خبر گزاری شبستان -رشت؛ سمیه بشارتی، زنان در دوران شکلگیری انقلاب و بعد از آن در دوران هشت سال دفاع مقدس نقش ارزندهای در پیروزی و ارتقاء کشور داشتند. مقام معظم رهبری بارها در فرمایشاتشان اعلام کردهاند که: «اگر زنان این مرز و بوم حماسه جنگ را نمیسرودند و جنگ و مبارزه را یک ارزش تلقی نمیکردند مردان اراده و انگیزه رفتن به جنگ را نداشته و اینگونه سیل عظیم جوانان غیور بسیجی این مرز و بوم به جبههها سرازیر نمیشدند».
زنان این مرز و بوم مستقیم و غیر مستقیم در نقشهای رزمی، دفاعی، پشتیبانی، امدادی، فرهنگی و تبلیغی و .... مشوق مردان در دوران دفاع مقدس و همچنین در شکلگیری انقلاب اسلامی بودند.
زنان غیور گیلان نیز همپای مردان در دوران شکلگیری انقلاب در تظاهرات و در برابر تیر و ترکشها ایستادند و در دوران هشت سال دفاع مقدس نیز فعالیتهای چشمگیری داشتند.
در این گزارش، گفتگوی ویژهای با «سیده زهرا شفیع پور» یکی از بانوان رزمنده و امدادگر متولد 1338 روستای رودبنه شهرستان لاهیجان انجام شده است که اینگونه الفبای جنگ و شهادت را روایت میکند:
*به کمک خانواده فرار کردم و دست ساواک به من نرسید
شفیع پور که در خانوادهایی کشاورز متولد شده و پرورش یافته روستاست در تشریح خاطرات دوران مبارزات خود میگوید: در سال 57 با رتبه پنج در رشته آمار دانشگاه سراسری قبول شدم. در دوران تحصیلم به مطالب درسی بسنده نکرده و در زمینههای اجتماعی، مذهبی و اعتقادی مطالعات مختلفی داشتم.
این بانوی رزمنده گیلانی ادامه داد: در دوران تحصیل فعالیتهای انقلابی گستردهایی داشتم که از طریق نیروهای امنیتی مورد شناسایی قرار گرفته و قبل از آنکه دستگیر شوم به کمک خانواده فرار کردم و راهی تهران شده و پیش برادرم رفتم.
شفیع پور با اشاره به اینکه تهران در آن زمان کانون درگیریها و خطرات متعددی بود، افزود: در روز مصاحبه برای قبولی دانشگاه، ساواک، دانشگاه را به شدت تحت فشار قرار داده بود و متاسفانه نتوانستم در مصاحبه حضور داشته باشم.
وی ادامه داد: مسئولان دانشگاه صلاح ندیدند با رتبه برتر حذف شوم و به ناچار در مرحله دوم در آزمون پذیرفته و در رشته پرستاری مشغول تحصیل شدم.
شفیع پور با اشاره به اینکه در دانشگاه فعالیتهای چشمگیری داشتم اظهارداشت: در کنار اخبارهای تلخ مجروحیت و شهادت همرزمان انقلابیمان، شنیدن خبرهای مسرت بخش همچون فرار شاه و سقوط یگانهای نظامی پیام آزادی را در آن شرایط حاد برایمان به ارمغان آورد.
این بانوی رزمنده تصریح کرد: در آن زمان امام خمینی(ره) تنها کسی بود که با صلابت و اقتدار فریادش لرزه بر اندام حاکمان رژیم انداخت و وعده اش در زمستان 1357 تحقق یافت. در دوازدهم بهمن 57 بود که تلاشها و ایثار و وحدت و همدلی ملت ایران نتیجه داد و معمار کبیر انقلاب به ایران برگشت.
شفیع پور افزود: زمان ورود امام(ره) من به همراه جمعی از دانشجویان به عنوان نیروهای انتظامات خواهران انتخاب شدیم تا در بهشت زهرا (سلام الله علیها) در محل سخنرانی امام(ره) اوضاع را کنترل کنیم، استقبال بسیار پرشور و وصفناپذیر بود، در طول عمرم نخستین بار بود که چنین جمعیتی میدیدم.
این بانوی رزمنده و فعال انقلابی اذعان کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی فضای دانشگاه هم تحت تاثیر رویدادها قرار گرفت و چهرههای منافق و وابسته شرق و غرب خیلی زود ماهیتشان را بروز دادند و جلوی نظام و انقلاب قدعلم کردند.
وی اضافه کرد: منافقان انقلابی در داخل دانشگاه هر روز به بهانههای گوناگون با نیروهای انقلابی و حزبالهی درگیری لفظی ایجاد میکردند، در این راستا دانشجویان حزب الهی با تشکیل انجمن اسلامی مقابل این تهاجمات ایستادند.
شفیع پور خاطرنشان کرد: ترم دوم بودم که درگیریها بهقدری بالا گرفت تا باعث تعطیلی دانشگاه شد و از سوی دانشگاه به ما گواهی دادند تا بتوانیم در این مدت در جامعه مشغول فعالیت شویم.
*هیچ آرزویی جزء خدمت به مردم نداشتم
این بانوی رزمنده افزود: بعد از این بحران با دستور امام (ره) مبتنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی در نهادهای انقلابی از جمله کمیته انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران و جهاد سازندگی فعالیت داشته و همچنین دوره اسلحه شناسی و امدادگری را گذراندم تا بدین ترتیب در جامعه در آن شرایط بحرانی فعال شوم.
وی با اشاره به اینکه منافقین اختلالی شدید در روزهای نخست پیروزی انقلاب در جامعه ایجاد کرده بودند اضافه کرد: شهریور 59، جهت مداوای رزمندگان در درگیریهای منافقین انقلاب راهی آبادان شدیم، همین که به آبادان رسیدیم بیست و چهار ساعت بعد جنگ تحمیلی از سوی ارتش بعث عراق شروع شد و گلوله،خمپاره و بمباران هوایی ارمغان این تهاجم شوم بود.
شفیع پور افزود: در آن شرایط حاد هیچ آرزویی جزء خدمت به رزمندگان اسلام نداشتم، با دیدن مجروحین جنگ بیش از پیش بر استقامتم افزوده و با مداوای آنان راضی و هر لحظه خدا را در کنارم احساس میکردم .
وی در ادامه تصریح کرد: زخمهای مجروحین جنگ تحمیلی، عشق به نظام، امام و خدمت به مردم را در من بیشتر کرد زخمهای که عاشقی را به من میآموخت تا راه را گم نکنم.
این بانوی رزمینده لاهیجانی افزود: در دوران هشت سال دفاع مقدس در عملیاتهای فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، محرم و فجر مقدماتی و خیبرو .... به عنوان پرستار فعال بوده و از نزدیک شاهد رشادتها و ایثارگریهای نیرویهای رزمنده بودم و در سختترین شرایط و کمبود امکانات پزشکی به جراحاتشان رسیدگی میکردم.
شفیع پور افزود: چه جوانهای پاک سیرت و بلندهمتی که دست از زندگی و خانوادهشان کشیده بودند تا حافظ نظام و ناموس و آب و خاک کشورشان باشند.
وی در ادامه با بیان اینکه با بازگشایی دانشگاه در کنار حضور در جبههها، درس و دانشگاه را هم با جدیت دنبال کرده و در هر فرصتی عازم مناطق جنگی میشدم تصریح کرد: بعد از اتمام جنگ در عرصه علم و سازندگی گامی دیگر برداشتم و در مقطع کارشناسی ارشد پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شدم و در آن زمان به واسطه شخصی مومن و انقلابی با همسرم آشنا شده و زندگی مشترکم را آغاز کردم.
شفیع پوراذعان کرد: ماحصل زندگیم سه فرزند پسر است که در مقاطع عالیه مشغول تحصیل هستند و تدریس و پرستاری از اهم فعالیتهایم در دوران خدمتم بود.
نظر شما