خبرگزاری شبستان: پس از گذشت هشت سال از بحران سوریه این روزها کشورهای مخالف بشار اسد شروع به بازگشایی سفارت های خود در دمشق کرده اند. در همین رابطه ابتدا امارات متحده عربی و سپس بحرین اقدام به بازگشایی نمایندگی های خود در سوریه کرده اند تا روابط دیپلماتیک خود با این کشور را از سر بگیرند. راجع به علت این اقدام و تاثیر سیاست های ایران بر این امر «نصرت الله تاجیک» سفیر اسبق کشورمان در اردن با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری شبستان گفت و گویی داشته که مشروح این مصاحبه را در زیر می خوانید:
سوال: بازگشایی سفارت کشورهای عربی در سوریه نشانگر چیست؟
بازگشایی نمایندگیهای سیاسی چند کشور عربی همچون امارات، بحرین و موریتانی در سوریه نتیجه تثبیت سرزمینی و میدانی حکومت این کشور است. و نشان از آن دارد که کشورهای دیگر و حداقل دولتهای عربی پذیرفته اند که خطر از سر اسد پریده است! البته خطر آن زمانی از سر اسد پرید که یکسال پیش بعد از شکست داعش در موصل در اواسط سال 2017 ، در اکتبر همین سال بساطش را از رقه جمع کرد! از سال 2011 سوریه از طریق یک جنگ نیابتی و با جنگجویان واراداتی از اروپا، قفقاز و کشورهای عربی شخم زده شد به گونه ای که طبق اعلام سازمان ملل متحد اگر با رشد 8 درصدی بخواهد سوریه بازسازی شود 30 سال این روند به طول می انجامد. لذا در مجموع میتوان گفت شرایط میدانی و سیاسی حکومت سوریه ، شکست داعش و سایر جنگجویان مسلح داخلی و وارداتی و تثبیت نسبی مواضع ارتش سوریه با کمک حامیان و هم پیمانانش باعث شد که کشورهایی که مخالف بشار اسد بودند و دنبال سرنگونی وی و حکومتش بودند به واقعیات سیاسی و میدانی گردن بگذارند. این بازگشائی سمبل و حرکت نمادین پذیرش اشتباه آمریکا و کشورهای هم پیمان منطقه ائی اش از جمله عربستان، قطر و ترکیه است. البته من با کمی بدبینی این حضور نسبتا" شتابزده را دنبال میکنم و حس میکنم این کشورهائی که مخالف سیاست های ایران هستند به این نتیجه رسیده اند که برای کاهش و یا مقابله با نفوذ ایران روابط خود را با سوریه عادی کنند.
سوال: آیا این کشورها دولت بشار اسد را به رسمیت شناخته اند که روابط دیپلماتیک خود را با آن از سر می گیرند؟
این کشورها همه از قبل با دولت وحکومت سوریه رابطه رسمی دیپلماتیک داشتند اما در ظاهر بعنوان عدم وجود امنیت ولی در باطن به دلیل برخورد با بشار اسد و از بین بردن مشروعیت دیپلماتیک وی سفارت خانه های خود در دمشق را تعطیل کرده و سوریه را ترک کرده بودند. این کشورها دو دسته اند بعضی همچون عربستان، ترکیه و قطر خود در پدید آوردن این وضعیت سوریه نقش داشته و پاره ائی نیز با همین اقدامات خود علیه بار اسد موضع گرفته بودند. اما از منظر اخلاقی و مسئولیت پذیری از آنجایی که این کشورهایی هم که به صورت غیر مستقیم در ایجاد جنگ و تبدیل یک کشور عربی به میدان نبرد جنگ نیابتی در سوریه تنقش داشته اند باید در کنار بازگشائی سفارت هایشان در دمشق در کنار کشورهای مقصر و نیز کشورهای ثروتمند عرب در بازسازی سوریه نقش داشته باشند. زیرا صرفا" بازگشایی سفارت کشورهایی مانند امارات متحده عربی و بحرین در دمشق نماد علاقه آن ها به ایجاد توسعه و صلح نیست بلکه آنها باید برای اثبات آن عملا پای کار بیایند و اقدامات لازم را برای بازسازی سوریه انجام دهند.
سوال: این بازگشایی به نفع سوریه خواهد بود؟
شخصا به این بازگشایی را اگر چه به نفع مردم، حکومت و دولت سوریه می دانم و نشان از تثبیت حکومت و شخص بشار اسد دارد اما یک بدبینی هم دارم و معتقدم که این کشورها بیشتر به دنبال مقابله با سیاست های ایران هستند. آن ها به نوعی در تلاشند تا صحنه را پر کنند و با فشارهای بعدی از حضور ایران در سوریه و بهره برداری از سرمایه گذاری مادی و معنوی و سیاست هایش در بازسازی جلوگیری کنند.
سوال: اقدامات ایران چه میزان بر این مساله تاثیر گزار بوده است؟
از سال 2011 که تحولات سوریه آغاز شد بخش اعظم این اقدامات ربطی به بهار عربی در سوریه نداشت و گذشته از اشتباهات دولت و حکومت سوریه در زمینه سیاست و حکومت و نیز مدیریت جامعه درگیریهای این کشور ناشی از جنگ های نیابتی بود و به نوعی سعودیها که میخواستند با اقدامات خارجی نسیم بهار عربی را از سر عربستان رد کنند ، در سوریه در مقابل ایران قرار گرفتند. همچنین قطر و ترکیه در کنار عربستان با حمایت امریکا در صدد نابودی بشار اسد برآمدند که جمهوری اسلامی ایران به دلیل اهداف و رویکردهای سیاسی و امنیتی خود در حمایت از بشار اسد برآمد. اما به دلیل اشتباه محاسباتی آمریکا، عربستان، ترکیه و قطر جنگ های نیابتی در سوریه به جایی نرسید الا این که روند توسعه این کشور که می توانست به دموکراسی برسد به هم خورد و مهاجرت و کشتار صدها نفر از شهروندان سوریه رقم خورد. اما این شرایط موجب شد تا سیاست های آمریکا و همپیمانانش در مقابل سیاست ایران به نتیجه نرسد و آن ها در نهایت دولت بشار اسد را که ایران و بعدا" روسیه حامی آن بودند به عنوان یک واقعیت تثبیت شده بپذیرند.
لذا نقش ایران در یک سرمایه گذاری مادی و معنوی سنگین برای حفظ حاکمیت بشار اسد موفق بوده ، اگرچه روس ها در دو سه سال گذشته به کمک بشار اسد آمدند اما در صحنه عملیاتی نقش ایران بیش از روس ها بود. نقش نظامی و سرمایه گزاری ایران در سوریه از دید دوست و دشمن پنهان نیست و کاملا موید این است که این کمک ها دولت بشار اسد را مستقر و تثیبت کرد. البته نباید فراموش کرد که مهم از این به بعد است که ایران معادلات نظامی را به سمت سیاسی سوق دهد و با روش های سیاسی مسائل و مشکلات سوریه و رنج و مهنتی که مردم این کشور متحمل شدند را حل کرده و از سرمایه گذاری خود بهره برداری سیاسی اقتصادی کند.
سوال: تغییر وزیر خارجه عربستان با بازگشایی سفارت امارات و بحرین در سوریه همزمان شده است. آیا این مسائل به هم ارتباطی دارند؟ به این معنی که آیا عربستان و هم پیمانان او تصمیم به تغییر سیاست هایشان در منطقه دارند؟
امارات و بحرین سیاست هایشان ارتباط تنگاتنگی با عربستان دارند اگرچه قاعدتا" نباید از عربستان اجازه بگیرند و مستقل عمل کنند اما به هم بسیار وابسته هستند و هم از منظر سوابق همکاری این کشورها با یکدیگر در سوریه و هم از منظر تغییر در کابینه سعودی و همچنین تغییر وزیر خارجه این کشور نشان می دهد که عربستان چراغ سبزهایی به این ها برای پذیرش تثبیت بشار اسد نشان داده است. منهای این که مشکلات خاشقجی و مشکلات یمن برای عربستان هم در این تغییرات و نیز تمایل نشان دادن به پذیرش اسد تاثیرگذار بوده اما بعد از عملیات رقه و زمانیکه آمریکائیها قبول کردند جایگزینی برای بشار نداشته و نمیتوانند او را ساقط کنند سعودیها به این نتیجه رسیدند که سیاست هایشان در سوریه شکست خورده و معادله به نفع بشار اسد تغییر کرده است. لذا می توان نتیجه گرفت که به دلیل این همزمانی باید سعودی ها روش جدیدی را در معادلات خاورمیانه پیش بگیرند تا بیش از این هزینه نپردازند.
همچنین شکست های عربستان در یمن و لبنان و سیاست خارجی نامطلوب و منفی این کشور موجب تغییر در رویکرد آن و هم پیمانانش در سوریه شده است. این تغییر وزیر خارجه و آمدن فردی که صبغه اقتصادی دارد نشان می دهد که سعودی ها باید از فضای قبلی دور شوند و وارد یک فضای جدید توسعه منطقه ای شوند که این امر برای ایران خوب است و ما باید هرگونه اصلاحات و دوری از خشونت را تشویق کنیم.
سوال: اگر این روند ادامه یابد و زمین بازی عربستان و کشورهای هم پیمان او در منطقه از نظامی گری به مذاکرات سیاسی تغییر یابد، بازگشایی سفارت ها در سوریه می تواند سرآغاز مذاکرات بین کشورهای منطقه شود؟
این مساله می تواند یک مدل توسعه منطقه ای برای همه کشورها طراحی کند تا سرمایه های منطقه خارج نشود ومسابقه های تسلیحاتی پایان یابد و پول نفت در منطقه مانده و برای توسعه منطقه هزینه شود.
بازگشایی سفارت ها در سوریه باید کمک کند تا کشورهایی که سوریه را به این نقطه رسانده اند تاوان اقدامات خود را بدهند و این تاوان باید مادی و معنوی باشد. بازسازی سوریه هزینه سنگینی دارد و حداقل این است که اگر مسببان خرابی منطقه و سوریه عذر خواهی نمی کنند باید هزینه های بازسازی را تامین کنند. حتی کشورهایی چون امارات متحده عربی و بحرین که به صورت غیر مستقیم در بحران سوریه دست داشته اند باید دست به این اقدام بزنند. این بازگشایی می تواند کمک کند که امنیت در شرق سوریه هم برقرار شود و نیروهای خارجی و آمریکایی از این کشور خارج شده و توازن ژئوپولتیکی که از سوی ایجاد کنندگان جنگ در سوریه بهم خورده بود باز برقرار شود. اگر هدف از بازگشایی این سفارت ها رسیدن به نتایج مثبت باشد اولا خشونت و تروریسم به سایر کشورها مانند لبنان، اردن و عراق نفوذ نمی کند و ثانیا یک ثبات امنیتی در منطقه ایجاد می شود که کشورهای منطقه در تعامل با هم، یک توازن ژئوپلتیک پایدار و درون زا را رقم می زنند و به یک توسعه منطقه ای با محوریت تجاری و اقتصادی دست می یابند.
سوال: آیا لازم است بشار اسد هم تغییراتی در سیاست داخلی خود بدهد و میدان را برای نخبگان سوری بازتر کند؟
همانگونه که عرض کردم از ابتدای بحران سوریه و از سال 2011 معادلات سوریه بهار عربی نبود اگرچه دولت بشار اسد هم مقصر است که زمینه گرایش یک حرکت مدنی به خشونت را به دلیل برخورد نامناسب با این حرکت مدنی فراهم کرد . در ابتدا فردی کشته شده بود و قبیله ای با حرکت آرام به دنبال خونخواهی بود که با اشتباهات دولت بشار اسد و اهداف کشورهای خارجی و توزیع اسلحه خارجی توسط رژیم صهیونیستی در جنوب این کشور در درعا و نقش آمریکا برای ایجاد حداکثری امنیت این رژیم بستر مناسبی برای حضور جنگجویان وارداتی از سراسر جهان در این کشور فراهم شد.
بشار باید به افزایش میزان مشارکت پذیری مردم سوریه و شکل گیری احزاب قدرتمند که نماینده اقلیت های مختلف این کشور مانند علوی ها، سنی ها و کردها و سایر اقلیتهای قومی و مذهبی باشند بپردازد. به دلیل بافت پیچیده مردمی این کشور استقرار یک دولت دموکراتیک در سوریه لازم است تا هم صداهای مختلف شنیده شود و هم منابع این کشور بین همه اقشار، مذاهب و قومیت ها تقسیم شود و اینها از مواهب کشور برخوردار شوند و زمینه رخنه مجدد اهداف ومقاصد بدخواهانه فراهم نگردد. انشااالله!/
نظر شما