به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری شبستان، اقتصاد هوشمند که به آن اقتصاد دیجیتالی نیز می گویند از اصطلاحاتی است که در دهه اخیر رواج یافته است. افتصاد دیجیتالی عبارت است از شبکه ای جهانی از اقتصاد و فعالیت های اجتماعی که از طریق ارتباطاتی مانند اینترنت، موبایل و شبکه ها امکانپذیر می شود. منظور از اقتصاد هوشمند، افزایش بهره وری، فعال کردن ICT و تولید پیشرفته و ارسال خدمات و نوآوری با فعالیت ICT است که مانند محصولات، خدمات و مدل های تجاری می باشند. دسته های هوشمند و اکوسیستم ها را در بر دارد.
اقتصاد هوشمند شامل ارتباطات داخلی جهانی و بخش های بین المللی در حوزه فیزیکی و مجازی، خدمات و دانش است و از جمله استراتژی ها و راه کارهای لازم برای توسعه اقتصادی و رسیدن به اقتصادی پایدار در هر کشور، تقویت اقتصاد منطقه های شهری و یا به عبارت بهتر توسعه اقتصاد پایدار بر مبنای هوشمندی شهر است.
اقتصاد پایدار و هوشمند، خود نیازمند امکانات هوشمند در هر شهر از جمله اقتصاد هوشمند، زیرساخت و ارتباطات هوشمند، حمل و نقل شهری هوشمند، انرژی هوشمند، دولت هوشمند، امنیت هوشمند، سلامت هوشمند، کسب کار هوشمند و حتی شهروند هوشمند می باشد. در این استراتژی، یعنی اقتصاد پایدار بر مبنای شهر هوشمند که بر اساس نظریه و تئوری سیستم ها بنا شده است، شهرها به عنوان یک کلان سیستم در نظر گرفته شده و هر شهر از اجزایی به نام زیر سیستم تشکیل گردیده و این زیر سیستم ها، در حقیقت همان سازمان ها، صنایع، مردم و دیگر مولفه های شهری هستند که در راستای رسیدن به هدف نهایی که همان اقتصاد توسعه یافته و پایدار شهری است، به صورت منظم و یکپارچه در ارتباط و تعامل می باشند.
بنابراین گزارش در راستای توسعه اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی تحقق اقتصاد هوشمند را از برنامه های اصلی خود در نظر گرفته است و در این راستا معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد از اجرای برنامه اقتصاد هوشمند در ۵ بخش به منظور توسعه زیرساختهای ارتباطی خبر داده است.
ایبنا در این رابطه به نقل از «عباس معمار نژاد» آورده است: «به کارگیری فناوریهای نوین در اقتصاد منجر به ارایه خدمات متنوعتر، ارزانتر، سریعتر و با کیفیت بهتر به مردم میشود؛ وزارت اقتصاد به عنوان تنظیمکننده سیاستهای اقتصادی کشور وارد این موضوع شده و قرار است به موضوع اقتصاد هوشمند ورود کند.»
معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت امور اقتصادی و دارایی، توسعه زیرساختهای ارتباطی، از جمله توسعه سواد دیجیتالی مردم، توسعه هویت دیجیتال و کاربرد فناوریهای نوین در حوزههای مختلف و نظام یکپارچه اطلاعات و دادههای ملی را پنج زمینه توسعهای مورد نیاز برای پیادهسازی اقتصاد هوشمند دانست.
وی افزود: «وزارتخانه امور اقتصادی و دارایی در حوزه اقتصادی، اقتصاد هوشمند را از دو منظر پیگیری میکند؛ ابتدا اینکه به عنوان حاکمیت به دنبال آن هستیم که در کل اقتصاد، خدمات و محصولات متنوع، ارزان و با کیفیت در اختیار مردم قرار گیرد. از سوی دیگر این وزارتخانه برای داشتن دستگاههای متعددی از جمله بانک، بیمه، گمرک، بورس، خزانه، مالیات و ...، یک ابر وزارتخانه است و برای ارائه خدمات بهتر به مردم، باید فناوریهای نوین را بهکار بگیرد.»
معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت امور اقتصادی و دارایی، با اشاره به اینکه اگر نتوانید اقتصاد را به سمت هوشمندی ببرید، نمیتوانید در دنیای امروز رقابت کنید، گفت: درست است که ما مرزهای جغرافیایی و سیاسی داریم ولی با گسترش اینترنت و با توسعه فناوریهای نوین عملا مرزهای اقتصادی برداشته میشود و اگر ما نتوانیم در داخل کشور خودمان به سمت اقتصاد هوشمند برویم که نوآوری، تنوع خدمات و محصولات و ارزانتر تمام شدن قیمت کالاها و خدمات را به همراه خواهد داشت در دنیای آینده حرفی برای گفتن در حوزه اقتصاد نداریم.»
معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد با اشاره به اینکه دنیا به سرعت به سمت هوشمند شدن اقتصاد پیش میرود و ما هم باید برای رسیدن به آن تلاش میکنیم، گفت: «اکنون کشورهایی مانند هند و کانادا برنامه اقتصاد هوشمند را برای خود تهیه کردهاند و اتحادیه اروپا هم برای اینکه بتواند توسعه خود را تداوم بخشد، برنامه اقتصاد هوشمند دارد.»
یادآور می شود: روز گذشته (8 اردیبهشت) وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز در یادداشتی با اشاره به اینکه تحقق اقتصاد هوشمند، یکی از ستون های برنامه وی در وزارت اقتصاد است، از آن به عنوان یک ابر فرصت پیش رو برای اقتصاد کشور یاد کرد. در متن یادداشت دکتر فرهاد دژپسند، می خوانیم:
«در زمان تنظیم برنامه برای وزارت اقتصاد، اقتصاد هوشمند را یکی از ستونهای برنامه خودم قرار دادم و اکنون آن را شخصا راهبری و پیگیری میکنم. اما چرا؟ حاصل سالها تحصیل و تدریس و مدیریت در عرصه اقتصاد من را به این جمع بندی رسانده است که ما باید به سمت اقتصاد هوشمند حرکت کنیم. ما عادت کرده ایم که از ابرچالشها و ابرمسالهها بگوییم، اما من ترجیح میدهم علاوه بر رسیدگی به مسائل و بحرانها و چالش، به ابرفرصتها نیز بپردازم. بخشی از راه نجات اقتصاد ایران، اقتصاد هوشمند است. ما در ادبیات جهانی، اقتصاد دیجیتال را زیاد شنیده ایم اما مهمترین تفاوت اقتصاد هوشمند با اقتصاد دیجیتال آن است که اقتصاد دیجیتال بیشتر به زیرساختهای مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی تمرکز میکند اما اقتصاد هوشمند اقتصادی است که بازیگران (کنشگران)، فعالیتها، تعاملات و معاملات خود را بر بستر زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات انجام میدهند.
اقتصاد هوشمند نتیجه تکامل بخشی و ثمردهی اقتصاد دیجیتال است که در آن بازیگران بر پایههای اقتصاد دیجیتال، رفتارهوشمندانه از خود نشان میدهند. اقتصاد هوشمند نسبت به اقتصاد سنتی، نوآورتر، سبزتر، بهره ورتر، سریعتر و شفافتر است. در اقتصاد هوشمند؛ هوش مصنوعی در کنار هوش انسانی قرار میگیرد و کاغذ، تعامل حضوری، شعب فیزیکی، کارت فیزیکی و عامل انسانی و... به سمت حذف شدن میل میکند. بانکداری غیرحضوری، مالیات ستانی غیرکاغذی و غیرحضوری و مبتنی بر هوش مصنوعی انجام میشود. اقتصاد دیجیتال بیشتر روی فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان صنعت و زیرساخت (ICT as a sector) و ICT as Industry ) و ICT Infrastructure) تاکید دارد. اما اقتصاد هوشمند روی نتایج و دستاوردها (زندگی و کسب و کار) تاکید دارد.
ابرفرصت اقتصادهوشمند حاصل برهم کنش روندهای زیر است:
ظهور اینترنت اشیاء و اشیای هوشمند؛ تا پیش از این ما در جستوجوی انسان هوشمند، سازمان هوشمند و دولت هوشمند بودهایم، اکنون به لطف پیشرفتهای صورت گرفته، ما میتوانیم اشیاء هوشمند را به عنوان بازیگر چهارم به کنشگران اقتصاد اضافه کنیم. به عنوان مثال دیری نخواهد پایید که خود ماشینها، با شرکتهای بیمه مذاکره میکنند و بهترین بیمهنامه را خرید خواهند کرد و با اتصال به حساب بانکی، اقساط خرید بیمه را نیز پرداخت خواهند کرد.
کلان داده ها: درصد۹۰ از دادههای موجود در جهان نتیجه تولید روزانه ۲.۵ تریلیون بایت داده، فقط ظرف بیست سال گذشته است. این حجم از داده که معمولا کلان داده یا دادههای عظیم نامیده میشوند، نتیجه عملکرد عالی رایانهها در جمعآوری و ذخیره اطلاعات است. کلان دادهها را میتوان به دو دسته ساختاریافته یا ساختارنیافته تقسیم کرد. دادههای ساختارنیافته، اطلاعاتی هستند که سازماندهی نشده و در دستههای از پیش تعیین شده قرار نمیگیرند. دادههای جمعآوری شده از شبکههای اجتماعی از جمله دادههای ساختارنیافته هستند که سازمانها از آنها برای جمعآوری اطلاعات در مورد نیازهای مشتریان استفاده میکنند.
دادههای ساختاریافته، مرکب از اطلاعاتی هستند که در پایگاه داده سازمان طبقهبندی شدهاند. این حجم از تولید و توزیع دادهها در جهان، ما را قادر به تحلیلهایی میکند که تا پیش از این قادر به آن نبودهایم. همچنین تکنولوژیهای مرتبط با کلان دادهها، پاسخ طبیعی ماست به این انفجار اطلاعات! به خاطر وجود چنین حجم عظیمی از دادههاست که اگر اقتصادی بتواند این کلان دادهها را بهتر و بیشتر مدیریت کند هوشمندتر خواهد بود.
به عنوان مثال دولت میتواند با همین کلان دادهها، مالیاتها را با دقت یک ریال محاسبه و تایید کند و تمام پرداختهای حمایتی خود را مبتنی بر این کلان دادهها، سامان ببخشد و به هر خانوار دقیقا و با کمترین اشتباهی، یارانه عادلانه پرداخت کند.
هوش مصنوعی: هوش مصنوعی یکی از زیرشاخههای فناوری شناختی است و در جستوجوی ساخت رایانههایی است که بتواند کارهایی را انجام دهد که انجام آن توسط انسان نیاز به هوشمندی و شعور دارد؛ یادگیری، حل مساله، ادراک و پردازش زبان. هوش مصنوعی در کنار کلان دادهها، موجب میشود تا بتوانیم از طریق استخراج الگوهای خاص، رفتار و قیمت را پیشبینی کرده و در نتیجه تصمیمگیریهای انسانی را تقلید نماید و حتی به روزهایی نزدیک شویم که تصمیمات بهتری از انسان بگیرد. پیشبینیها نشان میدهد که در آینده به جای اعضای هیات مدیره، رباتهای هوشمند در نظام حکمرانی شرکتی قرار خواهند گرفت.
قراردادهای هوشمند و زنجیره بلوکی: قرارداد هوشمند یک پروتکل جدید برای تنظیم قراردادها است. قراردادهای هوشمند معاملات و فرایندها را به صورت کاملا تضمینی و بدون اشخاص ثالث انجام میدهند. فعالیت و ثبتهای قرارداد هوشمند قابل پیگیری و غیر قابل برگشت هستند. پرداخت خودکار خسارت با قراردادهای هوشمند در شرکتهای بیمه فقط یک مثال ساده از قراردادهای هوشمند است.
