عصر امام روح ا...

خبرگزاری شبستان، پس از کشته شدن قذافی بعد از ۴۲ سال دیکتاتوری و حکومت بر مردم لیبی که با واکنش‌های مختلفی نیز روبرو بود این سوال در اذهان تداعی شد که واقعا ماهیت خیزش مردمی در لیبی پس از چند ماه درگیری و جنگ داخلی چیست؟ آیا بیداری اسلامی که در این کشور مسلمان اتفاق افتاده منجر به تشکیل دولت اسلامی می گردد و یا اینکه گام‌هایی برای تشکیل جامعه سکولار و به قول غربی‌ها دموکراسی به روش غرب، برداشته‌ می شود؟
گفتنی است، انقلاب اسلامی ایران که سه دهه پیش در ذهن مردم منطقه بارقه‌های امید را روشن کرد، تاثیرات زیادی بر مردم کشورهای آزادی خواه گذاشت که همین امر باعث رشد و شکل‌گیری چشمگیر جنبشهای اسلامی در نقاط مختلف دنیا با اهدافی نسبتاً نزدیک به آرمانهای انقلاب ایران گردید.
از حدود نه ماه پیش تاکنون تحولاتی در سطح دنیا در حال رخ دادن است که معادلات غرب و به ویژه آمریکا را برهم زده است. سه دیکتاتور دست نشانده در تونس، مصر و لیبی سقوط کرده و چند دیکتاتور دیگر نیز در آستانه سقوط قرار دارند. هرچند که آمریکایی‌ها با سفرهای مکرر و دعوت از نمایندگان انقلابیون و نفوذ در بین آنها سعی کرده‌اند وا نمود کنند که مدیریت این تحولات را برعهده دارند اما واقع امر این است که منافع غرب در تحولات اخیر از بین رفته و این گونه واکنش‌ها و اظهارات برای این است که بتوانند جای پایی در دولت‌های آینده اسلامی در این کشورها باز کنند.
امروزه موج این بیداری از تونس آغاز، و پس از آن کشورهای مصر و لیبی را درنوردیده و در کشورهای بحرین، یمن، عربستان ، اردن و مغرب نیز شروع به وزیدن کرده به گونه‌ای که حاکمان وادار شده‌اند که برای فرو نشاندن قیام این مردم، اقدامات و اصلاحاتی انجام دهند که خوشبخاته مردم تا سرنگونی نظام های مستبدشان و برقراری حکومت اسلامی به راه خود ادامه خواهند داد و به جرات می توان گفت که امواج ساختار شکن بیداری اسلامی ناشی از دعوت امام خمینی (ره) نه تنها به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی انجامید و همچنین نه تنها فقط نهضت‌های اسلامی شیعه و غیر شیعه در جوامع اسلامی آفرید بلکه از مرزهای دینی و جغرافیایی گذشته و به "بیداری دینی" و سپس "بیداری انسانی" در سراسر جهان تبدیل و منجر شد که امروزه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شاهد آن هستیم.
هنر حضرت امام خمینی (ره) در این بود که توانست در عصری که کمتر سخن از کاربرد و قابلیت های سیاسی دین بود مدل و طرح حکومتی را طراحی و به اجرا در آورد که در آن هم شریعت و تعالیم اسلامی لحاظ گردد و هم حقوق و آزادی های مردم را در نظر گیرد و هم یکی از نمونه های کامل دموکراسی را در قالب تلفیق مشروعیت ومقبولیت عرضه نماید.
امام خمینی(ره) در قرن بیستم، که گفتمان غالب، اندیشه مدرنیته بود و دین جایگاهی در آن نداشت، با تکیه بر اسلام ناب کوشید تا با تصرف در جوهره مدرنیته، آن را به نفع دین و ارزش‌های اسلامی مصادره و تأویل نماید. بدین ترتیب، رهبر کبیر انقلاب اسلامی با احیای دین و معنویت، امید تازه‌ای در دل ملت‌ها و نهضت‌های اسلامی دمید که بیداری اسلامی را در پی داشت و بر پایه این بیداری، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و نقطه آغازی شد بر مقابله جدی‌تر ملت‌های مستضعف در مقابل قدرت‌های استکباری. این افکار روشنگرانه همگی سبب شده است که امروز ملت‌ها در جای جای دنیا و به ویژه جهان اسلام به این واقعیت نایل آیند و در این مسیر گام بردارند. مبارزات اخیر در منطقه علیه حکام جور که در واقع دست‌نشانده قدرت‌های استکباری بوده‌اند بر این مساله صحه می گذارد و امید را برای تداوم آن صد چندان می کند. مؤلفه های کلیدی گفتمان اسلام امام خمینی (ره)، شعائراسلامی و اصول مشترک مسلمانان است که در قالب کلمه وحدت اسلامی جمع شده و در قالب بیداری اسلامی خود را متجلی کرده است.
اما آنان که به طریق معمول، درباره اندیشه و زندگانی امام(ره) دادسخن می‌دهند و یا قلم‌فرسایی می‌کنند، بعضی آن پیر مراد را صرفا پرچم‌دار مبارزه با سلسله پهلوی و حکومت شاهنشاهی می‌دانند و برخی دیگر بر این عقیده‌اند که محصور دانستن مبارزات حضرت امام در حوزه سیاسی و جغرافیایی ایران اشتباهی تاریخی و گناهی نابخشودنی و جبران‌ناپذیر است که به شدت از آن باید پرهیز کرد.
جریانی که حضرت امام در برابر آن قیام کرد و تا آخرین لحظه حیات پربرکتش از مبارزه با آن غفلت نورزید، نه فقط اسلام و امت اسلامی ایران بلکه مجموعه فرهنگ، اقتصاد و اجتماع جهانی را به مخاطره افکنده است.
بینش دقیق و درک عالمانه حضرت امام از وقایع و شرایط زمان خویش بخصوص در مقابله با نحله‌های رنگارنگ دشمنان انقلاب ایران اسلامی در نوع خود بی‌بدیل و مثال‌زدنی است. ایشان در طول مدت زمانی که زعامت مردم انقلابی ایران را بر عهده داشتند بارها با بیانات خود نور امید و سرافرازی را در دل مردم مسلمان ایران و جهان روشن ساختند.
بیداری اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره):
"باید این نهضت در تمام عالم، نهضت مستضعف در مقابل مستکبر در تمام عالم گسترده کرد. و ای مسلمانان در همه بلاد و اقطار عالم بپاخیزید! و ای علما اعلام جهان اسلام به داد اسلام و بلاد مسلمین و مسلمانان برسید! و در هر گوشه و کنار، هم‌چون ملت ایران و دولت آن و علما و بزرگان این سامان، دست رد به سینه ستم‌کاران غرب و شرق بزنید و عمال و کارشناسان دروغین و مستشاران نفت‌خوار آنان را از بلاد خود بیرون بریزید! و همچون سلحشوران ایران شهادت را بر ذلت و شرف اسلام و انسانی را بر رفاه و عیش چند روزه توأم با خواری و شرمساری ترجیح داده و در میدان نبرد سیاسی و نظامی بر آنان چیره شوید! از هیاهوی تبلیغاتی آنان باک نداشته باشید که خداوند تعالی با شماست." (24/2/58)
"امروز نسیم بیداری در سراسر جهان وزیدن گرفته و توطئه‌گر فریباگر ستم‌کاران تا حدودی فاش شده است."(20/2/62)
"حالا بسیاری از ملت‌ها با ما همراه‌اند. نهضت ما دارد توسعه پیدا می‌کند و می‌رود توی ملت‌ها."(صحیفه امام ج 11-ص 336)
" ملت مصر باید این مطلب را بداند که اگر قیام کند برخلاف این توطئه‌ها همان‌طور که ایران قیام کرد آنجا هم پیروز خواهد شد. ملت مصر از حکومت نظامی نترسید و به او اعتنا نکنید، همان‌طور که ایران حکومت نظامی را شکست و به خیابان‌ها ریخت، آنها هم بشکنند و این تفاله‌های آمریکا را بیرون بریزند."(صحیفه امام، ج 15- ص 285)
"انقلاب ایران لازمه ظهور حضرت حجت است. انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم‌داری حضرت حجت است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد." (صحیفه امام، ج 18، ص 58)
امام خمینی و انحطاط تمدن غرب
بی‌تردید می‌توان امام خمینی را مهم‌ترین عامل در بیداری مسلمانان و بازگرداندن هویت اسلامی به جهان اسلام دانست. با بررسی و تحلیل همه‌جانبه انقلاب اسلامی ایران و به تبع آن بیداری اسلامی به وجود آمده در جهان اسلام می‌بینیم که امام خمینی با طرح اندیشه متعالی اسلام و دعوت جهانیان به آن، مسیر جدیدی را برای تمامی ملت‌های دنیا به وجود آورد و اکنون سال‌ها پس از آغاز قیام الهی حضرت امام (ره) و پایه‌گذاری نظام مقتدر اسلامی در حالی که در سایه چتر حمایتی و تشویق بی‌وقفه دشمنان شناخته‌شده ی اسلام گروهی از روشنفکران غرب‌زده به بنیادی‌ترین صورت ممکن در خدمت تحقق جدایی دین و مصونیت از عرصه سیاست و حکومت و اداره جوامع انسانی هستند و با اشاعه این اندیشه و با طرح بسیاری از مباحث دینی و کلامی جهان غرب و ترجمه برخی از آثار غربی سعی در جداسازی حاکمیت دین از عرصه اداره این مرز و بوم را دارند اندیشه تابناک امام راحل صبغه جهانی پیدا کرده است و تا آنجا بسط و نفوذ یافته که حتی در آمریکا در نظر بسیاری از آمریکاییان چهره واقعی اسلام آن است که توسط امام روح‌الله معرفی شده است.
پایان پیام/

رضا باقرپور