به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از رشت، «اسماعیل محمدپور» در این جلسه با اشاره به جریان داستان نویسی در ایران از گذشته تا امروز گفت: تاريخ داستاننويسي در ايران به قرون اوليه باز ميگردد و ادبيات كهن ما با انواع و اقسام صورتهاي داستاني افسانه، تمثيل، حكايت و روايت آميخته است.
مدیر هنری و ادبیات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس گیلان تصریح کرد: اما داستاننويسي جديد ايران ادامة طبيعي و منطقي اين ادبيات نيست و در شيوة جديد داستانپردازي حتي كمتر جاي پايي از اين ميراث كهن باقي نمانده است.
این شاعر و پژوهشگر افزود: شاهنامة فردوسي، ويس و رامين فخرالدين اسعد، پنج گنج نظامي و گلستان و بوستان سعدي به همراه نمونههاي فراوان ديگر همچون سياستنامه كه متضمن قصههايي در دانش كشورداري است، و اسرارالتوحيد كه حاوي قصههايي در احوال عارفان است، عقل سرخ و آواز پر جبرئيل ، كه عرفان و اسطوره در آنها درآميخته است، تاريخ بيهقي كه قصههاي تاريخي آن در عين سادگي، بسيار جذاب و خواندني است، بخشي از تاريخ ادبيات داستاني ما را شكل ميدهند.
وی ادامه داد: اين تاريخ در سير خود با حكايات تمثيلي و استعاري كليله و دمنه، قصههاي تمثيلي و تربيتي قابوسنامه، حكايات پراكندة جوامع الحكايات و لوامع الروايات و داستانهاي عاميانهاي همچون هزارويك شب، سمك عيار، رموز حمزه، حسين كرد شبستري، امير ارسلان نامدار و... كامل ميشود.
محمدپور خاطر نشان کرد: رمان و رماننويسي به سبك اروپايي و به معناي امروزي آن تا شصت هفتاد سال پيش كه فرهنگ غرب در ايران رخنه پيدا كرده، در ادبيات ايران سابقه نداشت، ابتدا رمانها به زبانهاي فرانسه و انگليسي و روسي و آلماني يا عربي و تركي به ايران ميآمد، و كساني كه به اين زبانها آشنا بودند، آنها را ميخواندند و استفاده ميكردند، سپس رمانهايي از فرانسه و بعد انگليسي و عربي و تركي استانبولي به فارسي ترجمه شد.
وی گفت: رواج ترجمة رمانهاي غربي و نظيرهنويسي آنها در ايران، بيشك موجب ايجاد حركتهاي اجتماعي نيز شده است كه حاصل آن آشكار شدن تضاد ميان حكومت و مردم و نتيجة نهايي آن امضاي فرمان مشروطيت توسط مظفرالدينشاه قاجار بود و در ادامه، اصلاحات اداري، بسط تجدد و ترقي، گسترش علوم جديد، گامبهگام پذيرش اجتماعي يافت و نوگرايي در فرهنگ، كمكم بخشي از نياز عمومي جامعه شد.
این شاعر و نویسنده گیلانی ادامه داد: جریان غالب داستان نویسی پیش از انقلاب اسلامی شامل جریان مارکسیستی، ملّی و دینی بود که البته جریان دینی نسبت به دو جریان دیگر جلوه کمتری داشت.
محمدپور افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و در نخستین دهه پس از انقلاب، حاكمیتِ ایدئولوژی و فرهنگ اسلامی، بر فضای فكری جامعه، و عواملی مثل وجود شرایط شور انقلابی، آغاز جنگ، بحران در نظم عرفی فرهنگی جامعه، ظهور دولت جدید با تدابیر تازه، زمینه را برای تولیدات داستانی با گرایش های سنتی - انقلابی و ایدئولوژیك فراهم كرد.
وی اضافه کرد: به عبارت، دیگر گفتمان رسمی و ایدئولوژیك به گسترشِ تولید و اندیشههای خودش پرداخت كه این ارزش ها هسته مركزی گفتمان ادبی دهه شصت را تشكیل میدهند و در بستر چنین وضعیتی بیشتر رمان های دهه شصت، زمینهای دینی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی مییابند.
