به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، امروزه یکی از شاخص های توسعه در هر کشور میزان مطالعه مردم است. 55 درصد مردم آرژانتین در روز مطالعه منظم دارند. سرانه مطالعه در ژاپن 90 دقیقه در روز است. آمار مطالعه در عربستان سالانه 6 دقیقه برآورد شده است. با وجود اینکه 50 درصد مردم ایتالیا سالانه دو کتاب حدود 150 صفحه ای می خوانند، سازمان مطالعات فرهنگی ایتالیا اوضاع کتابخوانی در این کشور را بغرنج اعلام کرده است زیرا از نظر این سازمان فردی کتابخوان محسوب می شود که حداقل ماهی یک کتاب مطالعه کند. این آمار و ارقام وضعیت کتابخوانی در کشور ما را تا حدودی در بین کشورها مشخص می کند. متاسفانه در کشور ما کتابخوانی وضعیت خوبی ندارد و این امر با توجه به اثرات مطالعه می تواند در دراز مدت تبعات زیادی داشته باشد. در کشور ما مطالعه به عنوان فرهنگ جا نیفتاده است.
«محمد قاسمی» از نویسندگان کشورمان معتقد است، یک فرهنگ زمانی انتشار می یابد که از راه های مختلف با کمک رسانه های گوناگون به شکل های متنوع به جامعه تزریق شود. قاسمی فرهنگسازی در هر مساله کوچک و بزرگی را حائز اهمیت دانست و به خبرنگار شبستان ، گفت:زمانی مردم براحتی کاغذ بیسکویت را روی زمین پرت می کردند و یا پوست های میوه را از پنجره ماشین به بیرون می انداختند. در حال حاضر اگر کسی چنین کارهایی کند بقیه افراد به او طوری نگاه می کنند که فرد شرمنده می شود.زمانی بستن کمربند ایمنی فرهنگ نبود اما آنقدر در تلویزیون تبلیغ شد که این مساله به شکل فرهنگ در جامعه جا افتاد. این تجربه ها نشان می دهد که فرهنگسازی در طول زمان می تواند اثرگذار باشد.
یکی از راه های تبلیغ و معرفی کتاب های خوب و تازه منتشر شده، رسانه هستند و تلویزیون در این زمینه می توان نقش بسزایی داشته باشد. تلویزیون می تواند با تدارم برنامه های مختلف توجه مردم جامعه را به اهمیت و اثرات کتاب و کتابخوانی جلب کند. مریم زندی یکی از مسایل اثرگذار در افزایش سرانه مطالعه در کشور را رسانه ها به خصوص تلویزیون دانست و افزود: در بسیاری از فیلم ها و سریال های ما اگر کتابخانه ای باشد ،صرفا جنبه تزیینی دارد.در فیلمی نمی بینیم که شخصیت های اصلی اهل مطالعه باشند و یا در مورد کتابی صحبت و بحث کنند.
در حالیکه در کشورهای دیگر رسانه ها به خصوص تلویزیون نقش بزرگی در فرهنگسازی ایفا می کنند، ما از این امر غفلت کردیم. برنامه هایی مانند کتاب باز در رسانه ملی وجود دارد که خوب است اما کافی نیست. قاسمی با بیان اینکه با استفاده از فیلم و سریال می توانیم کتاب را به زندگی مردم وصل کنیم به خبرنگار فرهنگی شبستان عنوان کرد: در فیلم های خارجی می بینیم ولو شده در یک پلان فرد کتاب می خواند و یا در یک پلان شخصیت فیلم در حال مسواک زدن است. آنها از رسانه برای فرهنگسازی امور مختلف و تثبیت آن فرهنگ استفاده می کنند.
این مساله را بسیار شنیدم که والدین اقرار می کنند که فرزندشان از معلمش بیشتر حرف شنوی دارد تا آنها. در حقیقت این مساله جنبه روانشناسانه دارد ، افراد به حرف کسانی که دوست دارند، بیشتر توجه می کنند و همچنین از آنها الگو برداری می کنند. بازیگران و ورزشکاران گروه هایی هستند که مردم جامعه به خصوص نوجوانان و جوانان از آنها الگو برداری می کنند. یکی از راه های ترویج کتاب و کتابخوانی در جامعه می تواند از طریق هنرمندان و ورزشکاران انجام شود. زندی معتقد است، وقتی نوجوان و جوانی ببیند هنرمند و یا ورزشکار محبوبش اهل کتاب است، ناخودآگاه به خاطر الگوپذیری به سمت کتاب و کتابخوانی ترغیب می شوند، همان طور که در زمینه پوشش الگو برداری از هنرمندان و ورزشکاران را شاهد هستیم.
در مورد تاثیرات کتاب و کتابخوانی مطالب بسیار خواندیم و شنیدیم اما کمتر گفته شده است که حذف مطالعه از زندگی چه تاثیرات فردی و اجتماعی می توان در دراز مدت ایجاد کند. پیشگیری همیشه بر درمان ارجح است اما گویی برخی تا درد را حس نکنند سراغ درمان نمی روند. حکایت جامعه ما در مورد مطالعه حکایت بی دردی است. قاسمی با اشاره به اینکه هنوز جامعه ما به خصوص مسئولان فرهنگی در زمینه آمار کم مطالعه به درد نرسیده اند و گویا منتظر یک التهاب شدید هستند، اظهار داشت: تا زمانی چیزی برایمان مساله نشود آنرا حس نمی کنیم.این مساله در بسیاری مواقع برای ما گران تمام می شود. به عنوان مثال وقتی دندان ما درد می کند و به عصب می رسد به دندانپزشک مراجعه می کنیم، در صورتی که می توانستیم قبل از اینکه مشکل به عصب برسد با هزینه و درد کمتر مشکل را برطرف سازیم. ما در زمینه کتابخوانی احساس نیاز نداریم. فقر کتابخوانی در جامعه بازخوردهایی دارد که گویا تا دردناک نشود، اقدامی صورت نخواهد گرفت.
این نویسنده با بیان اینکه آن چه می تواند درد جامعه ما را کاهش دهد و ما را از نگرش غلط نجات دهد، فرهنگ مطالعه است، گفت:خوب است که برنامه هایی برای ترویج فرهنگ مطالعه از بچگی در خانواده ها، آموزشگاه ها و مدارس لحاظ شود. در حال حاضر مسئولان و برنامه ریزان فرهنگی ما در این زمینه احساس درد نمی کنند برای همین به مسئله توجه نمی کنند و از ظرفیت های موجود برای ترویج کتابخوانی استفاده نمی کنند.
یکی از مسایلی که در فرهنگسازی هر مساله ای از جمله کتاب باید مورد توجه قرار گیرد گیرد، سرمایه گذاری بر روی گروه های سنی کودک و نوجوان است. باید ها و نبایدها از کودکی در ذهن ما شکل می گیرد همان طور که انجام بسیاری از کارها اعم از درست و غلط به شکل عادت از کودکی در ما نهادینه می شود.
«مریم زندی» با بیان اینکه والدین باید بچه ها را به کتاب خواندن عادت دهند به شبستان گفت: والدین در کنار اسباب بازی باید به بچه ها کتاب دهند این مساله در انس بچه به کتاب موثر است. حتی اگر بچه کتاب را پاره و خط خطی کند همین که کتاب بین لوازم او باشد، موثر است. در حال حاضر که کتابهای گوناگونی برای بچه ها در رده های مختلف سنی حتی زیر یکسال وجود دارد. در این کتابها تصویر بسیار بزرگ است و یا نوشته ای وجود ندارد و یا در هر صفحه یک خط نوشته هست مثل کتابهای حمام . به هر حال وقتی مساله ای در انسان عادت شود آن هم از کودکی به راحتی از انسان جدا نمی شود و چه خوب که این عادت، عادت کتاب خواندن باشد.
مساله دیگر در امر فرهنگسازی استمرار است. برنامه های مقطعی در یک بازه زمانی کوتاه، جامعه هدف را تحت تاثیر قرار می دهد و بعد از آن به فراموشی سپرده می شود. در زمینه کتاب نیز لازم است که برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت در نظر گرفته شود تا مساله مطالعه در جامعه نهادینه شود. برگزاری نمایشگاه های کتاب به مناسبت های مختلف، رونمایی و جلسات نقد و بررسی کتاب همگی لازم و ضروی هستند نه کافی. قاسمی در این زمینه با اشاره به هفته کتاب و کتابخوانی به شبستان گفت: برنامه های مقطعی اثری مقطعی دارند و کارساز نیستند. به عنوان مثال هفته کتاب و کتابخوانی همچون نسیمی گذراست. در این هفته ممکن است از نمایشگاه کتابی بازدید کنیم، چند کتاب را تورق کنیم و چند نویسنده را ببینیم. هفته کتاب مانند یک نسیم خنک در هوای شرجی 40 درجه است که یک لحظه احساس خنکی می کنیم. این هفته خوب است و می تواند کارساز باشد، افراد با کتاب ها و نویسندگان آشنا شوند اما قطعا برگزاری یک هفته با نام کتاب و کتابخوانی در سال علاج کار و نجات دهنده نیست.
نظر شما