اقتصاد اشتراکی: در دوران جدید میتوان از طریق اینترنت همه وسایل از ماشین چمنزنی گرفته تا دوچرخه و کیف مهمانی را بهراحتی اجاره داد و اجاره کرد، به اشتراک گذاشت و یا تهاتر کرد. خانه مشارکتی، فضای کاری مشارکتی، مبادله خانه، معاوضه کتاب، معاوضه لباس، به اشتراکگذاری پارکینگ مثالهایی از این دست هستند. هر چیزی که شما مالکیت آن را بر عهده دارید، در ازای پرداخت مبلغی میتواند در اختیار دیگران قرار بگیرد. اقتصاد اشتراکی شامل اشتراک در تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات میشود. کالاها یا خدماتی که دارای مالکیت خصوصی هستند از طریق بازارهای نظیر به نظیر برای مصرف به اشتراک گذاشته میشوند یا اجاره داده میشوند. در مورد خانه، ماشین و دوچرخه اینها را دیدهایم اما اکنون روند به سمت آن است که تمام داراییها از جمله زمان، فضا، مهارتها و پول را با هم به اشتراک بگذارند. اینکه چرا اقتصاد اشتراکی هر روز و هر روز بیشتر فراگیر میشود شاید ریشه در نهاد انسان و حس اجتماعی شدنش دارد. اما از آن گذشته به اشتراک گذاشتن داراییها فواید زیر را به همراه دارد:
افزایش بهرهوری و کاهش مصرف منابع با آثار منفی بر محیط زیست (مثل گازهای گلخانهای و کاهش منابع طبیعی) صرفهجویی در هزینهها با قرض گرفتن و بازیافت.
دسترسی افراد به کالاهایی که توان خرید آن را ندارند یا تمایل به استفاده طولانی مدت از یک کالا را ندارند.
افزایش انعطافپذیری و تنوع در انتخاب، چون لازم نیست بخرید بلکه میتوانید استفاده کنید، برگردانید و در نوبت بعدی گزینه دیگری را انتخاب کنید.
تبدیل سرمایه بلااستفاده به منبع درآمد (مثل ماشین، ابزار و فضای اضافه در منزل)
ما اکنون در حال ترسیم نقشه راه اقتصاد هوشمند هستیم. از نظر من اقتصاد هوشمند شش پایه اصلی دارد:
۱- هویت دیجیتال
۲- سواد دیجیتال
۳- امنیت دیجیتال
۴- دسترسی دیجیتال
۵- دارایی دیجیتال
۶- قانون زیست و کسب وکار دیجیتال.
وزارت اقتصاد در دو حوزه دارایی دیجیتال (شامل هرگونه پول الکترونیکی، توکن و سایر داراییهای دیجیتال) و همچنین قانون زیست و کسب وکار دیجیتال باید نقش آفرینی کند. این پایههای شش گانه بر رفتار و تراکنش چهار بازیگر اقتصاد هوشمند موثرند:
۱- دولت هوشمند.
۲- سازمان هوشمند.
۳- انسان هوشمند.
۴- اشیاء هوشمند.
این چهار بازیگر ۱۰ نوع رابطه با یکدیگر دارند: G۲C, T۲G و... و. وظیفه ما در وزارت اقتصاد، همکاری با دیگر دستگاهها برای فراهم کردن زیرساختها و سپس تاثیرگذاری بر این روابط ۱۰ گانه است. بدیهی است که اقتصاد هوشمند در این دوره و این دولت به پایان نمیرسد. اما وظیفه من به عنوان وزیر اقتصاد آن است که این افق را باز کنم و فضا را برای تبدیل یک ابرفرصت به منفعت ملی فراهم کنم. در این راه، دست همه نخبگان و مجریان و اندیشمندان را میفشارم.»/
نظر شما