فلسفه ۴۰ سال مبارزه با وهابیت و بهائیت

حجت الاسلام موسوی علیزاده با اشاره به دستاوردهای انقلاب در مقابله با جریان های وهابی و تکفیری، گفت: در ۴۰ سالگی انقلاب باید مردم را دردمند دین کنیم اگر به میز و دفتر و نیرو درگیر شویم نمی توانیم مبارزه را ادامه دهیم.

خبرگزاری شبستانگروه اندیشه: به اذعان صاحبنظران و کارشناسان یکی از دستاوردهای بزرگ و مهم انقلاب در عرصه جنگ نرم مقابله با جریان های انحرافی همچون وهابیت و بهائیت است که اصل اسلام و مذهب را نشانه رفته و به اسم دین و مذهب، مسموم ترین افکار را به مخاطبان خود عرضه می کنند.

از این رو، به مناسبت فرا رسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی و به منظور بررسی خاستگاه و سمپاشی های این فِرَق و نحوه مقابله انقلاب با آنها، با حجت الاسلام «سید مهدی موسوی علیزاده»، رئیس موسسه بین المللی البیان گفت وگویی ترتیب داده ایم که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

 

 

http://media.qudsonline.ir/d/2017/08/21/2/754272.jpg

 

 

وضعیت انقلاب اسلامی در مواجهه با اندیشه های انحرافی همچون وهابیت و گروهک های تکفیری چگونه بوده و است؟

 

در مواجهه با جریان های انحرافی و مباحث تکفیری شرایط امروز را نباید با شرایط قبل از انقلاب اسلامی و حتی اوایل پیروزی آن مقایسه کنیم، چراکه دو سه متغیر اساسی وجود دارد که قبل و نیز اوایل انقلاب شاهد آنها نبوده ایم، چون در آن دوران تقابل اندیشه ها یا به قول «هانتینگتون» برخورد تمدن ها و برخورد اندیشه ها اینچنین گسترده نبود و وسایل ارتباط جمعی جهان را به یک دهکده کوچک تبدیل نکرده بود که به سهولت صدایی در آن سوی دنیا در این سوی آن شنیده شود و بالعکس؛ امروز مردم در سراسر دنیا به طور آنلاین همه با هم در ارتباط هستند و شاهد تکثر و تزاید اندیشه ها در کنار رشد و گسترش فضای رسانه ای هستیم و به موازات آن، انقلابی نیز در حوزه جریان های انحرافی در سطح دنیا شکل گرفته که اولاً باید به آن توجه داشت و ثانیاً باید دسته بندی شان کرد تا بتوان با آنها مقابله کرد.

 

Image result for ‫داعش‬‎

 

جریان های انحرافی به چند دسته تقسیم می شوند و شناخت این دسته بندی ها چه کمکی به ما در مقابله با آنها می کند؟

 

جریان های انحرافی به دو کلان مجموعه درون دینی و برون دینی تقسیم می شوند؛ مشکل جریان های درون دینی آن است که از مواد و مفاد اسلامی استفاده می کنند اما به صورت انحرافی و غیرصحیح و با قرائت های اشتباه، در نتیجه معنای ناهماهنگ و وارونه ارائه کرده و به جهان اسلام ضربه می زنند، در حالی که وقتی مواد و مفاد این مکاتب را بررسی می کنیم، می بینیم از جهان اسلام ریشه گرفته و در آن رشد کرده اند مثل غده های سرطانی که در بدن تولیده شده و رشد می کنند.

 

اما بخش دیگر این انحرافات به جریان های برون دینی باز می گردد نظیر میکروب و یا ویروسی که از بیرون به بدن وارد شده و سلامت اش را به خطر می اندازد. این جریان های برون دینی هم از خارج جهان اسلام به آن تحمیل شده و می کوشند آموزه های اسلامی را با چالش مواجه کنند.

 

آیا این جریان های کلان درون و برون دینی خود نیز انشعابات و تقسیم بندی هایی دارند؟

 

بله؛ در جریان های درون دینی شاهد سه انشعاب هستیم: یکی در شبهه قاره که به «احمدیه» یا «قادیانیه» مشهور است و توسط «غلام احمد قادیانی» تاسیس شد؛ وی ابتدا ادعا کرد، مسیح(ع) است اما مسلمانان با او مخالفت کرده و گفتند: مسیح(ع) به آسمان عروج کرده و خواستند او را از بین ببرند اما استعمار انگلیس ممانعت کرد.

او سپس مدعی شد من مهدی شیعه هستم که ظهور کرده ام!!؛ اما باز هم مسلمانان با او مبارزه کردند و باز هم انگلیس از غلام احمد حمایت کرد. در مرحله سوم او ادعای نبوت کرد و گفت وحی منقطع نشده و بر من نازل می شود و این بار مسلمانان او را مرتد خواندند و باز هم انگلیس از او حمایت کرد و اکنون با همین حمایت در شبه قاره شامل هند، بنگلادش، افغانستان و پاکستان جریان احمدیه یا قادیانیه فعال است.

