به گزارش خبرگزاری شبستان، اولین رمانِ عطیه عطارزاده یک کارِ تجربی و نو است. راهنمای مُردن با گیاهانِ دارویی هم داستانی خاص و هم ساختاری قابلتأمل دارد. رمان روایتی است از یک دختر جوان که چشمانش نمیبینند و در خانهای همراهِ مادرش در کارِ خشک کردن، ترکیب و آمادهسازی گیاهانِ دارویی برای فروش در بازار است. او در تاریکی چشمانش توانسته با استفاده از قوای دیگر به درکِ جذابِ اشیا و ابزاری برسد که با آنها کار میکند. همهچیز برایش در ساختار و وجوهِ گوناگون این گیاهان و البته رابطه با مادرش خلاصه شده، تا اینکه روزی برای یک مراسمِ خانوادگی از خانه پا بیرون میگذارد و باز که میگردد خیلی چیزها درونش عوض شده است...
عطیه عطارزاده با استفاده از موقعیتِ خاصِ شخصیتش و فضای گوتیکی که برای او طراحی کرده، به لایههای پُرآشوبِ ذهنی نزدیک میشود که میل به خشونت و عشق در آن توأمان وجود دارد. این دوگانگی بزرگ و محوری رمان را به سمتی میبرد که برای کمتر مخاطبی پیشبینیشدنی است و میتوان گفت او را با امرِ غریبِ ذهنِ راوی و رابطهاش با امور بیرونی تنها میگذارد. راهنمای مُردن با گیاهانِ دارویی یک رمانِ متفاوت و قصهگوست. رمانی که در آن تنهایی یک مفهومِ برآشوبندهاست و رهایی از آن راههای عجیب و گاه خونینی دارد.
در بخش از این اثر می خوانیم: «هروقت گرفتار افکار دردناکى مى شوم که مثلا چرا بورخس نیستم و تا کى باید عمرم را صرف جدا کردن برگ رازقى از ساقه و کوبیدن گل زر هاون کنم، یاد این حرف مادر مى افتم که اگر یاد بگیرم معناى همین کارهاى کوچک را بفهمم، زندگى حقیقى یا همان چیزى که روحِ سارى در جهان مى نامدش، درونم به راه مى افتد. دیگر مهم نیست بورخس باشم یا نباشم. حتا اگر ساعت ها بى حرکت گوشه اى بنشینم، در بودنم روى زمین و حتا کوبیدنِ رازقى در هاون، در روحى شریکم که بورخس هم بخشى از آن است و آن وقت، من بورخسم.
زمان براى مرده ها و کسانى که نمى بینند، بى معناست. مرده ها و آن هایى که نمى بینند، مى توانند مدتى طولانى جایى بنشینند، بى آن که کارى کنند و هیچ وقت نفهمند چه قدر آن جا نشسته اند. زمان براى آن ها حجمى بى رنگ است که هیچ جوره نمى شود درکش کرد. چیزى شبیه هوا براى زندگان و کسانى که مى بینند.
مادر مى گوید ترس کارى با آدم مى کند که یا فراموشکار شود یا نتواند چیزى را از یاد ببرد....»
چاپ یازدهم «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» اثر«عطیه عطارزاده » را انتشارات «چشمه» در 117 صفحه چاپ کرده است.
نظر شما