ملزومات زمینه سازی ظهور در گام دوم انقلاب/ساختارهای سیاسی اجتماعی بازسازی شوند

عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم قم با اشاره به افق گشایی های بیانیه گام دوم انقلاب برای ظهور، گفت: ترویج اخلاق اسلامی با دستورالعمل و بخشنامه ممکن نمی شود؛ این آرمان بزرگ به بازسازی و بازطراحیِ ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیاز دارد.

خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: بیانیه اخیر مقام معظم رهبری با عنوان «گام دوم انقلاب» در فراز «شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید.» خطاب به جوانان، افق روشن انقلاب و نظام را که همان اتصال به ظهور و زمینه سازی برای آن است، مشخص کرد.

از این رو، در بررسی ملزومات و راه های تحقق این افق با حجت الاسلام «علیرضا پیروزمند»، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم قم گفت وگویی داشته ایم که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

 

تاکید مقام معظم رهبری بر ساخت تمدن نوین اسلامی و درک حضور آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)، چه ضرورت هایی را برای جامعه منتظر که عصر غیبت را پشت سر می گذارد، ایجاد می کند؟ 

 

مقام معظم رهبری از سال های گذشته، نقطه ای مرکزی را به عنوان هدف عمومی حرکت انقلاب معرفی کرده و در بیانات مختلف و نیز بیانیه «گام دوم انقلاب» تاکید کرده اند که دستیابی به تمدن نوین اسلامی، آمال بزرگ کشور و نظام در حرکت به سوی پیشرفت است، لذا در این بیانیه ارزشمند، نقطه ثقل مرکزی که کل سند را باید بر اساس آن درک کرد و دیگر عناصر با آن در ارتباط است، «ایجاد تمدن نوین اسلامی» و «ایجاد آمادگی برای ظهور خورشید ولایت عظمی» معرفی شده است.

حضرت آیت العظمی خامنه این تعبیر را آرمان بزرگ انقلاب معرفی می کنند، لذا طبیعی است آنچه بواسطه این سند رخ می دهد، اگر زمینه سازی برای ظهور باشد، گامی مفید تلقی می شود.

 

ساخت این تمدن و درک حضور آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه) نیازمند داشتن چه ملزوماتی است؟

 

مقام معظم رهبری در این بیانیه ملزومات این مهم را تبیین کرده و هم اصول راهبردی برای دستیابی به این ملزومات و هم پیشران های حرکتی و نیز محورهای راهبردی برای برداشتن گام دوم را تبیین کرده اند که از این بُعد هم این بیانیه، جامع است.

اما اگر بخواهیم فراتر از آنچه در متن این بیانیه آمده، ملزومات تحقق آن را در نظر بگیریم، باید گفت طبیعتاً در دستیابی به تمدن نوین اسلامی نیاز به نیروی انسانی حرکت زا در این مسیر است، همچنین به استخراج و جوشش جدید از منابع استفاده ناشده طبیعی در کشور و نیز تحول علمی و دانشی و فناورانه متناسب با این آرمان بزرگ نیاز داریم؛ بازسازی و بازطراحیِ ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ متناسب با آن و زمینه سازی برای تولید محصولات در همه این عرصه ها، هم در این باره ضرورت دارد.

البته در بیانیه «گام دوم انقلاب» در بخش محورهای راهبردی، مقام معظم رهبری بر هفت محور تاکید کرده اند شامل: علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، مرزبندی با دشمن و نهایتاً سبک زندگی.

 

یکی از محورهای موردتاکید رهبری در این بیانیه مسئله «اخلاق و معنویت» است، چقدر این محور در تمدن سازی و حرکت به سمت دولت موعود به جامعه منتظر کمک می کند؟

 

اخلاق و معنویت هم در فرد و هم در اجتماع، رکن اساسی در سلامت حرکت و توانمندی برای ایجاد حرکت محسوب می شود، به عبارت دیگر، این عنصر، انگیزش و روح فرد را مدنظر قرار می دهد و این بعد در جامعه هم وجود دارد یعنی جامعه را به عنوان موجودی زنده و پویا که از ابعاد وجودیش اش همین معنویت و اخلاق است، می نگرد.

وقتی در جامعه درصد بالایی از مردم از اخلاق و معنویت برخوردار باشند و وجه غالب زندگی آنها توحید و بندگی باشد، اخلاق و معنویت در آن با محوریت آموزه های اسلامی رشد و پیشرفت می کند؛ در مقابل اگر روابط افراد بر این مدار نباشد باید نگران شد و بدانیم معنویت و اخلاق رو به انزوا است.

 

آیا مسیری را که باید تا کنون در این باره طی کرده ایم؟

 

شاید با نگاه به گذشته و آسیب شناسی آن، به این نتیجه برسیم که در هدایت فرهنگی جامعه بیش از آنچه باید به اخلاق اهتمام ورزیده باشیم به بایدها و نبایدها و تکالیف توجه داشته ایم، البته این بایدها و نبایدها و حلال و حرام الهی جزء دین و شریعت است و باید مورد توجه قرار بگیرد و نگاه تفکیکی که اباحی گری در رفتار را مدنظر دارد، اشتباه است و جامعه را به بیراهه می کشاند چنان که این القاء بعضاً در جامعه دیده می شود که به ترویج شریعت بدون مناسک با تعابیری مثل اینکه «دلت باید پاک باشد» و ... دامن می زند.

چنین تفکراتی غلط است ... اما در مقابل، کم توجهی به اخلاق و معنویت در جامعه باعث می شود که منحرفان و بدخواهان چنین القاء کنند که متدینانِ انقلابی، افراد ظاهرپرست و ظاهرگرایی هستند که وقتی صحبت از حقوق مردم می شود، سکوت می کنند. این اتهام بیجا است و برای آنکه تخریب آن برای جبهه انقلاب کمتر از گذشته باشد، لازم است که تقویت معنویت و اخلاق در جامعه از سوی دستگاه های فرهنگی و غیرفرهنگی مورد اهتمام باشد.

 

مصادیق این اخلاق و معنویت که به تمدن سازی و درک آمادگی ظهور کمک می کند، کدامند؟

 

برخی از مصادیق اخلاقیات در گام دوم انقلاب توسط رهبری تصریح شده اعم از اخلاص، گذشت، توکل، خیرخواهی، راستگویی، شجاعت و تواضع و امثال آنها.

نکته مهم دیگر مسئولیت حکومت در ترویج فضایل اخلاقی است که رهبری معظم به دو جنبه مسئله همزمان توجه داده اند: نخست آنکه ترویج اخلاق اسلامی با دستورالعمل و بخشنامه ممکن نمی شود.

البته برخی این جنبه را بهانه کرده تا از حکومت ها و دولت ها در ترویج اخلاقیات سلب مسئولیت کنند؛ برای پیشگیری از این جنبه مطلب مقام معظم رهبری به بًعد دیگر توجه داده اند که برای مقابله با تخریب اخلاقی توسط فرهنگ بیگانه که به ویژه از سوی رسانه ها با قدرت پیگیری می شود نیاز به برنامه های کوتاه مدت و میان مدت است به ویژه به دلیل گسترش فضای مجازی و اینکه حکومت باید زمینه رشد فضایل اخلاقی را فراهم کنند و این رسالت آنها است.

از این رو، باید جانب تعادل در ترویج معنویت و اخلاق در جامعه را رعایت کرد نه می توان بی تفاوت بود و واگذار کرد یا نه صرفاً تصور شود که با قانونگذاری و بخشنامه میسر می شود.

 

سبک زندگی که به عنوان یکی از محورهای راهبردی در این بیانیه مدنظر قرار گرفته، چه مسیری را برای تمدن سازی و آمادگی برای درک ولایت عظمی ایجاد می کند؟

 

در پاسخ این سوال را مطرح می کنم که ابتدا باید بدانیم «رابطه سبک زندگی با تمدن سازی و فرهنگ اسلامی چیست؟»

اگر توجه کنیم که تمدن اسلامی، محیط زیستِ عینی است که بشر برای رفع نیاز خود آن را محقق می کند تا در آن بهزیستی داشته باشد آنگاه بهزیستی توسط فرهنگ جامعه تعریف می شود لذا در جامعه اسلامی این بهزیستی و معیارهای آن باید توسط فرهنگ اسلامی تعریف شود.

سپس باید بدانیم شعاع و گستره این زیست چیست؟ ارتباط با خدا، خود، دیگران و طبیعت در آن تعریف می شود.

اگر سبک زندگی را بر محور فرد تعریف کنیم و بگوییم فرد ارتباط با خود و غیرخود را بر مدار بندگی خدا تعریف کند به سبک زندگی دست یافته ایم که این تعریف معمولاً از سبک زندگی ارائه می شود.

اما در تبیین رابطه سبک زندگی و تمدن سازی معتقدم در تمدن سازی اگرچه مقصد، سعادت افراد است اما ماهیت تمدن اجتماعی است و از طریق ایجاد شرایط اجتماعی برای افراد در این باره زمینه سازی می کند لذا وقتی سبک زندگی در مسیر تمدن سازی به کار گرفته می شود باید در کنار فرد، اجتماع را هم مطالعه کرد یعنی بگوییم سبک زندگی جامعه چیست؟ اگر به ابعاد اجتماعی سبک زندگی توجه نشود و سبک زندگی را ماهیتا فردمحور بدانیم، نمی توانیم نگاه کافی و جامع را در تمدن سازی داشته باشیم.

 

آیا این توجه به بعد اجتماعی تمدن مصداق عینی و کاربردی هم دارد؟

 

بله، در نقطه مقابل، تمدن غرب که امروزه خطر نفوذ فرهنگی آن توسط سبک زندگی مورد توجه است، به همین دلیل توانسته ضریب نفوذ برای خود ایجاد کند یعنی از طریق ایجاد نظام رسانه و نظام آموزش و پرورش و در دست گرفتن ابتکار عمل در طراحی ساختارهای مختلف حتی ساختارهای اقتصادی، سبک زندگی را تغییر دهد. لذا افراد برای معیشت خود مجبو به نوعی اشتغالات و روابطی هستند که در زندگی خصوصی شان اثر می گذارد به عبارت دیگر، افراد تحت تاثیر برخی جاذبه های رسانه ای قرار می گیرند که واحد تصرف شان جامعه است و زندگی فردی شان هم متاثر می شود، از این رو، به نظر می رسد در ابعاد سبک زندگی اسلامی باید بتوانیم این گستره را مورد توجه قرار دهیم.

 

و سخن پایانی ...

 

به نظر می رسد بیانیه اخیر مقام معظم رهبری، عصاره مجموعه تفکرات و توصیه ها و سیاستگذاری ها و اندیشه ایشان در پیشبرد انقلاب است و علاوه بر ارزیابی گذشته، به آینده نگاه دارد و در کنار بایسته ها چگونگی حرکت به سوی آن بایسته ها را هم بیان می کند و لذا باید سطر سطر آن را مورد دقت قرار داد و شرح و تبیین اش کرد و برای تسلط گفتمانی این ادبیات در جامعه اهتمام داشت.

باید اسنادی که در کشور تنظیم می شود حتی سند الگوی پیشرفت بر اساس این بیانیه باشد تا میثاق نامه ای برای حرکت رو به جلوی کشور و آینده باشد.

کد خبر 768209

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha