خبرگزاری شبستان : «خلیج فارس» یا «خلیج پارس» آب راهی است که در امتداد دریای عمان و در میان ایران و شبه جزیره عربستان قرار دارد. مساحت آن 233 هزار کیلومتر مربع است و پس از «خلیج مکزیک» و «خلیج هودسن» سومین خلیج بزرگ جهان به شمار می آید. خلیج فارس از شرق از طریق تنگه هرمز و دریای عمان به اقیانوس هند و دریای عرب راه دارد و از غرب به دلتای رودخانه اروندرود، که حاصل پیوند دو رودخانه دجله و فرات و الحاق رود کارون به آن است، ختم می شود و به دلیل وجود منابع سرشار نفت و گاز در خلیج فارس و سواحل آن، این آبراهه در سطح بین المللی و منطقه ای، از جایگاهی مهم و راهبردی برخوردار است.
در سالهای اخیر سران اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و برخی کشورهای عربی بدون در نظر گرفتن مسائل تاریخی و بین المللی، ادعاهایی در مورد جزایر سه گانه ایرانی و نام خلیج فارس مطرح کرده اند و نام جعلی «خلیج عربی» را به کار می برند. در همین راستا بنیاد ایران شناسی کتاب ارزشمندی در خصوص خلیج فارس منتشر کرده است که حاوی 120 نقشه از اروپایی ها و 40 نقشه از کشورهای اسلامی است و این نقشه ها نشان می دهد از 400 سال قبل از میلاد همواره نام این دریا خلیج فارس بوده است.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نماز جمعه 1387 در نگاهی جدید در خصوص خلیج فارس بر اساس آموزه های قرآن تصریح کرد: « در قرآن و در سوره کهف از دریایی نام برده شده است که محل دیدار حضرت موسی(ع) با حضرت خضر(ع) است و آن مجمع البحرین نام گرفته است. اما این «مجمع البحرین» کجاست؟ 95 درصد تفسیر ها از قرن اول تا 14 می گویند که این دو دریا، دریای فارس و دریای روم است.»
رئیس مجلس خبرگان رهبری با طرح سؤالی در ادامه می افزاید: « چگونه می شود از قرن اول اسلام ابن عباس به این دریا، دریای فارس می گفته است (زیرا در آن دوران دریای سرخ، عمان و خلیج فارس را دریای فارس می گفتند.» اما امروز عده ای نام این دریا را تحریف می کنند!
در این نوشتار برآنیم تا ضمن بیان برخی از منابع تفسیری شیعه و اهل سنت در طی قرن اول تا چهاردهم، این نظریه را مورد بررسی قرار دهیم. البته، اگر چه ممکن است برخی تفاسیر در مورد آیاتی که ذکر خواهد شد از دیدگاه شیعه مورد پذیرش نباشد، اما صرف نام بردن از «دریای فارس» و «خلیج فارس» خود دلیل و سندی تاریخی بر مدعای این نوشتار است.
* سوره الرحمن آیه 19
«دو دریای مختلف (شور و شیرین یا گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد، در حالی که با هم تماس دارند.»
علامه طباطبایی بعد از نقل برخی از تفاسیر موجود درباره این آیه می نویسد: « قابل قبول ترین تفسیری که درباره این دو آیه بیان کرده اند این است که مراد از دو دریا، دو دریای معین نیست، بلکه دو نوع دریاست؛ یکی شور که قریب سه چهارم کره زمین را در خود فرو برده، که بیشتر اقیانوسها و دریاها را تشکیل می دهد و دیگری دریاهای شیرین که خدای تعالی آنها را در زیر زمین ذخیره کرده و به صورت چشمه ها از زمین می جوشد، و نهرهای بزرگ را تشکیل می دهد و دوباره به دریاها می ریزد. این دو نوع دریا یعنی دریاهای روی زمین و دریاهای داخل زمین، همواره به هم اتصال دارند، هم در زیر زمین و هم در روی زمین و در عین اینکه برخورد و اتصال دارند (یلتقیان) نه این شوری آن را از بین می برد و نه آن شیرینی این را، چون بین آن دو حاجز و مانعی است که نمی گذارد در وضع یکدیگر تغییری بدهند. آن مانع، خود مخازن زمین و رگه های آن است، که نمی گذارد دریای شور به دریای شیرین تجاوز نموده و آن را مثل خود شور کند.»
آیة الله مکارم شیرازی نیز پس از نقل این قول که منظور از دو دریا، دریای فارس و دریای روم است، آن را این گونه رد می کند که امروز می دانیم این هر دو دریا آب شور دارد و برزخی در میان آن دو نیست. در هر صورت بعضی از مفسران در تفاسیر خود یکی از این دو بحر را خلیج فارس دانسته اند که در ذیل برخی از آنها معرفی می شود:
قرن 4: طبری ابوجعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفه - بیروت، چاپ اول، 1412 ق، ج 27، ص 75
قرن 5: طوسی محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 9، ص 469
ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی بیروت، چاپ اول، 1422 ق، ج 9، ص 181
قرن 6:نیشابوری محمود بن ابوالحسن، ایجازالبیان عن معانی القرآن، دارالغرب الاسلامی - بیروت، چاپ اول، 1415 ق، ج 2، ص 786؛ ابوالفتوح رازی حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی - مشهد، 1408 ق، ج 18، ص 253؛ ابن جوزی ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، دارالکتاب العربی - بیروت، چاپ اول، 1422 ق ج 4، ص 209؛ ابن عطیه اندلسی عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، دارالکتب العلمیه - بیروت، چاپ اول، 1422ق، ج 5، ص 227
قرن 8: بیضاوی عبدا... بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، دارالاحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ اول، (1418ق)، ج 5، ص: 171
قرن 14: عاملی ابراهیم، تفسیر عاملی، انتشارات صدوق - تهران، 1360 ش، ج 8، ص: 142
* سوره نمل آیه 61
آیا شریکانی که می پندارند، بهتر است(یا کسی که زمین را مستقر و آرام قرار داد و میان آن نهرهایی روان ساخت و برای آن کوه های ثابت و پابرجا ایجاد کرد و میان دو دریا مانعی قرار داد )تا با هم مخلوط نشوند با این حال(آیا معبودی با خداست؟)!نه(بلکه بیشتر آنان نمی دانند.»
به نظر علامه طباطبایی تفسیر آیه این است: «بلکه، آیا کسی که زمین را پا بر جا کرد، تا شما را نلغزاند و در شکافها که در جوف آن است نهرها قرار داد و برای آن کوه های ثابت و پابرجا درست کرد و بین دو دریا مانع نهاد تا آبهای آن دو به هم مخلوط نگردند، بهتر است یا آن شریکها که می پرستید؟» اما در برخی تفاسیر در تفسیر «وَ جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً» گفته اند حاجزا جزیرة العرب است که میان دریای پارس و دریای روم قرار دارد؛ از جمله تفاسیری که این نقل را ذکر کرده اند، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
قرن 5: سور آبادی ابوبکر عتیق بن محمد، تفسیر سور آبادی، فرهنگ نشر نو - تهران، چاپ اول، 1380 ش، ج 3، ص 1784
قرن 6: رشیدالدین میبدی احمد بن ابی سعد، کشف الاسرار و عدة الابرار، انتشارات امیر کبیر - تهران، چاپ پنجم، 1371 ش، ج 7، ص 240
قرن 8: بیضاوی عبدا... بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، داراحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ اول، (1418ق)، ج 4، ص 164
اندلسی ابوحیان محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، دارالفکر - بیروت، 1420 ق، ج 8، ص 258
قرن 9: کاشفی سبزواری حسین بن علی، مواهب علیه، سازمان چاپ وانتشارات اقبال - تهران، 1369 ش، ص 844
قرن 10: کاشانی ملا فتح ا...، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، کتابفروشی محمد حسن علمی - تهران، 1336 ش، ج 7، ص: 27؛ کاشانی ملا فتح ا...، زبدة التفاسیر، بنیاد معارف اسلامی - قم، چاپ اول، 1423 ق، ج 5، ص: 115
قرن 13: ابن عجیبه احمد بن محمد، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، دکتر حسن عباس زکی - قاهره، 1419ق.
قرن 14: حسینی شاه عبدالعظیمی حسین بن احمد، تفسیر اثنی عشری، انتشارات میقات - تهران، چاپ اول، 1363 ش، ج 10، ص: 68
در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که پس از فتح ایران توسط اعراب، آنها تلاشی برای تغییر نام «دریای پارسی» انجام ندادند و این خلیج را «بحرالفارسی»؛ دریای پارسی می نامیدند و این نام از سوی امپراتوریهای ایرانی، ترک و عربی هم که در 1200 سال بعد منطقه را تحت سلطه خود داشتند مورد احترام قرار گرفت. علاوه بر تفاسیر، در منابع اسلامی نیز بر نام تاریخی خلیج فارس اشاره شده است، محققانی چون استخری، مسعودی، بیرونی، ابن عقول، مقدسی، مستوفی، ناصرخسرو، الطاهربن مطهر المقدسی (بشاری)، ابوالقاسم بن محمدبن حوقل و ... که مطالعه در اطراف این دریای ایرانی را تا قرن 15 ادامه دادند، در آثار و نوشته های خود از آبهای جنوب ایران به نامهای بحر فارس، البحر الفارسی، بحر مکران، الخلیج الفارسی و خلیج فارس یاد کرده اند. حتی از این محققان نقشه هایی موجود می باشد که اقیانوس هند را «البحر الفارسی» نام گذارده اند. به عنوان مثال، ابوعلی احمد بن عمر معروف به ابن رسته در کتاب «الاعلاق النفسیه» که در سال 290 هجری به رشته تألیف درآورده، تصریح می کند: «فاما البحر الهندی یخرج منه خلیج الی ناحیه فارس یسمی الخلیج الفارسی؛ «اما از دریای هند خلیجی بیرون می آید به سمت سرزمین فارس که آن را «خلیج فارس» می نامند.» همچنین محمد عبدالکریم صبحی نیز در کتاب «علم الخرائط» در نقشه هایی که با ترجمه عربی نقل کرده است، دریای جنوب ایران را «الخلیج الفارسی» و «بحر فارس» نامیده است.
منابع:
1 - تفسیرالمیزان
2- تفسیر نمونه
3- خلیج فارس در آینه تاریخ / پایگاه اطلاع رسانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
4 - خلیج همیشه فارس در آینه داوری تاریخ
پایان پیام/
نظر شما