کتاب؛ یار مهربان بی زبان،ناخوش است

فروش بسیار کتاب های بی محتوا در حوزه کودک و نوجوان در مقابل کتاب های خوب به دلیل نا آگاهی والدین به چگونگی انتخاب مناسب کتاب برای فرزندانشان آسیبی جدی در این حوزه فرهنگی است.

خبرگزاری شبستان: در آشفته بازار کتاب، ناشران و نویسندگان با مشکلات بی شماری دست و پنجه نرم می کنند مشکلات روز افزونی که با رکود اقتصادی بیشتر و بیشتر نیز می شود و حتی گاه شاهدیم که ناشران نامی ما کتاب ها را با شمارگان اندک 50 نسخه و 100 نسخه چاپ می کنند.

 این درحالی است که قیمت بالای کتاب عرصه را بر خوانندگان تنگ کرده است. اما با وجود این ناشران و نویسندگان واقعی با وجود همه تنگنا ها در تلاش هستند از عهده مشکلات برآیند و خود را در این عرصه حفظ کنند.

 اگر سری به میدان انقلاب اسلامی بزنیم متوجه می شویم که بسیاری از فروشگاههای ای کتاب تبدیل به کباب فروشی شده وبا گرانی قیمت گوشت چه بسیار فلافل فروشی های خوشمزه  ای که در میدان انقلاب پذیرای خیل دوستداران کتاب هستند .

حال کتاب؛ یار مهربان بی زبان،ناخوش است و در این عرصه کتاب های کودک از آسیب ها بیشتر و بیشتر صدمه دیده اند.

 

بسیاری از خانواده ها تخصص کافی در انتخاب کتاب مناسب برای کودکان را ندارند

 وجود کتاب های بازاری که در دکه ها و فروشگاههای زنجیره ای شاهد حضور شان هستیم نه از محتوای کافی برخورداند و نه کیفیت چاپ دارند با این وجود به دلیل اینکه بسیاری از والدین کودکان تخصص کافی در انتخاب آثار مناسب برای کودکان ندارند و نیازمند آموزش در این زمینه هستند. ناگزیر، فروش این آثاربرخلاف آثار محتوایی ارزشمند بازار خوبی را به خود اختصاص داده است.

 اما کدام ناشران دست به چاپ آثاری از این دست می زنند، آثاری که مخاطبان عمده اش کودکانی هستند که باید فرهنگ کتابخوانی در وجودشان نهادینه شود.

 

ناشران و نویسندگان خوب حوزه کودک شناسایی شوند

 این مخاطبان آینده سازان یک جامعه هستند، بنابراین باید ناشران خوب حوزه کودک شناخته شوند و از آنها حمایت کافی شود تا بتوانند در مقابل خیل بسیار ناشران بد روزگار بگذارانند.

 البته این مشکل که نویسنده و ناشر خوب و نویسنده و ناشر بد کدام است بحثی تخصصی، دامنه دار و طولانی است.

در کشوری که کتابخوانی همواره موضوع گفت و گو است  اما هر گاه که کتابی خوب متولد شده است شاهد این نکته بوده ایم که با وجود همه دشواری ها توانسته جایگاه خود را بیاید. به عنوان مثال از کتاب «حسنی نگو یه دسته گل» از زنده یاد منوچهر احترامی  در دهه شصت برای کودکان می توان یاد کرد. کتاب خوبی که بعد از چاپ در همین فضای نامساعد توانست به فروش چند میلیونی دست یابد و بعد از گذشت سالیان هنوز هم محبوب کودکانی است که روزگاری والدینشان اشعار زیبای این دفتر را می خوانند.

 اما بعد از حسنی اتفاقی که در جامعه می افتد این است که فروش میلیونی حسنی، نویسندگان وبرخی از ناشران سود جو را به این فکر فرو می برد که به تقلید از حسنی دسته گل احترامی، حسنی های بسیاری را به نیت سود جویی خلق کنند.و به خانه کودکان بفرستند حسنی هایی که هیچ گاه در ذهن نماندند.

