خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: «هنرمند کسی است که بتواند یک آیینِگی زیبا از آن واقعیتی که وجود دارد داشته باشد، واقعیتی که سرشت هر انسانی آن را دوست دارد و می خواهد آن هنر را ببیند. از سوی دیگر وقتی که تعریف مان از هنر مشخص شود و اینکه رهبری در حوزه هنر می خواهند ما را به کدام سمت پیش ببرند به نتیجه می رسیم. در این راستا یکی از مهمترین بایدها و نبایدها آن است که آرایش نیروهای هنری و فرهنگی باید آرایش دینی، اسلامی و انقلابی باشد به این معنا که افراد دغدغه هنر کمال گرا داشته باشند. این چنین دیدگاهی زمینه ساز تمدن اسلامی است.»
این جملات بخش هایی از مباحث حجت الاسلام «حسین نطنزی»، فعال رسانه ای و تهیه کننده برنامه های آیینی است. در ادامه حاصل مشروح گفت وگو با وی که به مناسبت ۲۰ فروردین ماه «روز هنر انقلاب اسلامی» با شبستان در میان گذاشته است، تقدیم حضورتان می شود:
چندی قبل مقام معظم رهبری(مدظله العالی) بیانیه گام دوم انقلاب را صادر کردند که طی آن موارد متعددی مطرح شده و در واقع نقشه راهی برای ادامه اهداف انقلاب بود. به نظرتان بایدها و نبایدهای تحقق هنر انقلابی در گستره ای وسیع تر، ذیل این بیانیه شامل چه مواری می شود؟
این پرسش ابعاد مختلفی را نسبت به بیانیه مطرح می کند از جمله نقش هنر در تحقق مطالب مطرح شده در بیانیه و راهکار تمدن سازی ذیل مفاهیم هنری که در این مجال به طور مختصر به آنها اشاره می کنم.
محوریت این بیانیه امید و خوش بینی نسبت به آینده است، یعنی مولفه هایی که کلید بسیاری از قفل ها و مشکلات محسوب می شوند. مقام معظم رهبری، روح حاکم در گام دوم را بر اساس امید و خوش بینی نسبت به آینده می بیند، آن کسانی که به نوعی اساس اندیشه شان را بر خودکم بینی، بدبینی و یا تحقیر تفکر خود گذاشته اند، در واقع از این هدف دور شده اند.
اما ذیل این بحث سوالات متعددی نیز مطرح می شود از جمله اینکه با توجه به بیانیه گام دوم، در راستای تحقق هنر اسلامی باید به چه سمت و سویی برویم؟ آیا هنری که اکنون در تلویزیون و سینما و تئاتر و رسانه ما اتفاق می افتد از آن سنخ هست که انقلاب اسلامی بتواند به آن تکیه کند یا صرفا دیدگاه غربی است؟
ماجرا این است که اکنون داریم به سمت هنری می رویم که آن هنر عمدتاً با تعریف هنر غربی مطابقت دارد. برای مثال در برنامه «عصر جدید» کارشناسان برنامه می آیند کاری می کنند که در این صحنه به وجد بیاییم، تقریبا هنر غربی هم به این سمت نگاه می کند، اما چنین رویکردی در حالی شکل گرفته که ما یک هنری داریم که پرچم دارش امثال «شهید آوینی» هستند. امروز بیش از هر زمانی دیگری نیاز به هنر کمال گرا داریم یعنی هنری که روح و طینت انسان همواره نسبت به آن هنر و حقیقت معنوی اش واکنش نشان می دهد.
هنرمند کسی است که بتواند یک آیینِگی زیبا از آن واقعیتی که وجود دارد، داشته باشد، واقعیتی که سرشت هر انسانی آن را دوست دارد و می خواهد آن هنر را ببیند. از سوی دیگر، وقتی که تعریف مان از هنر مشخص شود و اینکه رهبری در حوزه هنر می خواهند ما را به کدام سمت پیش ببرند، به نتیجه می رسیم.
در این راستا یکی از مهمترین بایدها و نبایدها آن است که آرایش نیروهای هنری و فرهنگی باید آرایش دینی، اسلامی و انقلابی باشد به این معنا که افراد دغدغه هنر کمال گرا داشته باشند. این چنین دیدگاهی زمینه ساز تمدن اسلامی است.
نگاه کمال گرا نسبت به هنر برای حرکت جامعه و افقی که پیش روی آن وجود دارد، یک امتیاز رو به جلو است.
به نظرتان در این سیر و با عنایت به هنر کمال گرا چه ویژگی هایی باید ذیل هنر کنونی ما احراز شود که به آن سطح از تمدن سازی برسیم؟
چند نکته را باید توجه کنیم، نخست آنکه ما در حوزه هنر عمدتاً مقلد هستیم و تقلید می کنیم، تقلید تا یک جا خوب است اما مقام معظم رهبری فرمودند: تقلید خوب است اما تا جایی که برایت روش و منش نشود.
اینکه همواره با تقلید، حرفی را که برای یک متفکر و یا هنرمند غربی است، بیان کرده و ترویج دهیم درست نیست، بحث یاد گرفتن موضوعی جدا است اما از جایی به بعد باید به عنوان نیروی حزب اللهی خود دست به خلق آثار بزنیم.
چه محدودیت های دیگری وجود دارد که باعث می شود نتوانیم هنر انقلابی را خلق و صادر کنیم؟
یکی از معضلات در این باره محدودیت زبانی و محدودیت جغرافیایی ما است که سبب شده با زبان هنر نتوانیم آنچنان که باید و شاید با دنیا حرف بزنیم. در یکی از سفرهایم در لبنان یکی از دوستان لبنانی می گفت شما بسیار زحمت می کشید و تلاش می کنید که حرف تان را به دنیا بزنید اما دنیا حرف تان را نمی شنود چون دو محدودیت دارید، یکی محدودیت جغرافیایی و دیگری محدودیت زبانی.
از طرف دیگر خودکم بینی مشکل دیگری شده است که نتوانستیم با دنیا ارتباط برقرار کنیم و این محدودیت جغرافیایی را برای خودمان ایجاد کرده ایم.
مقام معظم رهبری در اکثر بیانات خودشان به حضور دشمن و فعالیت های جدی اش اشاره کرده اند. برخی هنرمندان، نویسندگان و اهل رسانه اصلا اعتقادی به این ماجرا ندارند و آن را توهم می دانند، هنرمندان ارزشی را متوهم می دانند و معتقدند که این فکر اشتباهی است که ذیل آن غرب می خواهد یک سبک زندگی خاص را از طریق هنر به ما منتقل کند. این در حالی است که آنها به واسطه توانمندی که در عرصه رسانه و تولیدات آثار دارند بدون آنکه خونی ریخته شود بسیاری از ارزش هایشان را که در جوامع دیگر ضدارزش هستند، تبلیغ می کنند.
به نظرتان ما برای استفاده از هنر در این کارزار باید چه کارهایی را انجام دهیم؟
یکی از مهمترین کارها آن است که به تولید آثار خوب بپردازیم، هنرمند تربیت کنیم، از مشکلات ما آن است که چندان به تولید نمی پردازیم. تصورمان این است که هنرمند مثل قارچ خودش تکثیر می شود در حالی که باید نیروی حزب اللهی و هنرمند متعهد تربیت کنیم.
از سوی دیگر آثار هنری منطبق با هنر انقلابی بسیار اندک است. آنچه هم شکل گرفته عمدتاً از سوی کسانی بوده که کمتر در محیط دفاع مقدس و محیط ارزشی آن بوده اند. فارغ از آن، علاوه بر خلق هنرمند متعهد، باید مخاطب هم خلق کنیم. باید خلق مخاطب و ذائقه سازی کنیم.
گاهی هنرمندان انقلابی ما آثاری تولید می کنند که مخاطب با آنها ارتباط برقرار نمی کند. ما نتوانسته ایم به زبان مخاطب خلق اثر کنیم. اگر هنر مدرن انقلابی بتواند دست به تولید اثر زده و ذائقه برای مخاطب ایجاد کند خواهید دید که چه قدر شرایط متفاوتی رقم می خورد.
این اضلاع مهم یعنی خلق هنرمند و خلق مخاطب نقش مهمی را ذیل تمدن سازی ایفا می کنند، ما نباید تصور کنیم که مخاطب ما فقط در محدوده ایران است.
بنابر این، باید به سمتی حرکت کنیم که هنر ما قابلیت بهره برداری در سایر ممالک را داشته باشد، چراکه وقتی درباره هنر از درون انسان ها صحبت می کنیم و هنرمند این طینت انسانی را به تصویر می کشد طبیعتا اکثر مخاطبان ارتباط برقرار می کنند.
از طرف دیگر یک مساله مهمی که وجود دارد آن است که هنر انقلابی و هنر متعهدی که می خواهد تمدن ساز باشد، باید یک سری ویژگی ها داشته باشد، اگر خارج از این ویژگی ها باشد نمی تواند حرکت کرده و با مخاطبش ارتباط برقرار کند.
نظر شما