 

ضلع دوم این مثلث انحراف در ایران شکل گرفت با ادعاهای محمد باب که توسط امیر کبیر اعدام شد اما با حمایت روس و انگلیس این انحراف در قالب فرقه بهائیت مطرح شد و امروز بهائیت با قدرت استعمار، بشدت در حال رشد و گسترش است.

 

 

Image result for ‫بهائیت‬‎

 

 

و نهایتاً... ضلع سوم این مثلث وهابیت است که در عربستان و با قرائتی غلط از توحید و شرک، سنت و بدعت و ایمان و کفر متولد شد و با همین قرائت اشتباه حکم به تکفیر مسلمانان می دهد و امروزه به عنوان چالشی بزرگ گریبانگیر جهان اسلام است.

 

علاوه بر اینها، شاهد خرده جریان های درون مذهبی هستیم مثل جریان احمدالحسن که در عالم تشیع به عنوان جریانی انحرافی با محور مهدویت مطرح شده یا جریان قرآنیون که سلفی های شیعه هستند.

متاسفانه، این جریان ها به دلیل وجود ابزارهای اطلاع رسانی و رشد فناوری های ارتباطی گسترش یافته اند.

 

در جریان های برون دینی چطور آیا آنها نیز دسته بندی و انشعاباتی دارند؟

 

اما در بیرون جهان اسلام شاهد عرفان های نوظهور همچون اوشو، آراء پائولو کوئیلو و یا عرفان های دینی مثل کابالا متعلق به یهود یا مسیحیت تبشیری و حملات آن به اسلام هستیم همچون سینما ماوراء و حمله آن به اسلام در قالب هنر و نیز جریان های شیطان پرستی و آتئیسم که خدا را انکار می کند و به این فضا دامن می زند.

 

انقلاب اسلامی با این جریان ها چه مواجهه و چه برخوردی داشته است و  با چه راهبردهایی کوشیده از نفوذ و آسیب های آنها بکاهد؟

 

مهمترین کار انقلاب اسلامی در عصر جدید و در مقابله با این جریان ها، ارائه قرائت مستقلِ اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و سیاسی از اسلام است؛ چراکه اولاً جهان اسلام نیازمند الگویی بود که در اجتماع و سیاست حرف برای گفتن داشته باشد و ثانیاً این پاسخی بود به یکی از مهمترین شبهات علیه اسلام که مدعی بود اسلام نسخه کاربردی برای زندگی اجتماعی و سیاست ندارد، لذا انقلاب اسلامی مدعیان چنین دیدگاهی را به چالش کشید.

از آنجایی که ماهیت انقلاب اسلامی فرهنگی و مذهبی بود نه سکولار (نظیر آنچه در نیکاراگوئه در همان سال ها رخ داد) ناگزیر مقابله با جریان های انحرافی از رسالت هایش بوده و است.

وقتی مبنای حرکت انقلابی، دینی باشد در ذات باید در این حوزه ورود و عمل کند. لذا کار مهم انقلاب در مقابل این جریان ها مقابله نرم بود تا سخت.

 

مصداقی برای این مبارزه نرم دارید که انقلاب در آن توفیق یافته باشد؟

 

برای مثال پیش از انقلاب بهائیت در کشور رشد و فعالیت بالایی داشت تا جایی که حتی برخی از زمامداران و شرکت های بزرگ کشور بهایی بودند اما پس از انقلاب این جریان محدود شد.

شاید برخی بگویند هنور هم شاهد فعالیت این فرقه انحرافی هستیم که در پاسخ باید گفت امروز را نباید با گذشته مقایسه کرد، در آن دوران وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی در این حد و وسعت نبود اما امروز شبکه های اجتماعی درصدد هدایت فکری جامعه برآمده اند!

اما امروز روشنگری های بسیار درباره انحرافات فکری آنها صورت گرفته و افسران جنگ نرم در این میدان ورود و عمل کرده اند.

 

برخورد انقلاب در مواجهه با عقاید تکفیری و وهابیت چگونه بوده و در دفع خطرات آنها چقدر موفق عمل کرده است؟

 

 

Image result for ‫وهابیت‬‎

 

 

در حوزه عقاید تکفیری و وهابیت، این واقعیت وجود دارد که گوشه و کنار دنیا به نوعی آلوده این تفکر هستند چنان که داعش در اروپا هم عملیات های انتحاری انجام می دهد اما در ایران علی رغم حضور کشور در قلب فتنه های منطقه و در مجاورت با عراق و سوریه، تکفیری ها امکان عرض اندام نیافته اند این در حالی است که ایران از نظر قومیتی و مذهبی تنوع خاصی دارد.

