خبرگزاری شبستان، قم؛ همزمان با خلقت بشر، دین همواره همراه بشر بوده و امروز نیز جوامع بشری دارای ادیان توحیدی همچون اسلام، مسیحیت و یهودیت و ادیان غیرتوحیدی مانند هندوئیسم، بودیسم و شینتو هستند، همچنین فرقهها و گرایشهای مختلفی متأثر از این ادیان وجود دارند که باعث شده جوامع بشری با ادیان و گرایشهای دینی مختلف در کنار یکدیگر زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند.
در جهان اسلام نیز مردم با گرایشهای دینی مختلف در جامعه حضور دارند و فرقهها و جریانهای مختلفی شکل گرفته که برخی از این جریانها سابقه تاریخی طولانی دارند.
از آنجا که دشمنان اسلام از جمله بنگاههای صهیونیستی همواره به دنبال ضربه زدن به دین مبین اسلام و اختلافافکنی میان جوامع جهان اسلام بوده و هستند، وجود ادیان، گرایشها و جریانهای دینی میتواند ابزاری برای اهداف شوم دشمنان باشد که در این راستا اقداماتی نیز از سوی دشمنان صورت گرفته است و مردم باید آگاهی لازم را نسبت به این موضوع داشته باشند.
با توجه به خطری که در این رابطه وجود دارد، خبرنگار خبرگزاری شبستان در قم با آیتالله اسماعیل گندمکار، فوق تخصص جریانشناسی فکری ادیان و فرق در جهان اسلام و بینالملل و عضو گروه مطالعات تطبیقی دانشگاه جورج آگوست گوتینگن آلمان گفت وگویی داشته است که در ادامه میخوانید:
- سؤال: درباره فرق مختلفی که در جهان اسلام وجود دارد و بسترهایی که برای آنان فراهم شده، توضیح دهید؟
- در کشورهای اسلامی و در حوزه بینالملل، فرق گوناگونی وجود دارند که تحت تأثیر ایدئولوژیها و ادیان رسمی ابراهیمی و یا ادیان غیرابراهیمی مانند بودیسم و هندوئیسم و یا متأثر از پارادایم فکری، فرهنگ و تمدن اسلامی، مسیحیت و یهود هستند.
در جهان اسلام نیز فرق مختلفی وجود دارند، به عنوان مثال اگر به سوابق تاریخی کشورمان نگاه کنیم، جریانهای گوناگون کلامی، فلسفی، عرفانی و تصوف وجود دارند؛ جریانهایی مانند عشائره، معتزله و در مقابل آنها جریان اسلامی امامیه که دیدگاههای اهل بیت علیهمالسلام، تشیع و امام صادق علیهالسلام مطرح است.
در ایران، فرقی چون اهل حق سابقه تاریخی قدیمی دارند و دارای اندیشهای تحت عنوان کلام و سرانجام هستند، همچنین فرق دیگری که در حوزه تصوف وجود دارند، تحت عنوان فرقی که در درون فکر تشیع و فرقی که در مرحله طریقت مطرح هستند.
در طول تاریخ، علمایی چون شیخ مفید(ره)، شیخ طوسی (ره) و بزرگان جهان اسلام درگیر این مباحث کلامی بودند و به همین ترتیب جریان وسیع تری که خودنمایی میکند، جریان تصوف و فرق صوفیه است.
- سؤال: منظور از فرق صوفی و جریان تصوف چیست؟
- گاهی اهل دل به عنوان فرقه و یک نحله اجتماعی تحت عنوان تصوف و یا صوفی و یا پشمینهپوش نام برده میشوند. دو بستر برای جریان فکری فرق صوفی و یا تصوف در جهان اسلام تعریف شده، از جمله برخی نویسندگان معتقدند که اسلام فاقد عرفان است و آنچه که تحت عنوان عرفان اسلامی بیان میشود، متأثر از هندوستان است و عنوان عرفان و تصوف در اسلام وجود ندارد.
دومین تعریف این است که عنوان عرفان و تصوف میتواند فریبدهنده باشد، به این معنا که شهید آیتالله مطهری(ره) در تعریف عرفان میفرماید: در عرفان و کلام وقتی میگوییم عرفان، منظور معرفتی است که مبتنی بر شناخت شهودی و قلبی باشد و به این معنا اسلام دارای عرفان است، زیرا نوع رفرنس معرفتی آن مبتنی بر فطرت، فؤاد و قلب است که برخی از شعرا مانند مولانا، حافظ و غیره به جام جهان بین و جام جم تعریف کردند.
- سؤال: آیا عرفانی که مورد نظر بزرگان دین باشد، وجود دارد؟
- برخی از جریانهای عرفانی نیز در درون حوزههای علمیه از قدیم موجود بوده و امروز هم وجود دارند، اهل بیت علیهمالسلام، سیر و سلوک خاص و معنویت مورد نظر خود را تأیید میکردند و در احادیث اهل بیت علیهمالسلام موضوع سیر و سلوک و عرفان مطرح است.
عرفان ناب، عرفان اهل بیت علیهمالسلام است و هر چیز دیگری تحت عنوان عرفان که از آبشخور قرآنی و اهل بیتی نباشد قطعا شائبه انحراف در حوزه نظری و هم در حوزه سلوکی و عملی را به همراه دارد.
برخی علمای بزرگ و اصحاب پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام، اهل ریاضتها، معنویت و سیر و سلوک بودند؛ شخصیتهای بزرگی چون سلمان فارسی، کمیل بن زیاد و اصحاب امام علی علیهالسلام همه عرفان ولایی داشتند و ما عرفان نبوی، علوی، فاطمی، حسنی، حسینی و عرفان امام زمانی و عرفان اهل بیتی را در اصحاب خاص اهل بیت علیهمالسلام ملاحظه میکنیم.
در آیات و روایات نیز بر این نوع معرفت تأکید و شرح داده شده، همچنین نویسندگان بزرگ تشیع و تسنن همچون محیالدین محمّدبنعلیبنمحمّدبنعربی طائی اندلسی، ابوعلی سینا، صدالمتألهین، امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی، سیدحیدر آملی و ملامحسن فیض کاشانی و نویسندگان زیادی در جهان اسلام در باب عرفان نظری قلم فرسایی کردند.
در باب اخلاق عرفانی هم امام محمد غزالی در کتاب «احیاء علوم فی الدین» و ملامحسن فیض کاشانی در کتاب «المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء»، علی بن عثمان هجویری در کتاب «کشف المحجوب»، خواجه عبدالله انصاری در کتاب «منازل السائرین» و عزالدین النسفی درکتاب «انسان کامل» مراحل سلوکی را مطرح میکنند؛ همچنین برخی بزرگان تصوف در این زمینه میراث فرهنگی را در حوزه فرهنگی به ارث گذاشتند
- سؤال: جریانهای تصوف و فرق مشهور در کشورهای جهان اسلام کدام هستند؟
- در کشور عراق جریان ایزیدیها و قادریها و در ترکیه بکتاشیهای علوی، نهضت باباییه و نهضت مولویه و به همین ترتیب در آلبانی بکتاشیها و در سوریه و لبنان علویها و دروزیها و در مصر فاطمیون به نحوی به باطن گرایی و اسرار محوری و کشف اسرار پرداخته اند و مفاهیم گوناگونی در کتب و آثار اینان آمده است. به عنوان مثال، در کتاب بویروق بکتاشیه مباحثی وجود دارد، در کلامها و یا دفاتر یارستان غرب ایران و کاکهایهای عراق مباحث و مطالبی مطرح است، در کتاب «رش» یا مصحف «رش» ایزیدیهای عراق نیز مطالب و موضوعاتی مطرح میشود.
محققان خارجی و روسی همچون مینورسکی و ایوانف در حوزه ایران شناسی و کردشناسی وارد موضوع ادیان و عرفان در کردستان شدند و در صدد برآمدند زبان بومی و محلی را به زبان گورانی، هورامی، شکاک، سورانی، لکی و لری در مناطق کردنشین و ترکیه و عراق و سوریه بیاموزند و کتابهایی را در این زمینه نگاشتند.
بعد از روسها فرانسویها فعال بودند و مشغول تحقیقات شدند، به نحوی که موسیقی بومی مناطق غرب و بخشهایی از جنوب کشور را کار کردند و موسیقی صوفیانه را کالبدشناسی و زبان شناسی کردند، همچنین دانشمندانی از انگلستان، آلمان و سوئد در این زمینه تحقیقاتی دارند. پروفسور کراین بروک دانشمند آلمانی و لویی ماسینیون دانشمند فرانسوی روی این زمینه کار کردند، گوته نیز بر بحث تصوف در نگاه صوفیانه و عارفانه حافظ کار کرده است؛ همچنین پروفسور نولدکه، پروفسور آنه ماری شیمل، پروفسورکراین بروک و پروفسور ژان دورینگ هرکدام طبق رشته خود کارهایی انجام دادند.
