روایتی از یک خیال که به حیات دوباره خانه ترابی منجر شد

«خانه خیال» اینجاست اما دیگر در خیال نیست، زیرا که باز زنده سازی خانه ترابی واقعیت داشته و تبدیل به کارگاه‌های فرهنگی و هنری از جمله داستان‌خوانی و داستان‌نویسی شده است.

خبرگزاری شبستان- رشت، بهمن ماه سال گذشته بود که مجموعه عکسی با عنوان «خانه خیال » به کوشش «کوروش رنجبر» منتشر و کتاب پنجم بهمن در «خانه ترابی» رونمایی شد. پیش از آن، همین مجموعه عکس‌ها در خانه ترابی در قالب نمایشگاه عکس دیده شده بود.


کمتر کسی از اهالی خیابان بحرالعلوم رشت تصور می‌کرد که مخروبه بجا مانده از «میرزا ابوتراب ترابی»، تبدیل به یک کارگاه فرهنگی و هنری شود.

 

خانه‌ای که 20سال متروک بود و در اثر نزولات جوی گیلان، بخشی از سقف آن پایین آمده، امروز در خیابان شهناز سابق، تبدیل به کارگاه‌های فرهنگی و هنری از جمله داستان‌خوانی و داستان‌نویسی شده است.


کوروش رنجبر -که طی پنج سال از این خانه در فصول مختلف عکس گرفته و تصویر و تصورهایش را منتشر کرده - در مقدمه کتاب از زندگی‌اش در خانه‌ای می‌نویسد که قدم به قدم حیات مجددش را عکس گرفته بود: « روزهای زیادی در این خانه گذارانده‌ام. آب و جارویش کرده‌ام و با آن نفس کشیده‌ام. به تمام گوشه‌هایش آشنا هستم و میل به حیات را در این خانه لمس کرده‌ام. خیال مالکیت یا مالکیت خیال در چنین جاهایی شکل می‌گیرد.»

کسانی که در مراسم شب یلدای سال گذشته خانه ترابی شرکت کرده بودند، یکبار دیگر زندگی را در خانه‌ای -که بسال 1347 قمری در بافت قدیمی رشت ساخته شده را تجربه کردند.

اگرچه ‌کوروش رنجبر پس از انتشار مجموعه عکسش در رسانه‌ها اعلام کرد که «عواید فروش این مجموعه صرف مرمت این خانه می‌شود»، ولی مالک معنوی و پیگیر احیای خانه ترابی می‌گوید: هدف نخست ما حفاظت و احیای خانه است و مرمت این بنای 90 ساله سرمایه کلانی می خواهد که با عواید برنامه های فرهنگی اجرا شده در خانه ترابی ممکن نیست.


مهندس آرمین خباز که خود در این خانه متولد شده و بالیده و جای جای این خانه برایش خاطره است، می‌افزاید:« شاید اگر در سال 1383 «خانه مادربزرگم» را برای سوژه مطالعاتی واحد دانشگاهی‌ام « مرمت ابنیه» انتخاب نمی‌کردم، هرگز ماجراهای «خانه ترابی» شکل نمی‌گرفت. در واقع روند احیای خانه ترابی از همان زمان و به تدریج آغاز شد.» (گیله وا شماره154)


وی در گفتگو با شبستان می‌گوید: سال 91 و بعد از پایان تحصیلات به زادگاهم برگشتم، بجد پیگیر موضوع حفاظت و احیای خانه شدم. آن زمان هنوز خانه‌های میراثی زیادی در رشت بودند که به دلیل نوع معماری و تزیینات، برجسته‌تر از خانه ترابی بود و متاسفانه اکنون تخریب شده‌اند. ضمن اینکه مجموعه خانه ترابی خیلی بزرگ‌تر از بخش فعلی بود. و دو مجموعه مسکونی نوساز همجوار، جزو همین خانه بود. افزون بر آن همین خیابان بحرالعلوم جزو حیاط خانه بود که در خیابان‌کشی از بین رفت. جلوی پنجره طبقه فوقانی هم یک بالکن بود که متاسفانه شهرداری رشت به منظور رفع خطر از ساکنان محله آن را تخریب کرد.


این معمار با اشاره به تشکیل گروه‌های مختلف هنری، معماری و زیست محیطی پیرامون این عمارت برای احیا می‌گوید: گروه خانه ترابی ریشه‌ای تر به ماجرا می‌نگرد. ما دنبال یک کار عجولانه نیستیم تا با مرمت شتابزده، یک خانه تاریخی را مثلا تبدیل به یک کافی شاپ یا رستوران کنیم. ما به دنبال احیا و باز زنده‌سازی این بنا هستیم. تا در این خانه رفت و آمد شود، زندگی شود. فکر می‌کنم با برگزاری برنامه‌های مختلف فرهنگی و هنری تاحدی موفق شده‌ایم حیات را به خانه ترابی بازگردانیم.


وی ادامه می‌دهد: مالک حقوقی این بنا بنده نیستم و شاید مالکان واقعی دیدگاه‌های متفاوتی برای احیا و مرمت دارند. در حال حاضر مرمت اصولی بنا هم هزینه سنگینی می‌خواهد. شیوه ما، زندگی دوباره در این بنا بود تا خراب نشود. فعلا هدف ما زنده نگه‌داشتن این خانه در قالب یک سری اتفاقات به‌روز است.


خباز پیرامون فعالیت‌های فرهنگی که در خانه ترابی شکل گرفته توضیح می‌دهد: تمام این فعالیت‌ها، جنبه غیرانتفاعی دارد. هرکس هم بخواهد می‌تواند برنامه پیشنهادی فرهنگی خود را ارایه دهد. ولی قبل از آن باید به این خانه رفت و آمد کند، با اهداف ما آشنا شود. با گروه‌های مختلف و سازمان های مردم‌نهاد فعال در خانه ترابی آشنا شود و متناسب با کارکرد و فضا برنامه تعریف کند. مثلا آقای اریب یک فیلم مستند با عنوان خانه روشن است در خانه ترابی تهیه کرد.


این مهندس معمار با ابراز تاسف از تخریب بناهای قدیمی رشت می‌گوید: این خانه‌ها که نوع معماری آنها تکرار شدنی نیست، یک میراث بجا مانده از گذشته نیست، یک سرمایه است. صرف ثبت بنا هم از سوی سازمان میراث فرهنگی کمکی به احیای آن نمی‌کند. دستگاه‌های متولی هم بودجه حفظ چنین بناهایی را ندارند. باید نوع نگاه مالکان را تغییر داد تا فقط نگاهشان به محل سکونت و خانه، تجاری نباشد. معتقدم اگر مالکان این نوع از خانه‌ها را با رعایت حقوق مالکانه در اختیار گروه‌هایی با این طرز فکر قرار دهند، خود مردم امکان مرمت مشارکتی بنا را  فراهم می‌آورند.


دیدار و گفتگو با آرمین خباز در خانه ترابی با بازدید از جای جای خانه ادامه پیدا می‌کند. از دیدن ظرف عجیبی که از دل آوار انبار پیدا شده و گویا مخزن نگهداری آب بوده است، تا پیدا شدن نگاتیو عکسی از دوران ماه عسل مادر خباز.

بازدید از آوارهای حیاط پشتی که نوید حیات دوباره می‌دهد، تا درختان روییده بر سقف و سفال عمارت. اگرچه در برخی از عکس‌های خانه خیال که بخشی از آنها فوتومونتاژ بوده و چیدمان سفال و برگ‌های درخت انجیر پیداست، اما دیدن درخت افرای تنومندی که حیاتش به دیوارهای حمام فرسوده خانه وابسته است، بند بند زندگی 90ساله این خانه را روایت می‌کند.


هرچند دیدن درخت انجیری که روییده بر خشت و سفال خانه‌های قدیمی گیلان است، عادی شده، ولی دیدن این درخت افرا خود از عجایب گیلان است. درختی که ماندن، و ریشه دواندن بیشترش در ساروج و خشت خانه ترابی، ویرانی خانه را در پی دارد، ولی قطع آن نیز قطع شریان حیاتش است.

آرمین خباز در پایان گفتگوها نوید می‌دهد که گروه‌های فعال زیست محیطی پیرامون این خانه قرار است راهکاری برای زنده  ماندن افرای پیر ارایه دهند.

گزارش از شیرمحمدی

کد خبر 783846

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha