خبرگزاری شبستان - رشت، « بقعه تاریخی نهزم در شهرستان شفت مرمت می شود»، این را مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شفت گفته بود. مهرماه سال 1396. حالا یک سال پس از اعلام این خبر به دیدن بقعهای می روم که خاطرهای محو از «میرزا کوچک جنگلی» دارد تا از نزدیک روند مرمت را هم ببینم. اما شواهد نشان میدهد مرمت اساسی صورت نگرفته است.
دیدن یک بقعه میراثی در سکوت جنگلهای شفت خالی از لطف نیست. اگر بخواهی دمی از هیاهوی زندگی ماشینی و دنیای مجازی و وعدههای عالم سیاست آسوده باشی، میتوان به خلوتگاهی پناه برد که هنوز بوی خدا میدهد.
*مذاکره میرزا کوچک با محمد خان گشتی در نهزم
نَهزُم، خاطره محوی هم از « رهبرجنبش جنگل» دارد، آن زمان که میرزا پنهانی از تهران به رشت آمد و به دنبال مکان امنی بود تا در خفا، یک جنبش مسلحانه را در جنگلهای بکر 100سال پیش گیلان راه بیندازد.
تابستان 1293خورشیدی بود که میرزاکوچک با خان فومنات یعنی «محمدتقی خان گشتی» در روستای نهزم دیداری داشت تا اجازه دهد روستای «گشت» پایگاه جنبش جنگل گردد. و ضمنا جنبش را مشمول حمایتهای مادی و معنوی خود قرار دهد. محمد تقی خان از نسل «هدایت الله خان» معروف به اتور خان رشتی از حکام مقتدر گیلان در عهد زندیه و قاجار بود که 28سال حکومت کرد.
«محمدتقی خان» علاوه بر تمکن مالی، وجهه مذهبی هم داشت. اهل سیاست بود و دیگر ملاکین هم از وی حرف شنوی داشتند. آنگونه که مورخان نوشتهاند، «گشت» در آن زمان جاده مناسبی داشت و علاوه بر دسترسی به ماسوله در زمان خطر میشد نیروهای جنبش را در دژ قلعه رودخان پناه داد.
اما مذاکره با خان شفت در زادگاه «سید محمد باقر شفتی» نتیجه نداد. این ارباب خوشنام نه تنها به میرزا کمک نکرد، بلکه سعی کرد وی را از تصمیمش منصرف کند. خان شفت حتی به میرزا گفت اگر قنسول روس بفمد وی با میرزای تبعیدی مذاکره داشته، دمار از روزگارش در میآورد. اگرچه بعدها محمدتقی خان گشتی به میرزا کمک کرد، ولی میرزا آن روز ناامید از نهزم رفت و یک سال بعد جنگلهای تولم را برای نهضت انتخاب کرد.
بقعه پنهان مانده در جنگل های صیقل کومه
برای زیارت مزار سید احمد و سید ابوالقاسم میباید به شهرستان شفت رفت، بخش احمد سرگوراب، بعد از تابلوی صیقل کومه. میباید پشت پرچینهای چوبی رفت به سوی مسجد جامع نهزم، آن سوی آب بندان های صیقل کومه پنهان مانده است.
اگر در گیلان بخواهی ردی از یک بقعه بیابی، علامتش درختان کهنسال آزاد است. بقول دکتر ستوده «هرجا پیله پیله داره اونجه گیلکان مزاره» از جاده روستا تا بقعه، راه زیادی است اما تک درختان آزاد کهنسال راهنمای خوبی است تا تو را به دیگر درختان برساند که شاخههای خود را به تمنا به آسمان سودهاند.»
همین درختان جاذب صدای آزاد دهنده محیطاند و در سکوت گورستان روستا نوای بلبلان تو را به مادر طبیعت دعوت میکند. در وسط وادی خاموشان نهزم، بقعهای با معماری بینظیر تو را به نیایش در خلوت انسانی فرا میخواند.
خوشبختانه اینجا دست نوسازی اوقاف به معماری بقعه آسیب نزده است.
ایوان بلند بقعه، سقف چوبی با شیرسرهای تزیینی و سفالهایی که خزه بسته، همگی بوی گیلان دروه قاجار میدهد. در و پنجرههای چوبی مشبک، بقدری زیباست که هرشبکه سوی چشمان خراطی را در خود نهفته دارد، بیآنکه نام سازندهاش در اثر بماند. گرههای چینی و شبکههای چوبی تو را به تمنای خواستن وا میدارد تا گرهای از مشکلات خلق بگشایی.
*ماذنه ای که نیازمند مرمت است
ماذنهای نه چندان بلند در شمال غربی بقعه بر بام قرار گرفته است اما ماذنه و اتاقک منتهی به آن تخریب شده و درب چوبی مشبک آن هم مفقود. تخریب راه پله ماذنه، مانع از رفتن به ماذنه میشود.
