خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: سالی که گذشت مملو از انتشار ترجمه انواع و اقسام کتاب هایی بود که در گستره فلسفه غرب قرار می گرفتند، کمتر شاهد آن بودیم که شرح مفصل بر یک کتاب نوشته شود، اما «انشاء الله رحمتی» با انتشار چند کتاب و از جمله ارایه شرح بر این آثار، توانست نگاه متفاوتی را رقم زده و صرفا به ترجمه اکتفا نکند.
بر آن شدیم در راستای بررسی آثاری که از سوی این اندیشمند ترجمه شده است با وی گفت وگویی داشته باشیم که در ادامه حاصل آن تقدیم حضورتان می شود:
کتاب سال 1397 بسته شد و بسیاری از اندیشمندان در کارنامه علمی سالی که گذشت آثار متعددی را منتشر کردند که حاصل تحقیقات شان بود. اطلاع داریم که شما نیز چند کتاب را به رشته تحریر در آوردید، اگر بخواهید از منظر نگرش خودتان به عنوان یک پژوهشگر اشاره ای به اثر یا آثاری که خودتان به آنها علاقه دارید داشته باشید، از کدام اثرتان یاد می کنید و به چه دلیل؟
یک قسمت از کتاب هایی که ترجمه و منتشر کردم مربوط به سال گذشته می شود که سال 1397 به نتیجه رسید مثل ترجمه کتاب «درآمد به متافیزیک» نوشته «مارتین هایدگر» که سال ها این کار در دستم بودم و بیش از 10سال طول کشید تا به پایان برسد، چندین بار ترجمه و ویرایش و بازنویسی شد تا اینکه در نهایت در سال 1396 به نتیجه رسید. در این اثر شرحی که از سوی دو تن از هایدگرپژوهان به نام های «گریگوری فِرید» و «ریچارد پُلت» به انگلیسی نوشته بود، ترجمه و ارایه کردم.
همچنین، روی مجموعه جستارهایی که به کمک هایدگرشناسان مختلف در مورد کتاب سامان داده شده بود و تحت عنوان کتابی مستقل با عنوان «راهنمای درآمد به متافزیک معاصر» منتشر شده بود، کار کردم و بررسی های فراوانی انجام داده و خلاصه اش کردم و نتیجتاً یک سوم شرح هایی که در آن کتاب در متن هایدگر آمده به ترجمه فارسی خود اضافه کردم که در نتیجه این اقدام، ترجمه کتاب «درآمد به متافزیک» که امسال از سوی نشر «سوفیا» منتشر شد به دو بخش تقسیم شد که یکی شامل متن کتاب است و بخش دیگر شرح کتاب که به نظرم اتفاق خوبی بود که برای یک متن فلسفی غربی می افتاد چون به صرف ترجمه متن اکتفا نشد بلکه شرح متن را به آن اضافه کردیم، ضمن اینکه برای خودم به عنوان مترجم این تمرکز بر شرح کتاب بسیار موثر بود که بتوانم مقاصد اثر را به بهتر به خواننده فارسی زبان منتقل کنم.
به آثار دیگرتان اشاره بفرمایید.
کتاب دیگری که باز هم به نظرم از میان سایر آثارم قابل توجه بود، کتاب «عرفان شرق و غرب» نوشته «رودولف اوتو» است، او از تاثیرگذارترین دین پژوهان دوران معاصر محسوب می شود و نظریاتش در حوزه فلسفه دین و مباحث تجربه دین و همچنین در گستره حوزه دین و عرفان مقایسه ای مورد توجه است.
«اوتو» دو اثر بسیار مهم و چشمگیر دارد یکی کتاب «بازخوانی مفهومی امر قدسی» و دیگری کتاب «عرفان شرق و غرب». اوتو در کتاب عرفان شرق و غرب، از دو عارف نام می برد؛ یکی «اکهارت» عارف مسیحی و دیگری «شنگره» از آیین هندو؛ او عمدتا سعی می کند که شباهت های آنان را نشان دهد، به یک معنا میتوان گفت اوتو در ادامه کتاب دیگرش تحت عنوان «فکرت امر قدسی» این کتاب را تالیف کرده است.
اما کار سومی که می شود گفت که بخش عمده ای از سال 97 مشغول آن بودم جلد چهارم کتاب «اسلام ایرانی» است. همان طور که می دانید در این سال ها روی آثار «هانری کربن» تمرکز داشتم و تا به حال نیز سه جلد از این مجموعه منتشر شده است، جلد چهارم مفصل تر از سه جلد قبل است و حجمی یک و نیم برابر جلدهای قبل دارد و مشتمل بر پیشگفتار نسبتا مفصلی در حدود 100 صفحه است که برای کتاب نوشتم.
غیر از آن در جلد چهارم چکیده ای از سه جلد قبلی نیز ارایه شده است، خود کربن برای آنکه خواننده دستش بیاید که ماجرای کتاب از چه قرار است معمولا در هر جلد چکیده جلدهای قبلی را هم قرار می دهد لذا در جلد چهارم چکیده هر چهار جلد آمده که به نظرم به خواننده کمک می کند، بعد از آن است که مباحث جلد چهارم ارایه می شوند که مباحث جلد چهارم را کربن در قالب دفترهای پنجم و ششم اسلام ایرانی تنظیم کرده است.
دفتر پنجم درباره مکتب اصفهان است، کربن در این بخش سه شخصیت برجسته مکتب اصفهان را مورد بحث قرار می دهد، «میرداماد» به عنوان موسس مکتب اصفهان، ملاصدرا به عنوان شاگرد میرداماد و ادامه مکتب اصفهان و قاضی سعید قمی به عنوان نماینده دیگری از مکتب اصفهان که ملاصدرا و قاضی سعید با اینکه هر دو متعلق به مکتب اصفهان هستند اما نماینده دو جریان متفاوت در این مکتب به شمار می آیند لذا در قالب این سه شخصیت، هم اصل مکتب اصفهان و هم دو گرایش اصلی در مکتب اصفهان معرفی شد است.
دیگر دفاتر این مجموعه به چه موضوعاتی اختصاص دارد؟
همچنین، دفتر ششم در مورد مکتب شیخیه است که کربن تلاش می کند که معرفی منصفانه و معقولی از مکتب شیخیه داشته باشد و نشان دهد که میان مکتب شیخیه و فرقه هایی که به نام بابیت و بهاییت در ایران به راه افتاده هیچ نسبتی وجود ندارد و سعی می کند سوءتفاهمی را که در این خصوص هم در میان غربی ها و هم در میان ما ایرانیان وجود دارد را برطرف کند و حقیقت مکتب شیخیه را به تصویر بکشد.
اما کربن، در ادامه دفتر هفتم که فصل الختام جلد چهارم است تماما به بحث امام دوازدهم(ع) می پردازد که باز هم طبق مبانی خودش کربن سعی می کند که تفسیری از اعتقاد شیعیان به غیبت و انتظار و اصل اعتقاد به وجود اما غایب را ارایه کند، بنابراین می شود گفت که این کار که امیدوارم به زودی منتشر شود جزو آخرین کارهایی است که از کربن ترجمه شده است.
برای سال جدید چه طور؟ آیا کتابی در دست تالیف دارید؟
یک کتاب در دست چاپ دارم که بخش عمده آن سال گذشته انجام شده اما فکر می کنم کارهای پایانی و انتشارش به سال 98 برسد، این اثر دانشنامه «فلسفه هنر و زیبایی شناسی» است که امیدوارم سال جدید به نتیجه برسد.
کمی فضای بحث را عوض کنیم، در سال ۹۷ انتشار نشریه «اطلاعات حکمت و معرفت» متوقف شد، جریان چه بود به هر حال این نشریه یکی از پرخواننده ترین مجلاتی بود که در حوزه فلسفه منتشر می شد
این نشریه به دلیل مشکلاتی که موسسات فرهنگی در سال 1397 با آن دست به گریبان بودند به وضعیتی رسید که دیگر ادامه چاپ آن در قالب ماهنامه ممکن نبود، در نتیجه ما با تعدیل هایی که در هزینه ها انجام دادیم و کمک هایی که دوستان مختلف داشتند توانستیم نشریه را به صورت فصلنامه منتشر کنیم.
در انتهای سال گذشته شماره زمستان فصلنامه هم آماده شد اما به دلیل شلوغی کارهای چاپ و صفحه بندی سالنامه در موسسه اطلاعات و وجود ضمیمه های مختلف امکان چاپ آن ممکن نشد. به هر صورت امیدوارم که شماره دوم فصل نامه فروردین ماه جاری منتشر شود. در حال حاضر اگر ما بتوانیم همین روند چاپ فصل نامه را ادامه دهیم کار بزرگی است. البته این اتفاق فرصتی هم به ما داد که مطالبی مجله کیفیت بهتری پیدا کنند.
گفت وگو از:فاطمه فرامرزی
نظر شما