به گزارش خبرنگار مسجد و کانون های مساجد خبرگزاری شبستان، تجربه نشان داده است که تربیت‌یافتگان مسجدی، بیشترین نقش را در دفاع مقدّس ایفا کرده‌اند و بسیاری از مدافعین حرم از شهدای مسجد هستند، اهالی مسجد،بهترین و مقاوم‌ترین نیروها را از نظر اخلاقی، اعتقادی و آمادگی رزمی، تحویل جبهه‌های جنگ داده‌اند. شهید مدافع حرم سردار حمیدرضا انصاری از جمله شهدایی مسجدی بود که دغدغه فرهنگی و جذب نوجوانان و جوانان به مسجد را داشته است.
شهید انصاری از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و از فعالین خوش نام عرصه مسجد و فرهنگ و اسلامی اراک بود که در نوجوانی با شروع جنگ تحمیلی لباس رزم پوشید و وارد عرصه دفاع از کیان اسلامی شد و در عملیات‌های مختلف حضوری فعال داشت، وی بعد از دوران دفاع مقدس در سنگر مسجد مشغول به خدمت شد. وی ۲۰ سال مسئول کانون فرهنگی هنری اصحاب المسجد(تخصصی ایثار و شهادت) مسجد حاج سید تقی تقوی اراک نخستین شهید از کانون های مساجد کشور و چهارمین شهید مدافع حرم استان مرکزی بود و به عنوان یک مربی بزرگ تربیتی در مسجد شناخته می شد که برای تربیت نسل جوان و مسجدی همت و تلاش بسیاری داشت، اما وی دفاع از اسلام و حریم اهل بیت (ع) را برخود واجب دانست و سال 93 برای اعزام به سوریه ثبت نام و در سال 94 به شهادت رسید.
برای آشنایی بیشتر با این شهید والامقام با «معصومه میرزاخانی»، همسرشهید مدافع حرم سردار حمیدرضا انصاری گفت و گویی ترتیب دادیم که مشروح آن را می خوانید:
خانم میرزاخانی در مورد آشنایی و ازدواجتان با شهید انصاری برای ما توضیح دهید؟
من و شهید انصاری هر دو درشهر اراک زندگی می کردیم، ولی قبل از ازدواج هیچ شناختی از یکدیگر نداشتیم، ایشان همکار یکی از دوستان برادرم بود و از این طریق با وی آشنا و در سال 77 ازدواج کردیم، حاصل زندگی مشترک ما دو دختربا نام های فاطمه و ریحانه که 19 ساله و 13 ساله هستند.
شهید انصاری ارتباطش با مسجد چگونه بود؟
شهید انصاری، به دلیل آنکه در خانواده مذهبی تربیت شده بودد، از دوران کودکی با مسجد ارتباط قوی داشت و در مسجدی که به منزلشان نزدیک بود حضور همیشگی داشت. در دوران جنگ تحمیلی و در سال 65 یکی از برادران وی در جبهه شهید شد، دوستان شهید انصاری نیز در جبهه های حق علیه باطل حضور داشتند، به همین جهت و علیرغم سن کمی که داشت و در دوران دبیرستان مشغول به تحصیل بود، وی نیز علاقه مند به حضور در جبهه بود. به همین جهت از مسجد اعزام به جبهه شد.
بعد از دوران جنگ وی وارد سپاه شد و در کنار انجام کار در سپاه، فعالیت فرهنگی و مذهبی در مسجد را هم آغازکرد و هدف اصلیش تربیت، کودکان و نوجوانان بود تا آنان را افراد انقلابی و سرباز امام زمان(عج) تربیت کند.
کار فرهنگی در مسجد را نیز در قالب فعالیت های فرهنگی، اردوهای فرهنگی، زیارتی و سیاحتی انجام می داد. وی بسیاری از بچه های محله را تشویق به حضور در مسجد و انجام کار فرهنگی می کرد، علاقه مندی بچه های مسجد به وی به قدری زیاد بود که امروز بسیاری از بچه های مسجد خود را از شاگردان شهید انصاری می دانند.
از نظر اعتقادی و اخلاقی چه ویژگی‌هایی داشت؟
وی فردی کم حرف و بیشتر مرد عمل بود. بسیار پایبند به نماز اول وقت و حضور در مسجد بود و کسب روزی حلال و زحمت کشیدن برای کسب درآمد و ساده زیستی برای وی بسیار مهم و ملاک بود. از طرفی پایبند به ارزشهای انقلابی و اسلامی و حفظ اسلام و انقلاب بود و بسیار قاطع نسبت به ولایت فقیه تعصب داشت و پیرو ولایت فقیه بود. از دیگر ویژگی های اخلاقی شهید انصاری این بود که در هدفها بسیار ثابت قدم و مصر به انجام بود، یعنی اگر برای کاری تصیمی می گرفت،حتما به نتیجه می رساند.
رابطه شهید با خانواده و فرزندان و نیز رابطه فرزندان با پدرشان چگونه بود؟
شهید انصاری ارتباط بسیار خوبی با مادرشان داشت و نسبت به فرزندان هم بسیار مهربان بود، با وجود مشغله کاری زیادی که داشت و روزها مشغول به کار در سپاه و برخی مواقع در ماموریت های کاری و یا در مسجد و کانون فرهنگی هنری مشغول فعالیت های فرهنگی بود، اما رسیدگی به پدر و مادر یکی از اولویت های وی بود.
شهید انصاری 20 سال مدیر مسئول کانون فرهنگی هنری مسجد و مشغول به کار فرهنگی بود، چرا با وجود مشغله های کاری زیاد و ماموریت های کاری،انجام کاری فرهنگی در مسجد برای وی اهمیت داشت؟
انسان هایی که در مسجد کار فرهنگی انجام می دهند، درآمدی از این طریق کسب نمی کنند و انجام فعالیت هایشان فی سبیل الله است. فکر می کنم به جز علاقه مندی و داشتن دغدغه فرهنگی و اهمیت جذب بچه های محله در مسجد و مسجدی کردن آنها در زمانی که باید در کنار خانواده باشد، نمی توان عاملی را برای حضور وی در مسجد یافت.
شهید انصاری بعد از پایان کار روزانه در مسجد حضور می یافت و به فعالیت فرهنگی درکانون مشغول بود و اخر شبها به منزل می آمد. همواره تاکید می کرد، که مساجد نباید رها شوند و انسان های توانمند و انقلابی که می توانند جوانها را رشد و تربیت دهند،نباید نسبت به مساجد و جوانان بی تفاوت باشند و به دنبال کارهای شخصیشان بروند.
شما و فرزندان هم در انجام فعالیت های فرهنگی در مسجد با ایشان همراه بودید؟
وقتی زنی قبول کند که همسرش بدون آنکه درآمدی کسب کند، ساعتها در مسجد فعالیت فرهنگی برای تربیت بچه های نوجوان و جوان داشته باشد، در حالی که باید آن ساعات را در کنار خانواده و فرزندان باشد و یا اینکه اگر زندگی متوسطی دارد به جای مشغول شدن به کاردیگری برای کسب درآمد بیشتر ساعت ها فی سبیل الله وقت برای برنامه ریزی و انجام فعالیت در مسجد کند، بدون شک به جهت همراهی با همسر از ثواب خدمات فی سبیل الله وی، او نیز بهره می برد، زیرا که خداوند ناظر بر اعمال افراد است و در جای دیگری یاری رسان آنها خواهد بود و برای آنها جبران کرده و می کند.
گفتن این موارد حمل بر تعریف نباشد، ولی در زندگی مشترکی که سالها با شهید انصاری داشتم، به جهت مشغله کاری و دغدغه فرهنگی وی خیلی از کارهای منزل بر دوش بنده بود و بیشتر مواقع به تنهایی کارهای منزل و تربیت فرزندان را انجام می دادم.
در مورد علاقه مندی وی برای اعزام به سوریه برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) برایمان توضیح دهید؟
شهید انصاری در سال 93 برای اعزام به سوریه ثبت نام کرد و در سال 94 اعزام شد، وی بسیار در حسرت شهادت بود و به دلیل آنکه تعدادی از همرزمانشان در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیده بودند، به همین جهت این احساس را داشت که از قافله شهدا عقب مانده و این موضوع برای وی مهم بود که عاقبت به خیر از دنیا برود.
از طرفی کمک برای حفظ اسلام وانقلاب را به عنوان یک تکلیف برای خود می دانست، به همین جهت وقتی از تصمیمش برای ثبت نام برای اعزام به سوریه به من گفت، تاکید کرد که رضایت تو برای من مهم است، زیرا نگران بچه ها بود و من نیز به وی گفتم که اگر رفتن تو برای حفظ اسلام و انقلاب کمک می کند، در تصمیمت مصمم باش و بدان که اگر من هم جایگاه تو را داشتم این کار را انجام می دادم.
به وی گفتم که من مانند کوه پشت زندگیم و از بابت بچه ها نیز نگران نباش، من مراقب آنها هستم و با خیال راحت به دنبال هدفت برو، چرا که اسلام درخطر است و شما وظیفه داری که به سوریه بروی. معتقدم دفاع از حرم حضرت زینب(س) یکی از علت های اعزام به سوریه است، اما مظلومیت اسلام زمانی است که زنان ودختران مسلمان مورد تعرض قرار گیرند، به همین جهت شهید انصاری احساس می کرد که حضور او در سوریه می تواند موثر باشد.
به نظرم انتخاب مسیر زندگی بسیار مهم است، انتخاب اینکه انسان به مسیری برود که دیگربرگشتی نیست و اینکه فردی حاضر شود، همه هستی، خواسته ها، علاقه ها و خانواده و فرزندان را زیر پا بگذارد، بدون آنکه بداند، بعد از او چه اتفاقی برای فرزندان و خانواده خواهد افتاد و آینده فرزندان چه می شود.
توصیه ها شما به مادران، همسران و فرزندان شهدا چیست؟
توصیه من صبر است، بعد از شهادت مشکلات برای خانواده های شهدا بویژه همسران شهیدان بسیار است، زیرا که مسئولیت سنگین زندگی و تربیت فرزندان را باید یک تنه و بدون کمک به دوش می کشند و در برخی موارد شاهد ناملایمت از سوی برخی افراد هستیم، ولی بدون شک کسانی که صبر کنند، نتیجه ش را نیز می بینند.
وصیت نامه شهید
در فرازهایی از وصیت نامه این سردار مخلص اسلام آمده است: بهترین روزهای زندگی من، زمانی بود که، در جبهه و پس از آن در مناطق عملیاتی بوده ام، بعد از آن هم، بهترین اوقات را در مسجد سپری نمودم.
خدایا ! می دانم که عمرم روزی تمام می شود و حسرت شهادت را می خورم، از تو می خواهم این نعمت را از من نگیری و من با لباس رزمندگی و خونین به سویت پرواز کنم.
همه را سفارش به نماز، معنویت، پیروی از حق، دفاع از انقلاب اسلامی و پیروی محض از ولایت فقیه می نمایم.
نظر شما