خبرگزاری شبستان: در میان تمام بقاع روی زمین، جایگاهی شریفتر و گرامیتر از کعبه و مسجدالحرام وجود ندارد و به خاطر همین شرافت ویژه است که آنجا قبلهگاه مسلمانان جهان و قطب و مرکز دایرههای بزرگ انسانی در اوقات معینی از روز است و هم کانون گرم و مطاف حاجیان و راهیان دیار یار است که با شوق تمام گرداگرد خانه خدا، که خانه مردم است، دور میزنند و نمایشی عظیم و دیدنی از عشق و عاشق و معشوق را نشان میدهند.
کعبه و مسجدالحرام به سبب داشتن این عظمت بینظیر، در فقه اسلامی احکام ویژهای دارد که هیچیک از مساجد دیگر، آن احکام را ندارند و گاهی هم احکامی دارد که تنها مسجد النبی با آن شریک است و در یک مورد هم مسجد کوفه و حائر حسینی با آن شرکت دارند.
در این گزارش احکام فقهی ویژهای را که اختصاص به «کعبه»، «مسجدالحرام» و «حرم» دارد شرح داده شده و البته در میان این احکام، در سه مورد مسجد النبی و در یک مورد مسجد کوفه و حائر حسینی نیز با آن شرکت دارند که مانع از اختصاصی بودن حکم برای مسجد الحرام، در مقابل مساجد و بقاع دیگر نیست.
احکام فقهی ویژه کعبه و مسجدالحرام و مکه و حرم عبارتند از:
1 ـ وجوب احرام برای دخول به مسجد الحرام و مکّه
برای کسیکه وارد مکه و مسجدالحرام میشود، واجب است که در یکی از مواقیت، احرام حج یا عمره ببندد و با حالت احرام وارد شود، خواه در ماههای حج باشد و یا ماههای دیگر سال. البته این حکم استثناهایی دارد که خواهیم آورد.
این حکم در میان فقهای شیعه، اتفاقی بوده و خلاف آن از هیچکس نقل نشده است. صاحب مدارک و صاحب جواهر ادعای اجماع کردهاند.همچنین روایات متعددی که بسیاری از آنها صحیحه یا حسنه است، دلالت بر وجوب احرام دارد که از جمله آنهاست:
ابن حمزه میگوید: «از امام هفتم پرسیدم مردی که در طول سال؛ یکبار، دوبار یا سه بار داخل مکه میشود، وظیفهاش چیست؟ فرمود: در حال تلبیه (و احرام) داخل شده و در حال احلال خارج شود.
محمد بن مسلم میگوید: «از امام باقر (ع) پرسیدم آیا شخص میتواند بدون احرام وارد مکه شود؟ فرمود: نه مگر مریض یا مبطون باشد.»
طبق این روایات، ورود به مکه و حرم، بدون احرام ممنوع است و کسی که وارد مکه میشود حتماً باید در حال احرام باشد.
چند گروه از این حکم کلّی استثنا شدهاند:
الف ـ مریض و مبطون؛
بطوری که در دو روایت (از سه روایت) بالا دیدیم، به مریض و مبطون اجازه داده شده که بدون احرام وارد مکه شوند، اما در بعضی از روایات آمده است که مریض هم باید با حال احرام وارد مکه شود:
شیخ حرّ عاملی برای جمع میان این روایت و روایاتی که قبلاً خواندیم، که در آنها به مریض اجازه ورود به مکه بدون احرام داده شده بود ـ فرموده است: «این روایات حمل بر استحباب میشود؛ یعنی مریض و مبطون هرچند مجاز هستند که بدون احرام وارد مکه شوند، اما مستحب است که به هرحال با حال احرام وارد شوند.»
ب ـ کسی که برای جنگ وارد مکه میشود؛
یکی دیگر از موارد استثنا، موردی است که کسی برای جنگ و دفع دشمن، وارد مکه میشود، در چنین صورتی لازم نیست که احرام ببندد، بلکه بدون احرام هم میتواند وارد مکه شود. مستند این فتوا روایاتی است دائر بر این که پیامبر خدا و سپاه او، در روز فتح مکه، بدون احرم و با کلاه خود وارد مکه شدند. از جمله این روایت:
قال رسول اللّه (ص) یوم فتح مکّة: «ان اللّه حرّم مکة یوم خلق السّموات والأرض و هی حرام الی أن تقوم الساعة لم تحلّ لأحد قبلی و لا تحلّ لأحد بعدی و لم تحلّ لی الاّ ساعة من نهار.»8 پیامبر خدا (ص) روز فتح مکه فرمود: «خداوند مکه را از روزیکه آسمانها و زمین را آفرید، حرام قرار داد و تا روز قیامت همچنان حرام باقی خواهد ماند، نه برای کسی پیش از من و نه برای کسی بعد از من حلال نشده ونخواهد شد و برای من نیز حلال نشد مگر پاسی از روز.»
با این روایت و دو روایت دیگر به همین مضمون هستند و هر سه مربوط به فتح مکه هستند، استدلال کردهاند بر این که: «میتوان برای جنگ، بدون احرام وارد مکه شد.»
به نظر میرسد که این استدلال ناقص باشد؛ زیرا اولاً معلوم نیست که این روایات مربوط به مسأله مورد نظر باشد، به احتمال قوی این روایات در مورد حلال و حرام بودن جنگ در مکه است که پیامبر از حرام بودن آن تا روز قیامت خبر میدهد و تنها ساعتی از روز را استثنا میکند که خود با سپاهش وارد مکه شدند. و ثانیاً اگر حلّیتی باشد، تنها در سـاعـتی از روز؛ آنـهم برای پیامبر بوده، و بنابر این مضمون این روایات از باب «قضیةٌ فی واقعة» است و نباید آن را به عموم سریان داد؛ بخصوص این که خود پیامبر در این روایات تصریح میکند که برای کسی پس از من حلال نشده است.
بنابر این نمیتوان با این روایات به مورد استثنا استدلال کرد، فقط میتوان از باب «عسر و حرج» وارد شد و این که اگر سربازان اسلامی ملزم به احرام بستن و انجام مناسک حج باشند، کارآیی لازم را در جنگ با دشمن از دست میدهند و از این جهت بگوییم که برای آنها احرام بستن لازم نیست.
ج ـ کسی که بطور مکرر به حرم رفت و آمد دارد؛
افرادی که شغل آنها به گونهای است که بطور مکرر وارد مکه شده از آن خارج میشوند؛ مانند کسی که از خارج حرم هیزم و بوته جمع میکند و در داخل شهر مکه به فروش میرساند، لازم نیست که برای هر بار ورود به مکه احرام ببندد.
د ـ کسی که پیش از تمام شدن ماه از مکه خارج شود؛
برای کسی که با احرام وارد مکه شد و مناسک را انجام داد، اگر پیش از تمام شدن ماه از مکه خارج و سپس به آن داخل شود، لازم نیست که احرام ببندد. این حکم نیز اجماعی است و روایاتی بر آن دلالت دارد.
امام صادق (ع) درباره شخصی که بخاطر حاجتی از حرم خارج میشود، فرمود: «اگر در همان ماهی که خارج شده برگردد، بدون احرام وارد میشود و اگر در غیر آن ماه برگردد باید با احرام باشد.»
عن ابی عبداللّه (ع) «انه خرج الی الربذه یشیّع اباجعفر، ثم دخل مکة حلالا». از امام صادق (ع) است که آن حضرت از مکه به ربذه رفت تا فرزندش امام باقر را بدرقه کند سپس وارد مکه شد در حالی که احرام نبست.
امام صادق(ع) درباره مردی که به سبب احتیاجی از مکه به جدّه رفت، فرمود: «بدون احرام وارد مکه شود.»
البته روایت دوم و سوم حمل شده بر این که شخص پیش از تمام شدن ماه، از مکه خارج شده سپس برگشته است.
مطلبی که در اینجا قابل بررسی است این است که: منظور از ماه چیست؟ آیا منظور «دوازده ماه قمری» است به این معنا که در هر یک ماه قمری، تنها یک احرام بسته میشود؟ و یا منظور گذشتن «سیروز» از وقتی است که احرام بسته است؟ شهید ثانی که این مسأله را مطرح میکند میگوید: منشأ اشکال اطلاق نصوص است، و این که در روایت احتمال هر دو وجه میرود و سپس وجه دوم را قوی میداند.
2 ـ عدم جواز قصاص کسی که به مسجد الحرام پناه برده است
کسی که جنایتی کرده و باید قصاص شود، یا کاری انجام داده که موجب حدّ است و باید بر او حدّ جاری شود؛ اگر به حرم پناهنده شده باشد در داخل حرم نمیتوان او را قصاص کرد و یا بر او حد جاری ساخت، او در امان است، بلکه از لحاظ غذا و آب در مضیقه و سختی قرار میگیرد تا ناچار شده، از حرم خارج شود، آنگاه حدّ یا قصاص اجرا میگردد.