 داستان غم انگیز را زمانی شاهدیم که شعر کودک دستخوش بازاری مآبی برخی از نویسندگان می شود و بازار کتاب پر می شود از اشعاری که حوصله مخاطب را بازی گرفته است و از طرفی برای اینکه کار چاپ ارزانتر تمام شود  ناشران به سمت چاپ ترجمه کتاب های خارجی که مترجمانشان معمولا اولین کارخود را تجربه می کنند ومعمولا نیاز به تصویرگر نیست روی می آورند  که البته چاپ این نوع آثار در مقابل مقابل کار تولیدی خوب سود دهی بالایی داشته باشد.

 اما سخن اینجاست که برای اینکه بتوانیم بازار کودک را از هجوم بی حد و مرز آثار بی محتوای زرد نجات دهیم تنها یک راه قابل تصور است و آن اینکه به  والدین کودک آموزش دهیم که چه کتاب هایی را برای خود انتخاب کنند و ناشران خوب، نویسندگان خوب وآثار خوب را به آنها معرفی نماییم و تنها در این صورت است که با نخریدن کتاب بد می توانیم گام مثبت در این راستا بر داریم .

 اما سوالی که در این جا مطرح شود، این است که چه نوع کتابی مناسب کودک ما است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که این مسئله مستقیما به سن کودک بستگی دارد.

کتاب خردسالان باید پر از تصاویر با رنگ های شاد و براق باشد و نوشته های کمی داشته باشد.زیرا یک تصویر بهتر از هزار کلمه مفهوم را می رساند. برای آموزش و خلاقیت هم تصویر حرف اول را می زند.

کتاب باید محتوای خلاقانه داشته باشد و خواندن آن برای کودک هیجان انگیز و جالب باشد. علاوه بر آن باید اتفاقات در داستان سریع باشد. شخصیت های داستان باید به خوبی معرفی شده و برای کودک باور پذیر باشند. مشکلات و مسائل شخصیت های داستان باید مشابه مشکلات و مسائلی باشند که کودک در آن سن با آنها مواجه می شود.

وجود صحبت های خنده دار و لطیفه های بامزه در لابه لای گفت گوهای شخصیت ضروری است.

تقسیم بندی کتاب باید به گونه ای باشد که خواندن کتاب را برای کودک آسان کند. قلم و خط نوشته ای کتاب باید به چشم کودکان آشنا باشد. این نکته به فهم و شناخت بیشتر کلمات توسط کودک کمک می کند.

بهتر است کتاب با اطلاعات کمی شروع شود. فقط اطلاعات ضروری مانند اطلاعات کلی در مورد شخصیت اصلی داستان، اسامی  در کتاب کودک نباید اطلاعات اضافی که ذهن و دنیای کودک تناسبی ندارد گنجانده شود ، اطلاعات اضافی کودک را خسته کرده و دیگر میلی به کتاب خوانی نشان نخواهد داد.

قسمت پایانی کتاب هم بسیار مهم است. درانتها، همه مشکلات و مسائل باید حل شده باشد و کتاب پایان خوشی داشته باشد. بویژه اگر مخاطبان آن کودکان خردسال باشند.

 تعداد صفحه های کتاب هم از اهمیت خاصی برخوردار است. کتاب هایی که نوشته و عکس با هم دارند. باید بین 25 تا 35 صفحه باشند و کتاب های مصور نباید بیشتر از 16 صفحه داشته باشند.

داستان باید دارای محتوای آموزشی نیز باشد. یک داستان خوب باید به کودک نکات اخلاقی ، فرهنگی و ارزش های مذهبی را بطور غیر مستقیم آموزش دهد.

شخصیت های کتاب باید به گونه ای باشند که که کودکان بتوانند با بهره گیری از الگوی شخصیتی آنها تصمیم گیری هایی را در زندگی فردی و اجتماعی داشته باشند...  

 و در پایان با آنکه سخن در این زمینه بسیار است اما باز هم باید تاکید کرد که می توان با معرفی ناشران و نویسندگان خوب و آموزش به والدین در زمینه انتخاب آثار مناسب دست افراد سود جو رااز حوزه کتاب حودک و نوجوان کوتاه کرد.

کد خبر 788689

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha