خبرگزاری شبستان: سخن از شاهنامه، این گرانمایه میراث ایرانی، سبب فخر و مباهات است. شاهنامه نه تنها میراث ماندگار ایرانیان بلکه میراثی جهانی است که چون الماسی درخشان بر قله ادبیات حماسی جهان می درخشد.
شاهنامه به تمامی کتاب سیاست، خرد ورزی، آیین کشور داری، پهلوانی و مایه غرور و سبب ماندگاری زبان پارسی است که به سراینده نام آورش عجم به این پارسی زنده می شود.
وقتی سخن از رزم نامه ایرانیان می شود باید این نکته را پیش چشم نگاه داشت که فردوسی نخستین کسی نبود که به آفرینش رزمنامهٔ ملی ایران دستزد. پیش از او مسعودی مروزی بخشی از شاهنامه را به نظم سروده بود. از شاهنامهٔ مسعودی تنها سه بیت بهجا ماندهاست. دقیقی نیز پیش از فردوسی بهنظمدرآوردن داستانهای ملی ایران را آغاز کرد، اما کار او ناتمام ماند تا اینکه فردوسی آن را به پایان رساند.
بهگمان فراوان، فردوسی در سرودن شاهنامه تنها از یک منبع تدوینشده بهره برده و آن، شاهنامهٔ ابومنصوری بودهاست.
کاوش دربارهٔ بنمایهٔ شاهنامه اندکی دشوار است
کاوش دربارهٔ بنمایهٔ شاهنامه اندکی دشوار است، زیرا از سویی گاه میان روایتهای فردوسی و تاریخنویسان در برخی جزئیات ناهماهنگیهایی دیده میشود و از سویی دیگر، بنمایگانی که فردوسی از آنها بهره بردهاست، از میان رفتهاند و میان شاهنامه و بنمایگان آن نمیتوان سنجش درستی کرد. یکی از بنمایگان مهم شاهنامه، شاهنامهٔ ابومنصوری است که فردوسی چندی در جستجوی آن رنج برد و از روی آن، شاهنامه را سرود. فردوسی به جز شاهنامهٔ ابومنصوری از برخی داستانهای جداگانهٔ دیگر که در آن روزگار نامآوری داشت، بهره جستهاست. از این داستانها میتوان به رزم بیژن و گرازان، بیژن و منیژه، رزم رستم با اکوان دیو، داستان رستم و سهراب و برخی از رزمهای رستم اشاره کرد.
اما امروز که روز بزرگداشت فردوسی این پیامبر شعر پارسی است جای آن است که اندکی درباره نسخه های معتبر شاهنامه و پژوهندگان راستین این مروارید گرانبهای ادبیات ایرانی سخن بگوییم.
از آغاز سرایش شاهنامه که حکیم، عمری بلند صرف آن نمود تا به امروز بازار سخن درباره آن داغ و پر طرفدار است تا جایی عده ای شفیته عمربر سر مطالعه این اثر گذاشته و آثار بسیاری پرامون آن نگاشته اند.
نسخه پژوهان شاهنامه نیزهیچ گاه از این امر مستثنا نبوده اند و با کند و کاو در کهن ترین نسخه های باز مانده در شاهنامه در تلاشند تا اثری موشکافنه و نزدیک به نسخه اصلی را ارایه دهند اما همواره به دلیل اینکه زمان ما از زمان فردوسی بسیار دور است مشکلات زیادی در این زمینه وجود دارد که البته این پژوهندگان وشیفتگان فردوسی این مشکلات را به جان و دل خریدارند و در این زمینه تلاش های بسیاری نموده اند.
«ژول مل» خاور شناس آلمانی، مصحح شاهنامه و مترجم آن به نثر فرانسوی است. وی مقدمهٔ مفصلی هم بر شاهنامه نوشتهاست که تا پیش از تحقیقات جدیدتر در قرن بیستم، مهمترین اثر پژوهشی دربارهٔ شاهنامه و فردوسی، و متداولترین مرجع برای بسیاری از خاورشناسان بهشمار میرفت.
نسخه چاپ «بروخیم» یکی دیگر از نسخه های موجود شاهنامه است که نخستین بار در سال 1315 در یک دوره 10 منتشر شد. نسخه «ترنر ماکان» و «ژول مول» هم در چاپ این اثر نقش داشتند. جلد نخست چاپ بروخیم با تصحیح مجتبی مینوی منتشر شد. جلد دو تا پنج توسط عباس اقبال، جلد شش توسط سلیمان حییم و جلد هفت، هشت، نه و ده توسط سعید نفیسی تصحیح و منتشر شد. این اثر حدود ۱۰۰ پرده نقاشی را همراه داشت و تا پیش از چاپ مسکو نسخه بسیار ارزشمندی بود.
نسخه چاپ «مسکو» که گفته می شود از معتبر ترین نسخه های تصحیح شده شاهنامه فردوسی می باشد . این نسخه که به کوشش انستیتوی خاورشناسی آکادمی علوم شوروی چاپ و منشر شد.معروفترین پیرایش شاهنامه است و تقریبا تمام شاهنامههای موجود در بازار بر اساس این چاپ است. این چاپ در سه جلد اول بر اساس سه نسخه خطی و از جلد چهارم بر اساس چهار نسخه تهیه شده. هرچند تعداد نسخههای بررسی شده محدود است اما چون بر اساس دستنویسی به تاریخ 675 قمری است نسبت به نسخههای چاپی پیش از خود، برتری دارد.
تصحیح شاهنامه مهم ترین دستاورد جلال خالقی مطلق
دیگر تصحیح معتبر و البته معروف شاهنامه ،تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق از این اثر گرانقدر می باشد.که می توان از آن به عنوان مهمترین دستاورد وی یاد کرد. این اثر در هشت دفتر که طی سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۶ در نیویورک زیر نظر «احسان یارشاطر» انتشار یافت. به گفته دکتر جلال خالقی مطالق تصحیح شاهنامهٔ فردوسی، حاصل بیش از سی سال کار مداوم خالقی در گردآوری و بررسی کهنترین دستنویسهای شاهنامه و مقابلهٔ آنها با پیروی از روشهای جدید تصحیح متون است.
جلال خالقی در کار مقابلهٔ دستنویسها از همکاری «محمود امیدسالار» و« ابوالفضل خطیبی» در دفترهای ششم و هفتم بهره گرفت. دورهٔ شاهنامهٔ خالقی در سال ۱۳۸۷ توسط مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در تهران تجدید چاپ شد. او هماکنون به عنوان عضو هیئت علمی کنگره بینالمللی هزاره شاهنامه فردوسی برگزیده شدهاست. وی عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است.
استاد فریدون جنیدی نیز از دیگر شاهنامه پژوهانی است که دست به تصحیح شاهنامه فردوسی زده است تا بنا به گفته خود بتواند اشعار الحاقی را از اشعار سروده فرودسی جدا نماید تا اینکه نسخه ویراستهٔ او از شاهنامه در سال ۱۳۸۷ منتشر شدهاست.
انتقادات بسیاری به نسخه مختلف شاهنامه وارد است
اما نکته جالب توجه در این میان بیان این نکته است نقدهایی توسط شاهنامه پژوهان بر تصحیح های مختلف شاهنامه وارد است به گونه ای که از نقد و نظر هر یک از این شاهنامه پژوهان مطالعه نماییم خواهیم دید هر یک از این نسخه با وجود آنکه برای تهیه آنها تلاش و کوشش بسیاری شده است اما هنوز جای و نقد و بررسی بیشتر دارد. مثلا نسخه معروف شاهنامه با تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق بر اساس(نسخه فلورانس) ،که پروفسور« پیه مونتسه» که نخستین بار خبرپیدا شدن آن را می دهد.بسیاری این تصحیحی راپیراسته ترین نسخه شاهنامه فردوسی می دانند اما از سویی دیگراین کار مورد انتقادات بسیاری از شاهنامه پژوهان از جمله دکتر علی رواقی می باشد که نقدهایی را به آن وارد کرده است.
اما آنچه مسلم است اینکه شاهنامه پژوهشی گستره ای دراز دامن دارد و همواره نیازمند به ویرایش این گرانمایه گوهر زبان پارسی هستیم.و بسا شادی فردا نسخه ای کهن تر از این اثر جاودانه پیدا شود و شاهنامه پژوهن را برای وایش و تصحیح یک اثر دیگر تشویق نماید.
آنچه مسلم است اینکه شاهنامه دریای بیکران از ادب و فرهنگ پارسی است که باید بیش این پاس داشته شودو جا دادر از همه شاهنامه پژوهانی که در این عرصه فعالیت داشته اند و تقدیر و سپاسگزاری شود.
نظر شما