محمدپور با بیان اینکه با شروع جنگ تحمیلی در شهریور ۱۳۵۹، ادبیات جنگ هم پدید آمد، اذعان کرد: دگرگون شدن زندگی بر اثر جنگ، مسائل تازهای را در دستور کار ادبیات قرار داد و داستانهایی از مجموعههای «دو چشم بیسو» از «محسن مخلباف» و «مرغ آمین» از «سیروس طاهباز» در سال ۱۳۶۰ منتشر شد.
وی ادامه داد: در سالهای بعد، روند چاپ آثار متأثر از جنگ و تبعات آن شتاب گرفت و تا سال ۱۳۷۰ نزدیک به ۱۶۰۰ داستان کوتاه، در مجلاّت و مجموعه داستانها و ۴۶ رمان و داستان بلند انتشار یافت و تقریباً هیچ نویسندهای نسبت به جنگ و پیامدهای آن بیتفاوت نماند، برخی در ستایش از حماسهآفرینی رزمندگان نوشتند و گروهی مصائب جنگ و تأثیر آن بر زندگی مردم عادی را بازتاب دادند.
محمدپور با اشاره به رشد کمی و کیفی ژانر داستان در دهه هفتاد گفت: در دهه ۷۰ حدود هزار رمان منتشر شده كه نیمی از آن متعلق به نویسندگان زن است و از این میان، ۷۰ درصد رمانهای زنانِ نویسنده و درصدی از رمان مردانِ نویسنده به جریان داستانهای رمانتیكِ عامه پسند اختصاص دارد.
در ادامه جلسه دکتر«محمدتقی یونسی» با برشمردن ویژگی داستان های دهه هفتاد گفت: جریان های مهم رمان نویسی دهه ۷۰عبارتند از: رمانهای جنسیت محور: از وجوه برجستۀ این دهه، توجه نویسندگان به تولید رمانهای جنسیتی و زن محور است.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی رشت، با اشاره به اینکه این دسته از آثار در دو گروه رمانهای عامهپسندِ رمانتیك و دوم داستانها و رمان های فمینیستی (در جایگاه ادبیات نخبهگرا) قرار میگیرد، افزود: همچنین تنوع و تجربههای تازه در فرم و ساختار در دهه ۷۰ نضج میگیرد، كه یكی از آنها به جریان داستانهای پسا مدرنیستی موسوم است.
وی تصریح کرد: در این دهه نمونههایی از این دست داستان ها و رمان ها روانۀ بازار نشر ایران میشود كه در تكنیك، زبان، عدم قطعیت، ناپیوستگی، و بسیاری از مولفههای داستان های پست مدرنیستی مشتركاند، ولی به لحاظ اندیشۀ غالب هستی شناسانه خیلی از آن فاصله دارند.
یونسی افزود: اقلیمی نویسی جریان پرقدرتی در داستان نویسی دهه هفتاد است و بخش عمده آن به نویسندگان جنوب اطلاق می شود كه به علت فراوانی نویسندگان جنوب جدا كردن آنها از جریانات اصلی داستان نویسی قابل ممكن نیست.
وی اضافه کرد: دولت آبادی و احمد محمود، حسن اصغری و نجدی هر چند كه تكیه شان بر بوم و مناطق خاصی است اما جزئی از بدنه داستاننویسیاند.
این نویسنده و پژوهشگر گیلانی ادامه داد: در دهه هشتاد به نوعی شاهد رشد چشمگیر داستان نویسان به لحاظ کمی هستیم و تعداد نویسنده ها به چندین برابر دهه گذشته رسیده ضمن اینكه بسیاری از نویسندگان دهه گذشته با جدیت و نگاه تازه به نوشتن ادامه دادهاند و داستان كوتاه همچنان از نظر كیفی و كّمی بر رمان پیشی گرفته است.
وی با اشاره به جریان شکل گیری داستانهای آپارتمانی و شهری در دهه هشتاد گفت: بخشی از این داستان ها پیرو ترجمه آثار كارور و نویسندگان امریكایی است و حتی میتوان ادعا كرد این نوع از داستانها جای داستانهای اقلیمی دهه های گذشته را تقریبا پر كردهاند که ستینگ این داستانها عموما در آپارتمان ها و نقاط مختلف شهر اعم از مركز و جنوب شهر و به طور جزئیتر در كافی شاپ ها، مراكز خرید و پاركها قرار دارد.
گفتنی است، در پایان این نشست از «سلمان املاکی» فرزند سردار شهید حسین املاکی و «میرعمادالدین فیاضی» نویسنده کتاب کتیبه ای بر آسمان تقدیر به عمل آمد.
نظر شما