- سؤال: جریانهای سیاسی از جمله بنگاههای صهیونیستی چه اقداماتی را برای اختلافافکنی میان فرق جهان اسلام انجام میدهند؟
- جریانهای سیاسی پشت پرده استعمار علیه جریان لطیف عرفان اسلامی و تصوف سنتی اقداماتی را در پیش گرفته است، از جمله اینکه اختلافات فرقهای را بین آنان تشدید کند، در میان فرق جهان اسلام از جمله در ایران، عراق، ترکیه، سوریه، لبنان و همه کشورهای اسلامی، اختلافات مذهبی و اختلاف در حوزه اخلاق و عرفان را دامن بزند.
موضوع دیگر ارائه تفسیر غلط از محتواها و رفرنسهای بومی جریانات عرفانی و تصوف در جهان اسلام است، به عنوان مثال، اصطلاحی در یارستان غرب ایران و کاکهایهای عراق در دفاتر و کلامها و یا سرانجامها تحت عنوان دونادون و یا یورت به یورت وجود دارد که این اصطلاح را نویسندگانی همچون مینورسکی و برخی نویسندگان اروپایی سعی کردند که به تناسخ ارواح ترجمه کنند و حتی در مصاحبه اخیر کراین بروک که هلندی است با اینکه سالها راجع موضوع اهل حق و ایزیدیها کار کرده وتحقیقات زیادی داشته، اما معتقد است که دونادون و جریانهای یارستانی در ایران و کاکهایهای عراق تحت تأثیر هندوستان است.
ارائه این خط فکری میخواهد مردم و فرق را از لحاظ فکری به سمت جریان فکری تناسخ ارواح پیش ببرند و دونادون را به تناسخ ارواج تفسیر میکنند، اما بنده به عنوان پروفسور ادیان و عرفان که حدود چهل سال در این رشته تحقیق کردم، معتقدم که دونادون به معنای تجلی است و مفهوم تجلی در قرآن کریم و در فرهنگ اسلامی سابقه تاریخی دارد و گاهی به معنای تمثل است که در آیه 17 سوره مبارکه مریم میخوانیم: «فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا؛ در این هنگام ، ما روح خود را بسوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد».
در این آیه کریمه اشاره میشود که فرشته نازل بر حضرت مریم علیهاالسلام به شکل یک بشر متمثل میشود و یا در زمان پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآله، جبرئیل به شکل جوان عرب به نام دحیه کلبی ظاهر میشد؛ این مطلب صورتها و تمثل در کتب عرفان اسلامی به صورت مفصل آمده و ریشههای قرآنی دارند.
مستشرقان تأکید دارند محتواهای جریانهای عرفانی جهان اسلام را به مراحل «سامسارا» و «کارما» در تناسخ پیوند بزنند و سعی میکنند نوعی فکر غیراسلامی در ذهن جریانهای بومی جغرافیای فکری جهان اسلام ایجاد شود. و همین طور بحث فلسفه انیمایی که در عرفان آفریقایی مطرح است، انسان خدایی فردانسان یاخدانمایی درانسان و تعلیق درآن مطرح میشود؛ این مباحث در بحث وحدت وجود در آثار متفکران نظری جهان اسلام از جمله در تفکر عرفان نظری اسلام محی الدین ابن عربی هم مطرح شده است.
این وحدت وجود به معنای این است که موجودات عالم، آیات الهی هستند که با همه وجود، خدا را نشان میدهند و همه چیز نشانه ای برای وجود خداوند است؛ هستی مستقل نیست و وجود مستقل در عالم وجود ندارد بلکه وجود رابط است و عالم مرتبط با خداوند است و به قول بابا طاهر: «به صحرا بنگرم صحرات ته وینم / به دریا بنگرم دریا ته وینم؛ به هر جا بنگرم کوه و در و دشت / نشان از قامت رعنات ته وینم».