 

چه مسئله ای به حضور انقلاب اسلامی در میدان مبارزه با جریان های انحرافی نظیر تکفیر و وهابیت ضرورت می بخشد؟

 

همانطور که ذات انقلاب ما فرهنگی است، در ذات خود مقابله با جریان های انحرافی را دارد؛ البته از آن سو دشمنان هم تلاش گسترده ای را برای مقابله با جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند تا جایی که شاید هیچ کشوری مانند ایران آماج حملات مختلف از سوی مراکز و کانون های مختلف انحرافی نباشد. برای مثال امروزه فقط چندین شبکه فارسی زبان، عقاید وهابیت را تبلیغ و القاء می کنند.

یا آنکه وهابیت بر گروه های حاشیه خلیج فارس سرمایه گذاری های کلان کرده تا از این طریق در ایران نفوذ کند که این همه تلاش در جنگ نرم را کنار تحریم ها و جنگ های اقتصاید بگذاریم، بدون اغراق هیچ کشوری نمی توانست آن را تحمل و اینچنین هویت و همگرایی اش را حفظ کند؛ اما به لطف الهی، علی رغم همه این حملات فرهنگی که با جنگ اقتصادی توام شده جمهوری اسلامی ایران در اوج ایستاده است.

 

این یعنی جنگ نرم از سبک زندگی فراتر رفته است؟

 

 

Related image

 

 

بله، امروز رفته رفته جنگ سخت در حال تبدیل شدن به جنگ نرم است، یعنی همه کشورها درصدد تاثیرگذاری فرهنگی بر دیگر جوامع اند و مهم آنکه شبیخون فرهنگی صرفاً محدود به حوزه مد و مدرنیزم نیست بلکه در گام نخست جریان ها و اعتقادات مذهبی را شامل می شود.

 

باید توجه داشت در عالم تشیع و اهل سنت مذاهب معتبر حیات دارند اما وقتی فرقه ای مثل وهابیت خلق و مدعی نسخ اسلام می شود یا همه را تکفیر می کند با عقاید همه مسلمانان سازگاری ندارد؛ اینجا ضرورت بر بسیج علمی است یعنی فرد فرد جامعه باید افسر یا سرباز جنگ نرم باشند نه اینکه به حوزه و روحانیت اکتفا کنیم، چون مخاطب این جنگ تک تک افراد در خانه ها هستند.

 

در 40 سالگی انقلاب و در مبارزه با جنگ نرم دشمن از طریق این فرقه های انحرافی چه باید بکنیم؟

 

در 40 سالگی انقلاب باید به جنگ نرم توجه کنیم مهترین راه مقابله با جریان های انحرافی تعمیق باورهای دینی در نفوس و قلوب جوانان و جامعه است، اگر بر ایجابیات یعنی مساله مثبت تمرکز و جوانان را با معارف اهل بیت علیهم السلام آشنا کنیم، مسلماً معتقدانِ محکم به سادگی جذب جریان های انحرافی نمی شود اما اگر به جای تعمیق باورها، فقط جوانان را با این فرقه ها و جنایات شان آشنا کردیم و آن جریان را زیر سوال ببریم و جایگزین مناسب برای پاسخ به نیازهای جوانان نداشته باشیم، راه به جایی نمی بریم.

در روایت است که اگر مردم محاسن و زیبایی کلام ما را بدانند، جذب می شوند.

پس اگر مردم آنطور که باید امروز جذب دین و معارف اهل بیت(ع) نمی شود ما مقصریم که این زیبایی ها را در قالب های جدید و زیبا نریخته و به تناسب دنیای امروز عرضه نکرده ایم.

 

راهکار چیست؟

 

باید در افراد درد دین ایجاد کنیم، تا کسی درد و سوز دین نداشته باشد نمی تواند به نیروی قوی در مقالبه با جریان های انحرافی تبدیل شود، اگر اهمیت مبارزه با تفکرات انحرافی تبیین نشود، مخاطب نمی تواند واکنش نشان دهد اگر افراد را نسبت به دین دردمند کنیم این افراد بدون نیاز به واسطه های فرهنگی و به طور خودجوش به میدان مبارزه می آیند.

چه چیز باعث می شود جوانی از اروپا بیاید و در سوریه دست به کشتار و انتحار بزند؟ چون برایش انگیزه و دغدغه ایجاد شده و برای نجات توهمی دین دست به عملیات انتحاری می زند.

اینکه در فضای میز و دفتر و امکانات و داشتن نیرو گیر کنیم و نگاه جهادی نداشته باشیم به ما در مقابله با تفکرات تکفیری انحرافی کمکی نمی کند.

کد خبر 763057

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha