خبرگزاری شبستان، سرویس مسجد و کانون های مساجد: ساخت مساجد به عنوان محلی برای نیایش، تجمع و تعامل مسلمانان در طول تاریخ اسلام همواره مدنظر بسیاری از بزرگان دینی و حاکمان و مسئولان کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی بوده و هست.
وجود جایگاهی برای پرداختن به مسایل اجتماعی و ارتقای ابعاد گوناگون زندگی افراد از جمله زندگی اجتماعی مسلمانان در جوامعی که این گروه در آن ها زندگی می کنند می تواند مأمنی برای افزایش سطح کیفی زندگی این افراد و حتی تمامی کسانی باشد که در این محیط ها اعم از شهرها و کشورها زندگی می کنند و در طول سالیان سال در آن ها به دنیا می آیند و می بالند و زندگی می کنند.
ضرورت پرداختن به وجود مساجد در محیط های اجتماعی گوناگون و افزایش کارکردهای آن ها برای پاسخگویی به نیازهای انسان ها در جوامع مختلف، موضوعی است که همواره در طول تاریخ اسلام بر آن تاکید شده است و در جوامع گوناگون به شکل های مختلفی به انجام رسیده است.
موضوعی که در سلسله نوشتارهای «مساجد و معابر» و «مسجدی ها» به آن پرداخته می شود نگاه کمی دقیق تر به مقوله ایجاد مساجد و نیاز کنشگران اجتماعی به وجود آن ها در اطراف محیط های زندگی افراد و نیز چگونگی نقش آفرینی این اماکن دینی در زندگی امروزی بشر است.
در ادامه به یکی از موضوعات مطرح در زمینه مساجد پرداخته می شود:
جلوی در مسجد روی زمین نشسته است و دو، سه جفت کفش هم جلویش هست، بندهای بلند کفش هم با رنگهای مختلف شان در مقابلش بساطش را زیبا کرده اند شبیه گلدانی که هر ساقه اش یک رنگ است آن هم رنگ جیغ.
کرامت؛ کفاشی است که چند سالی است جلوی در یک مسجد کفش های مردم را واکس می زند و با وسایل ساده ای که دارد هم برخی از آن ها را که تعمیرات جزیی لازم دارند، تعمیر می کند.
او اهالی مسجد را عموما مردمی مهربان و نوع دوست می داند که در برخی مواقع دست او را هم گرفته اند.
کرامت پدر چهار فرزند هم هست و می گوید که "در حال حاضر با سختی زندگی می گذراند و هر روز دغدغه مخارج زندگی را دارد."
او می گوید"البته خدا را شکر، او هست که روزی رسان است و تا به امروز هم به لطف او درنمانده ام"
کرامت ادامه می دهد "روزانه از صبح حدود ساعت هفت و نیم، هشت می آیم و جلوی در مسجد می نشینم تا کسی کفش هایش را برای واکس زدن یا تعمیر کردن بیاورد، خدا کند که مسجدی ها دعا کنند تا اوضاع اقتصادی کمی بهتر شود، چون به چشم خود می بینم که برخی از مردم چقدر درگیر این مسایل هستند."
می پرسم چرا جلوی در مسجد را انتخاب کرده ای؟
می گوید: به پیشنهاد یک مسجدی به اینجا آمدم مسئولان آن هم از من حمایت می کنند و نمی گذارند که ماموران شهرداری اذیتم کنند هر چند آن ها وظیفه خود را انجام می دهند اما مسئولان مسجد به ویژه امام جماعت آن معتقد است که بساط من در محدوده مسجد قرار دارد و بعضا مرا جزو مسجدی ها معرفی می کند و می گوید که ما خود خواسته ایم که او اینجا باشد البته درست هم می گوید چون مسئولان مسجد خود به من اجازه دادند که در اینجا باشم.
نظر شما