این حکم از نظر علمای شیعه اتفاقی است و کسی در آن تردید نکرده و گروهی از علما بر این حکم ادعای اجماع نیز کرده اند.
«محل امن» بودنِ حرم، از آیات و اخبار هم مستفاد میشود:
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «و من دخله کان آمنا»؛ «هر کس وارد آنجا شود، در امنیت قرار میگیرد.»
حفص میگوید: از امام صادق درباره شخصی که در غیر حرم جنایت کرده و به حرم پناه برده است، پرسیدم که آیا حد بر او جاری میشود؟ فرمود: نه بلکه به او طعام و آب داده نمیشود و کسی با او سخن نمیگوید و با او خرید و فروش نمیشود، وقتی چنین شد امید است که او از حرم خارج شود، پس حد بر او جاری گردد. اما اگر در خود حرم جنایت کرد همانجا حد بر او جاری میشود چون او حرمتی برای حرم قائل نشده است.»
3 ـ جواز قصر و اتمام برای مسافر در مسجد الحرام
مسافری که وارد مکه شده است اگر چه قصد اقامت ده روز هم نکرده باشد، میتواند در مسجد الحرام نماز خود را تمام بخواند و همین طور است نماز در مسجد النبی و مسجد کوفه و حائر حسینی. این حکم در میان علمای شیعه، از شهرت بسیاری برخوردار است و صاحب مفتاح الکرامه از چند نفر نقل اجماع کرده و تنها از صدوق نقل خلاف نموده است.
روایات در این مسأله به ظاهر مختلف و متعارض است و میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد:
1 ـ روایاتی دلالت میکند بر این که مسافر باید نماز خود را در آن چهار مکان تمام بخواند.2 ـ روایاتی دلالت دارد بر این که مسافر باید نماز خود را در حرمین شریفین قصر بخواند که از جمله آنهاست:
3 ـ روایاتی که دلالت بر تخییر میان قصر و اتمام میکند.
4 ـ حرمت اخذ لقطه از حرم
بطوری که میدانیم لقطه مالی است که از کسی گم شده و کس دیگری آنرا پیدا کرده است. حکم اوّلی در لقطه این است که انسان میتواند مال گم شده را بردارد و تا یکسال آنرا پیش خود نگهدارد و همهجا اعلام کند. اگر صاحبش پیدا نشد میتواند آنرا صدقه بدهد و میتواند آنرا تملک کند.
اما لقطه حرم و مالی که در حرم پیدا شده است حکم دیگری دارد و آن این که انسان نباید به آن دست بزند و بردارد. اخذ لقطه در حرم، حرام است و اگر احیاناً کسی لقطه را در حرم برداشت برای همیشه ضامن میشود و پس از گذشت یکسال باید آنرا از طرف صاحب مال تصدّق بدهد و هر وقت صاحب مال پیدا شد باید بمقدار مالش به او بپردازد.
علی بن حمزه میگوید: «از امام کاظم پرسیدم در مورد مردی که دیناری را در حرم پیدا کرده و آنرا برداشته است. فرمود: چه کار بدی کرده است! نباید آنرا برمیداشت. گفتم: به این کار مبتلا شده. فرمود: باید آنرا اعلام کند. گفتم: این کار را کرده ولی صاحب آنرا نیافته است فرمود: به شهر خود برمیگردد و آنرا به خانوادهای از مسلمانان صدقه میدهد و هر وقت صاحب آن آمد او ضامن است.»
از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «لقطه بر دو قسم است؛ یکی لقطه حرم است که باید تا یکسال آنرا معرفی و اعلام کنی اگر صاحبش پیدا شد که هیچ وگرنه آنرا صدقه میدهی. دیگری لقطه غیر حرم است که تا یکسال معرفی میکنی و اگر صاحبش را نیافتی مانند مال خود تواست.»
5 ـ حکم ساختن بنایی مرتفعتر از کعبه.
7 ـ حکم تنجیس کعبه و مسجدالحرام.
8 ـ حرمت خارج کردن سنگریزه و خاک از مسجد الحرام.
9 ـ عدم جواز صید در حرم.
10 ـ کراهت مجاورت در مکه.
11 ـ کراهت خواندن نماز یومیه در داخل کعبه.
12 ـ فضیلت مخصوص نماز در مسجد الحرام.
13 ـ عدم جواز مضایقه و سختگیری منازل مکه، برای حاجیان.
14 ـ عدم جواز ورود غیر مسلمان به مسجدالحرام و مکّه.
پایان پیام/
نظر شما