حقوق شهروندی، همان حقوق طبیعی تکامل یافته در متن یک زندگی اجتماعی است

حقوق شهروندی بعد از حقوق فطری، تنها حقی است که باید مانند حقوق فطری، کشف و ارائه شود زیرا این حقوق وجود دارند و نیازی به ساختن و به وجود آوردنشان به وسیله شخص یا نهاد خاصی نیست.

خبرگزاری شبستان// قزوین

 

حقوق شهروندی بعد از حقوق فطری، تنها حقوقی است که باید مانند حقوق فطری تنها کشف و ارائه شود زیرا این حقوق وجود دارند و نیازی به ساختن و به وجود آوردنشان
به وسیله شخص یا نهاد خاصی نیست.


امروزه در دنیا برای اینکه کشوری از بابت دموکراسی محک زده شود در ابتدای امر آیین دادرسی مدنی، آیین دادرسی کیفری و چگونگی رعایت حقوق شهروندی در محاکم مورد بررسی قرار می گیرد زیرا پذیرفتن، حفظ و رعایت حقوق شهروندی یکی از بارزترین نشانه های وجود دموکراسی است که در واقع هر چقدر در این زمینه پیشرفت کنیم به دموکراسی بیشتر ارج نهاده ایم.


پس از انتقال قدرت از قبایل به نهادی متمرکز به نام دولت یکی از وظایف اصلی حکومت ها تامین آزادی های فردی است که با وضع قوانین و مقررات مناسب، مانع تعرض دیگران به حقوق و آزادی های شخصی می شود.


هرچند حقوق شهروندی در فرهنگ اسلامی و ایرانی، خاستگاه فراوان دارد، اوامر و نواهی فراوان در وحی و نهج البلاغه و رساله حقوق امام سجاد (ع) در تبیین حقوق شهروندی است اما در واقع واژه شهروند، لفظی نسبتا جدید است که قدمت آن به 100تا150 سال باز می گردد.


امروزه معنی واژه شهروند در کشورهای مختلف تقریبا همسان و مشابه است و به کسی اطلاق می شود که در شهری ساکن و به واسطه این سکونت دارای حقوق و وظایفی است.


هیچ کدام از تعاریف شهروند به عنوان نمونه در فرهنگ لغت دهخدابه معنای اهل یک شهر یا یک کشور و در فرهنگ سخن به معنای ساکن یک شهر در برگیرنده مفهوم جدید شهروند که کد نظر حقوقدانان و متخصصان در کاربرد این مفاهیم است، نمی باشند.


واژه شهروند یک بار اجتماعی دارد و یک بار حقوقی، یعنی محتوای شهروند از سویی به نحو تعامل انسان در محیط اجتماعی باز می گردد و از سویی در کنار سایر حقوق معنا پیدا می کند.


فراموش نشود که در هر تعریفی ار واژه شهروند باید به خاطر داشت که لفظ شهروند اعم از حقوق شهروندی است و به مجموعه ای از حقوق، وظایف و تعهدات هر فرد اطلاق می شود زیرا یکی از دلایل تعریف شهروند و وضع حقوق شهروندی حفظ آزادی های هر فرد ساکن در جامعه است.


در صورتی که به آزادی های دیگران لطمه ای وارد نسازد، این امر مستلزم وضع وظایف وتعهدات در کنار هر حقوقی اعم از حقوق شهروندی است.


در اینجا شاید به نظر برسد که شهروندی و شهروند بودن تنها یک موقعیت منفعلانه است اما لازم به ذکر است که شهروندی یک موقعیت کاملا فعالانه ولی با حفظ و رعایت حدود و موازین واقعی آن است که البته با سلطه گری ناسازگار است.


حقوق شهروندی همان حقوق طبیعی کاملا تکامل یافته در متن یک زندگی اجتماعی مدرن در قرون جدید و معاصر است. به تعبیری عناصر اصلی حقوق شهروندی ناظر به حقوق مطلق، دائم و ثابت و عینی بشر است و هیچ یک از افراد بشر در عدالت حاکمه از این حیث بر دیگری برتری ندارد به بیان کلی تر، حقوق شهروندی به منزله روحی واحد است که در قالب قوانین مختلف موضوعه تجلی پیدا می کند، نه چند ماده جداگانه که موضوع قانونی خاص باشد.


حقوق شهروندی دارای ویژگی های زیر است:


*هدیه الهی است بنابراین جزء حقوق ذاتی وفطری انسان هاست
*غیر قابل اتقال است و از انسان انفکاک ناپذیر، چرا که بدون آن فرد را نمی توان بشر (به معنای واقعی)دانست.
*تقسیم ناپذیر است و نمی توان به خاطر تشخیص در کم اهمیت بودن یا عدم ضرورت آن را از کسی سلب کرد.
*عناصر آن لازم ملزوم یکدیگرند و نیز متمم و مکمل هم.
*جهانی است، زیرا حق مسلم هر عضو خانواده بشری است.


مفهوم شهروندی و حقوق شهروندی در چند سال اخیر در ایران کاربرد بیشتری پیدا کرده است گویا همگان به دنبال تعریفی جدید و خاص از شهروند و حقوق شهروندی هستند.


امروزه با توجه به وجود مسائل و مشکلات گوناگون در بخش های مختلف جامعه ونیز با توجه به پیشرفت سریع بخش های صنعتی وفناوری اطلاعات و نیز آشنایی با حقوق دیگر کشورها، تعریف شهروند، حقوق شهروندی و کلیه مسائل مروبط به این مفاهیم، نیازی اساسی وفوری است.


پیاده شدن و عملی کردن حقوق شهروندی در شکل کلی آن بدون ورود به جزئیات،نیاز مبرم به بستر سازی اجتماعی، فرهنگی نیز اقتصادی توسعه یافته دارد و از آنجا که شهروندی وتمام مسائل مربوط به آن در مباحث علوم انسانی می گنجد وعلوم انسانی بدون بررسی تاریخی در هر مورد خاص قابل آموختن نیست چرا که مفهوم شهروندی واحقاق حقوق شهروندی در زمان ناصر الدین شاه ،انقلاب مشروطه و استبداد صغیر در روزگاز محمد علی شاه سابقه دیرینه تر دارد.


انقلاب اسلامی با ریشه ای عمیق تفکرات دینی موجب بزرگترین تحول بنیادین در موضوع حقوق شهروندی بوده وراه هزاران ساله مبارزات روشنفکری برای دسترسی به حقوق شهروندی را یک شبه طی کرد.


حقوق شهروندی باید دارای پایگاه و خاستگاه ریشه دار اعتقادی مردم و مقررات قانونی مستحکم باشد.


حقوق شهروندی با مبانی اعتقادی اسلام کاملا منطبق است لذا کسانی که فهم درست از دین و حقوق شهروندی ندارند یا اینکه بارگاه حقوق شهروندی را بارانداز خوبی برای عقده ای سیاسی می بینند و آیا در کشورهایی که در چشم انداز حقوق شهروندی، ردپایی از دین و اعتقاد پاک الهی باقی نگذاشتند به همه حقوق شهروندی رسیدند؟اگر رسیدند پس چرا حکومت در دستان احزاب سیاسی مانند توپ رد وبدل می شود واگر مردم به حقوق خود رسیدند چرا در کشورهای پیشرفته نهایت کار به پوچی وخودکشی منتهی شده است.


اگر حقوق شهروندی خدادادی و نشات گرفته از فطرت پاک الهی است، فهم این حقوق فهم درست از دین خدا و فطرت الهی می خواهد و رسالت سنگین دانشمندان اسلامی و فقها بر این است که هر جا تحت نام زیبای حقوق شهروندی زوایدی به این حق تحمیل می شود، پیرایش کنند.


حقوق شهروندی از اهم مباحث حقوق بین الملل و نیز حقوق ملل است، توجه به این مقوله حائز اهمیت است و آن را در شمار محور مباحث حقوق معاصر قرار داده است حقوق بشر و حقوق شهروندی ناظربه این حقوق فطری انسان آزاد وسلب ناپذیر، غیرقابل تخلف، ازلی وابدی دانسته شده است.


تضمین این موهبت سرمدی در جهت تعمیم حقوق وآزادی های اساسی انسان دارای اهمیت خاص است و خدا آن را در محور تشریع خود قرار داده است وحق الناس در اسلام ناظر به همین مطلب است.

 
 

پایان پیام/

کد خبر 77280

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha