به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، نظام تعلیم و تربیت کشور با کسری نیرو انسانی مواجهه است و هرساله به دنبال جذب نیروی انسانی از طریق کنکور سراسری و ماده 28 است. با وجود شرایطی که در بودجه وزارت آموزش و پرورش حاکم است و این وزارت خانه در همه دوره ها با کمبود بودجه مواجهه بوده است، چند پرسش وجود دارد. آیا این موضوع موجب می شود تا انگیزه و ترغیب افراد شایسته برای ورود به شغل معلمی کم شود. آیا مشکل اشتغال موجب می شود افراد صرفا به لحاظ استخدامی و ضمانت شغلی وارد نظام تعلیم و تربیت شوند بدون اینکه انگیزه و عشق به معلمی داشته باشند؟
در همین باره با «مهدی نوید ادهم» دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش به گفتگو پرداخته ایم که در زیر می خوانید:
با شرایطی که وزارت آموزش و پرورش فارغ التحصیلان ترغیب می شوند در کنکور دانشگاه های تربیت معلم را انتخاب کنند؟
هنوز خوشبختانه معلم ها جز مرجع اصلی هستند. همه نظر سنجی ها این موضوع را نشان می دهد. معلم مقبولیت دارند. در هر دوره از مجلس شورای اسلامی بیش از 80 تا نماینده مجلس شورای اسلامی داریم که پیش از نمایندگی معلم بوده اند. این نشان می دهد مردم آن ها قبول دارند که رای می دهند. در جامعه مقبولیت و مرجعیت خو را دارند.
در آمار این چند ساله دانشگاه های تربیت معلم، حدود سه هزار نفر از کسانی که در کنکور شرکت کردند و رتبه زیر هزار داشتند، دانشگاه شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان را انتخاب کرده اند. این آمار قابل تاملی است که معدل های بالا جذب دانشگاه های تربیت معلم شده اند.
این یک فرصت است. این تیپ از فارغ التحصیلان با وجود دانستن شرایط حقوقی معلمی دانشگاه تربیت معلم را به دلیل عشق معلمی، کارکرد معلمی و اعتبارموجب شده است تا این رشته را انتخاب کنند. قطعا می توانستند رشته دیگری هم انتخاب کنند.
به دلیل پایین بودن نرخ اشتغال در کشور خیلی ها آماده هستند معلم هستند چون با ورود به دانشگاه فرهنگیان استخدام می شوند یک فرصت برای ما است که نیروهای قویی و با استعداد وارد نظام تعلیم و تربیت شوند.
شما از فرصت ها گفتید آیا تهدیداتی هم وجود دارد؟
یک تهدید هم وجود دارد. عده ای چون کاری دیگر ندارند، می خواهند معلم شوند، انگیزه معلم بودن، منش معلم بودن را نداشته باشند. تهدید دیگر این است که نتوانیم معیشت معلم ها را به گونه ای تامین کنیم آن ها در سیستم نظام تعلیم و تربیت نگهداریم. مشخص نیست اگر در این سیستم بمانند انگیزه شغل معلمی و تدریس را داشته باشند.
خوب چکار باید کرد، چگونه این تهدید ها را می توان به فرصت تبدیل کرد؟
دست آموزش و پرورش نیست، حاکمیت دخیل است یعنی مجلس شورای اسلامی و دولت نیز تاثیر گذار هستند.
حساس سازی را چه کسی باید ایجاد کند؟
فریاد تامین بودجه مکفی را همه وزرا زده اند.
چرا شنیده نمی شود؟
باید از آن هایی که بشنوند، پرسید. من اسم این را خطای استراتژیک مدیریت کشور گذاشته ام.
چقدر در کیفیت آموزشی تاثیر می گذارد؟
خیلی تاثیر گذاشته است. کوچک انگاری آموزش و پرورش است. یعنی خطایی که در حکمرانی و مدیریت کشور انجام می دهیم. باید دولت ها و مجلس ها پاسخگو باشند. اینکه آموزش و پرورش را کوچک دیده اند و نیامده اند توسعه کشور را از آموزش و پرورش آغاز کنند.
همین نگاه چه آسیب هایی دارد؟
در کشور محور توسعه را صنعت و بخش های دیگر قرار دارد. محور توسعه را انسان مولد، توانمند قرار نداده اند. همین مسئله موجب ایجاد مشکلات و بروز آسیب های اجتماعی شده است.به نظر ما به عنوان کارشناسان آموزش و پرورش این مسایل قابل مدیریت و کنترل است به شرطی که معلم توانمند خوش ذوق داشته باشیم.
نظر شما