بنگاههای صهیونیستی به صورت هدفمند پیگیر این موضوع هستند که جریانهای عرفانی جهان اسلام را اولا منهای شریعت کنند و شریعتزدایی از فرق جهان اسلامی یکی از پروژههای اصلی بنگاههای صهیونیستی است، همچنین قرآنزدایی از منابع و فکر و ذهن و زبان فرق جهان اسلام دومین هدف بنگاههای صهیونیستی است.
موضوع دیگری که کار مستشرقان و دانشمندان مراکز آکادمیک غرب است، تفسیر غیراسلامی از مفاهیم بومی در رفرنسهای فرق جهان اسلام است.
موضوع بعدی ساختن یک نوع عرفان سکولار است، سکولار کردن عرفان و تصوف سنتی جهان اسلام از دیگر اهداف بنگاههای صهیونیستی و استعماری دوران مدرن و جدید است.
بحثهایی چون عرفان سرخپوستی، عرفان کاستاندا، عرفان عقاب، عرفان حلقه و یا ترویج عرفان اوشو در ایران و بی بندوباریهای جنسی تحت عنوان عرفان، این حوزه را وارد حوزههای اخلاقی و حوزههای مناسک خانوادگی کرده است.
انحراف جوانان تحت عنوان عرفان و تصوف و سوق دادن آنان به سمت شهوات لجام گسیخته و همچنین سوق دادن اخلاق به سمت سکولاریسم از جمله اقدامات دشمن توسط بنگاههای صهیونیستی است که با همکاری دانشمندان غربی انجام میشود، البته همه دانشمندان مورد نظر نیستند بلکه آنان که در این مسیر همکاری میکنند.
بنگاههای صهیونیستی سعی دارند که اسلام زدایی، اسلام فوبیا و اهل بیت فوبیا را در فرق جهان اسلام ترویج دهند و جریانهای پان ایرانیسم و پان ترکسیم را راه اندازی میکنند تا به این شیوه ضدیت خود را نسبت به قدرت فکری، معنوی و فرهنگی قرآن کریم و قدرت شخصیت پیامبر گرامی اسلام صلّیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام به منصه ظهور برسانند.
- سؤال: وظیفه بزرگان دین و دانشمندان این عرصه در برابر اقدامات دشمن در به انحراف کشاندن فرق جهان اسلام چیست؟
امروز دشمن از طریق فیلم و بنگاههای هالیوودی، فضای مجازی، شبکههای سینمایی، رسانه و از طریق امکانات رسانه ای مدرن، ذهن جوانان و جامعه اسلامی و فرق جهان اسلام را منحرف میکنند.
در مقابل این جریان، وظیفه روشنفکران، دانشمندان و مراجع جهان اسلام و همه بزرگان این است که روشنگری و بصیرتبخشی کنند، اساتید حوزه و دانشگاه باید جلوی انحراف جوانان، جامعه اسلامی و فرق اسلامی را بگیرند و با ارائه تفسیر درست و نقد بجا و عالمانه، وحدت جوامع اسلامی به منصه ظهور برسانند.
حوزههای علمیه بیداری اسلامی را دارند و با رفرنسهای بومی، زبان بومی و به لسان قومه و با قول لیّن و برهان محکم میتوانند در این صحنه تأثیرگذار باشند و بدون شک دشمن در رسیدن به مقاصد خود موفق نخواهد شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی در بحث پرهیز از اختلاف در جهان اسلام و تأکید بر وحدت جهان اسلام در بحث شیعه و سنی و در بحث همه فرق جهان اسلام بیانات و توصیههایی دارند که باید مورد توجه اندیشمندان و مردم قرار گیرد.
عرفان و تصوف در جهان اسلام یک تهدید نیست بلکه یک فرصت و پتانسیل جمعیتی بزرگ را برای قدرت بزرگ تمدن نوین اسلامی در خود دارد و تمدن نوین اسلامی بدون شک همراه عرفان ناب اهل بیتی و عرفان قرآن کریم خواهد بود.
تجربه امروز نهضت اسلامی و بیداری اسلامی و حماسه دفاع مقدس جوانان ما در جنگ تحمیلی و جبهه مقاومت، نشانگر نوعی عرفان سیاسی و اجتماعی است که ریشههای قرآنی و ریشه در سیره پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله، اهل بیت علیهمالسلام، حضرت امام خمینی(ره)، رهبرمعظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی، مراجع عظام تقلید و بزرگان جهان اسلام دارد.
تهیه و تنظیم: زهرا قربانی
نظر شما