اگرچه بقعه بر یک کرسی بلند قرار گرفته، اما خزههای روییده بر بدنه سفالهای قاشقی و بدنه رطوبت کشیده بقعه، خود گویای حجم رسیدگی به بقعهای هست که 15سال پیش در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده است.
اگرچه بقعه دو درب از پلکان شرقی و غربی دارد، اما تنها پله غربی گشوده است. وقتی از در چوبی دو لنگه سبز داخل تَلار میشوی، بوی نم چوب و کهنگی خشت و ساروج تو را به عمق تاریخ میبرد. باز کردن 9 در چوبی دو لنگه ایوان کافی است تا شعلههای نیمروز بخشی از بوی نم را بکاهد. وجود درختان کهنسال خنکای مطبوعی را به داخل بقعه هدیه میدهد. نور ضعیفی از بالای شبکههای چوبی پنجرهها به داخل بقعه میتابد و بازی نور را بیشتر میکند.
پس از ایوان با یک در چوبی میتوان وارد فضای هشت ضلعی بقعه شد. خفنگ هلالی سردر با پارچههای مخمل پوشیده شده و فضای هشتی هم پر شده از تصاویر مذهبی. افسوس که ضریح آهنی وصله ناجوری به اینهمه اصالت هنری شده است و بجای ضریح چوبی مشبک، شبکههای آهنی زرین سنتهای هنری گیلان را به سخره گرفته است.
در میان تصاویر روی دیوار، چهره شبه نقاشی پیرمردی دیده میشود که زیر آن نوشته شده: «مرحوم محمد علی عبادتگر، متولی بقعه که در تاریخ نهم آذرماه 1352 خورشیدی به رحمت ایزدی پیوسته است.»
آنگونه که یکی از اهالی میگوید: پس از وی دخترش حلمیه عبادتگر متولی بقعه میشود. حلیمه تا زمانیکه زنده بود، اجازه نمیداد بقعه را به شکل امروزی مرمت کنند و حتی برای حفاظت بقعهای که عمده مصالحش چوب است، نمیگذاشت گازکشی شود.
حالا هفت سالی میشود که حلیمه به رحمت خدا رفته و در حیاط بقعه در کنار دو فرزند شهیدش آرمیده است.
کارشناس مسئول ثبت بناهای میراثی گیلان می گوید: این بقعه با معماری بومی گیلان در دوره قاجار ساخته شده است. بقعه مدفن دو تن از پرهیزکاران بنامهای «آقا سید احمد» و «آقا سید ابوالقاسم » است که در ترویج دین اسلام در منطقه نقش بسزایی داشتند.
بقعه ای که ثبت ملی شد و صندوق چوبی که دیگر نیست
سید مهدی میرصالحی با اشاره به ویژگیهای معماری این بنا می افزاید: بقعه بنایی است کرسی بلند که از آجر ساخته شده و دو طبقه بنظر میرسد. از خارج مستطیل شکل به ابعاد 6 و11 متر در 9و 12 متر میباشد. و از داخل (صحن بقعه) دارای فضایی هشت ضلعی است و ایوانی در ضلع شرقی آن و دو اتاق کوچک که ورود به آنها از داخل همین ایوان مسیر میباشد در شمال و جنوب گوشه شرق صحن بقعه ساخته شده است.
وی ضمن برشمردن عوامل تزیینی این بقعه یادآور میشود: ضریح چوبی و گره چینی شده بقعه پنجرههای چوبی نما و نقوش بر روی آنها و همچنین شیر سرهای دامنه اطراف از ویژگیهای ممتاز این بناست.
میرصالحی ابراز میدارد: این بنا، در تاریخ ۱۴مرداد ۱۳۸۲با شماره ۹۴۰۷به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
وعده مرمت بقعه
معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان در پاسخ به این سئوال که چرا ضریح چوبی بقعه اکنون وجود ندارد، میگوید: ضریح چوبی بقعه که از هنرهای خراطی گیلان بود، در سالهای پیش خراب شده بود و هیات امنا آن را تعویض کرده است.
وی جهانی پیرامون مرمت بنای اصلی بقعه هم میگوید: در حال حاضر بنا از استحکام خوبی برخوردار است. سال گذشته، بخشهایی از بقعه مرمت شد ولی با کمبود اعتبار تداوم آن به امسال موکول شده است.
جهانی ادامه می دهد: شرح عملیات مرمت این بقعه تکمیل شده و به زودی با پیمانکار مجری قرارداد منعقد میگردد. این مرمت شامل؛ تراشیدن و ساب دادن دیوار نمای آجری، مرمت نمای آجری و درجازنی آجرها، بندکشی آجر نمای خارجی، تعمیر در و پنجرههای چوبی و سمبادهکاری و شاپان و رنگآمیزی کارهای چوبی است.
شیرمحمدی
نظر شما