خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: "امروز برخی جاها شبهاتی طرح می کنند و با قلب واقعیت یا پرداختن به یک سری زمینه های انحرافی به نام اسلام ادعا می کنند که نگاه اسلام به زن تحقیرآمیز است در حالی که بینش واقعی اسلام چیز دیگری است لذاست که می بینید فاطمه (س) پس از پیامبر (ص) تکلیف خود را به عنوان ثقل اکبر نشان می دهد. همچان که پیامبر می فرماید: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی، در این سخن پیامبر، فاطمه هم وزن قرآن معرفی می شود و اگر دین پیامبر مانده است به واسطه دو ثقل بوده است که یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و خاندان پیامبر است یعنی فاطمه و علی و فرزندان آن ها . ما می دانیم که حدیث ثقلین در کتب اهل سنت هم معتبر است و این نشان دهنده وزن و جایگاه اهل بیت در ماندگاری و حفظ و جلوگیری از انحراف دین اسلام است."
آنچه در ادامه می آید بخش اول گفتگوی گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین «امیر علی حسنلو» مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه ومدرس حوزه علمیه قم دربارذه جایگاه و شخصیت حضرت فاطمه (س) است.
در آستانه ولادت حضرت فاطمه سلام الله علیها هستیم. با تبریک ولادت حضرت بهانه خوبی است که به این مناسبت اندکی درباره جایگاه و فضایل این بزرگ بانوی جهان اسلام سخن بگوییم.
پیش از آن که بخواهم درباره جایگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها سخن بگویم توجه شما را به این موضوع جلب می کنم که پیامبر اکرم (ص) در جامعه ای مبعوث شد که زن در آن جامعه جایگاهی نداشت. برخی از قبایل عرب دختران خود را زنده به گور می کردند و ناگفته پیداست که زن در چنین جامعه ای در خواری و ذلت تمام بود. البته این وضعیت منحصر به قبایل عرب نبود و حتی وقتی به وضع جوامع و ملل متمدن آن روزگار مثل ایران و یونان نگاه می کنیم می بینیم که در آن جوامع نیز زن جایگاهی نداشته است و در این جوامع به ویژه نزد عرب به زن به عنوان یک کالا نگریسته می شده است تنها به عنوان وسیله ای برای ارضای غرایز و تولیدکننده فرزند و متاسفانه همین دید و بینش در جوامع امروزی هم راه پیدا کرده است، یعنی اگر ظواهر و ادعاها را کنار بزنیم می بینیم الان در غرب هم وضع همین است و همان تفکر وسیله بودن زن باقی ماده است.
در میانه چنین تفکر منحط و در جامعه قبیله ای عرب که گرفتار این بینش هاست خداوند به پیامبر خود دختری عنایت نمود که پایانی بر آن نگاه های منفی و بینش های منحط درباره زن است به طوری که هر آیه ای که درباره فضیلت پیامبر (ص) و علی (ع) است در کنارش فاطمه سلام الله علیها را هم می بینیم و آیاتی که در شأن حضرت فاطمه (س) نازل شده است می تواند به این معنا باشد که زن بودن نقص و کاستی نیست بلکه زنان نیز در کنار مردان می توانند به کمال برسند. همچنان که امام خمینی در اندیشه ای که متاثر از روایات شیعی و سیره اهل بیت است می فرماید از دامن زن، مرد به معراج می رود بنابراین هر کمال و تعالی و پیشرفتی که خداوند برای مرد قرار داد برای زن هم متصور شده است و به این ترتیب راه کمال و رشد معنوی برای زنان هم باز است. از این زاویه می توان گفت خدمتی که پیامبر اکرم (ص) به زن و جنس زن کردند بی مانند است چون با ظهور اسلام جایگاه زن در جامعه اصلاح شد و اسلام دیدگاه ها را نسبت به زن تغییر داد و زن را از نظر معنوی هم طراز مرد معرفی کرد یعنی همچنان که مرد می تواند خداوند را عبادت کند زن نیز این گونه است، همچنان که مرد می تواند نماز شب بخواند زن نیز می تواند اهل تحجد و نماز شب باشد. همچنان که مرد می تواند از اموال خود در راه خدا خرج کند زن نیز می تواند بنابراین پیامبر (ص) نگاه جامعه جاهلیت و متمدن آن روزگار نسبت به زن را تغییر داد و این حادثه نقطه عطفی در تاریخ بشر شد.
در این جا انصاف حکم می کند که درباره حضرت خدیجه (س) هم سخن به میان بیاوریم که حضرت فاطمه از بطن چنین زنی پا به دنیا گذاشت. حضرت خدیجه سلام الله علیها مادر حضرت فاطمه و همسر پیامبر بود که از جان و مال خود در راه خداوند مایه گذاشت تا اسلام مستقر شود و بیراه نیست اگر بگوییم رشد اسلام به ویژه در آن سال های اولیه، مرهون جانفشانی ها و بذل مال و دارایی های او در راه بسط و گسترش اسلام است. پیامبر (ص) زمانی که برای عبادت به غار حرا می رفتند این حضرت خدیجه بود که برای پیامبر غذا می بردند و مراقب پیامبر بودند.
نکته دیگری که می خواهم اشاره کنم این موضوع قابل تامل است که خداوند هر اندیشه ای که برای انسان بنیان نهاده است آنجا زن و مرد در کنار هم قرار می گیرند، این طور نیست که امور تک وجهی باشد، روی همین اصل است که می توان گفت اگر دین اسلام باقی مانده رهین ایثار علی (ع) و فاطمه (س) است همچنان که در واقعه عظیم عاشورا می بینیم که زنان در کنار مردان قرار می گیرند و زن و مرد در کنار هم دست به خلق این حماسه بزرگ می زنند. این ها واقعیتی است که نمی توانیم چشم خود را به سمت آن ها ببندیم و نادیده شان بینگاریم.
اما اغلب در این باره به گونه ای موضوع عنوان می شود که انگار نگاه اسلام به زن یک نگاه عقب افتاده است؟
بله امروز برخی جاها شبهاتی طرح می کنند و با قلب واقعیت یا پرداختن به یک سری زمینه های انحرافی به نام اسلام ادعا می کنند که نگاه اسلام به زن تحقیرآمیز است در حالی که بینش واقعی اسلام چیز دیگری است لذاست که می بینید فاطمه (س) پس از پیامبر (ص) تکلیف خود را به عنوان ثقل اکبر نشان می دهد. همچان که پیامبر می فرماید: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی، در این سخن پیامبر، فاطمه هم وزن قرآن معرفی می شود و اگر دین پیامبر مانده است به واسطه دو ثقل بوده است که یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و خاندان پیامبر است یعنی فاطمه و علی و فرزندان آن ها . ما می دانیم که حدیث ثقلین در کتب اهل سنت هم معتبر است و این نشان دهنده وزن و جایگاه اهل بیت در ماندگاری و حفظ و جلوگیری از انحراف دین اسلام است.
اما در حدیث قدسی لولاک، جایگاه حضرت فاطمه (س) به زیبایی بیان می شود. در آن حدیث خداوند بیان می کند که: یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک و لو لا علی لما خلقتک و لو لا فاطمه لما خلقتکما / ای احمد اگر تو نبودی آفرینش را خلق نمی کردم و اگر علی نبود تو را نمی آفریدم و اگر فاطمه نبود تو و علی را خلق نمی کردم. این روایتی است که در منابع شیعی فراوان مطرح شده و مفهومش در روایات اهل سنت هم طرح شده است.
نظر شما