آن پرداخته می شود نگاه کمی دقیق تر به مقوله ایجاد مساجد و نیاز کنشگران اجتماعی به وجود آن ها در اطراف محیط های زندگی افراد و نیز چگونگی نقش آفرینی این اماکن دینی در زندگی امروزی بشر است.
در ادامه به یکی از موضوعات مطرح در زمینه مساجد پرداخته می شود:
گوشه مسجد نشسته است و دارد با صدایی حزین قرآن تلاوت می کند وقتی به او می رسم با رسیدن به انتهای یک آیه سرش را بالا می گیرد و با من سلام و احوالپرسی می کند.
آقای گودرزی؛ معلم قرآن است وقتی موضوع مصاحبه را با او در میان می گذارم لبخندی می زند و می گوید "دست روی دلمان نگذار که دلمان خون است"
او ادامه می دهد "متاسفانه صدا و سیما و بسیاری از نهادها و سازمان ها و برخی از اشتباهات تاریخی که ما در فرهنگ مان داریم دارند بلایی بر سر ما و فرهنگ مان می آورند که فقط و فقط به مصرف گرایی و چشم و هم چشمی می پردازیم.
نمی توان گفت که مشکلات اقتصادی که در کشور ما وجود دارد تنها و تنها یک سویه هستند بلکه مردم نیز در ایجاد آن ها کم تقصیر نیستند به طور مثال سال ها است که مردم ما درگیر مصرف گرایی شده اند و بر زندگی های مردمی که بسیاری از آن ها محتاج اولیات زندگی هم هستند، سایه سهمگین اشرافی گرایی مشاهده می شود.
حال در فضای بسیار نامناسب فرهنگی که در آن به سر می بریم با این مشکل هم مواجه هستیم که بسیاری از افراد و خانواده ها زمان کمی را در طول روز در مساجد به سر می برند.
ما باید تعارف را کنار بگذاریم، روش زندگی اسلامی با روش زیست مصرف گرایانه دو تا است و اتفاقا در تناقض با هم است و ما در عین حال که شعارهای دینی می دهیم اما رفتارهای مان فرسنگ ها با آموزه های دینی فاصله دارند.
وقتی که روح حاکم بر زندگی هایمان هم خلاف روح دین و مشی مومنانه است نباید توقع داشت که از آن رفتارهایی منطبق بر دین به وجود آیند و فرزندانی مسجدی در آن تربیت شوند.
نظر شما