خبرگزاری شبستان،گروه بین الملل:آژانس های بی شماری که از سوی دولت های غربی تامین بودجه می شوند بر خلاف آنچه اروپایی ها می گویند،کماکان تلاش می کنند تا موانعی را بر سر راه آزادی اندیشه و بیان در جوامع پسا دموکراتیک و در حقیقت نوفاشیستی غرب ایجاد کنند.
استبداد پنهان شده در این محدودیت ها به معنای آن است که رسانه های استعماری تک قطبی در همه جا وجود دارد،در حقیقت چیزی به نام «تبادل آزاد» عقاید که رکن اصلی و لازم برای جوامع دموکراتیک است در جوامع غربی وجود ندارد.
این راهی برای پنهان نگه داشتن حقایق از مردم و القای مسائل مهم جهانی به شیوه ای است که آمریکا و غرب خواستار آن هستند.
با همین شیوه بود که «دروغ بزرگ» جنگ علیه تروریسم به وجود آمد و در ذهن افکار عمومی نقش بست.
عموم مردم در آمریکا و دیگر کشورهای غربی بر این باور هستند که جنگ های جنایتکارانه بی پایان و خروج گسترده پول های عمومی و ریخته شدن آنها به حساب مجتمع های صنعتی -نظامی طبیعی و ضروری است،اما آنها از این حقیقت بی اطلاع هستند که این امپراطوی همه جنایت ها را به نام «جنگ علیه تروریسم» علیه جوامعی انجام می دهد که به دنبال استقلال و تعیین خط مشی های اقتصادی و سیاسی خود هستند.
به همین دلیل است که اقتصادهای سیاسی و اجتماعی محور در کشورهایی مانند لیبی، عراق، سوریه، نیکاراگوئه، ونزوئلا و ایران به طور مداوم در معرض حمله بوده و مجاز به رشد نیستند. امپراطوری غرب این کشورها را به جرم جنایت و نقض حقوق بشر مورد تهاجم دائمی قرار می دهد.
موانع پنهانی که محدودیت هایی را برای آزادی بیان ایجاد می کنند، افکار عمومی را دچار «سردرگمی» می کنند چرا که حقایق مبتنی بر شواهد را از بین می برند و به این ترتیب آنچه را می خواهند در ذهن افراد القا می کنند.
این موانع در حقیقت تضمینی برای «پروپاگانداهای جنگی» نامحدود برای سرازیر شدن پول مردم به سوی مجتمع های صنعتی-نظامی است که نقش مهمی به ویژه در سیاست خارجی ایالات متحده دارند.
مجتمع های نظامی-صنعتی با نفوذ در ساختار سیاسی آمریکا، اهداف و منافع اقتصادی خود را به عنوان اهداف و منافع این کشور و همپیمانانش جلوه داده و با بهره گیری از مکانیزم های مختلف، نقش برجسته ای را در شکل دهی و پیشبرد سیاست خارجی ایالات متحده در دوران جنگ سرد و پس از آن ایفا کرده اند.
«مایکل چوسودوفسکی»، اقتصاددان کانادایی و استاد بازنشسته اقتصاد در دانشگاه اتاوا می گوید : «جنگ علیه تروریسم در حقیقت ابزاری برای تبلیغ هژمونی جهانی آمریکا بود.»
بر اساس این گزارش «جنگ علیه تروریسم» برای تقویت مجتمع های نظامی-صنعتی در آمریکا ساخته شد .
اما شکست واشنگتن در جنگ دروغین خود علیه تروریسم نتوانست هیچ کمکی به هژمونی آمریکا در منطقه کند.
چوسودوفسکی می گوید که خود تروریسم در آمریکا ساخته شده و تروریست ها نه تولید جهان اسلام بلکه تولید آمریکا و متحدان غربی اش است که احساس می کنند وابسته به اقتصاد آمریکا هستند.
به گفته او جنگ جهانی آمریکا علیه تروریسم برای وضع قوانین ضد تروریسم و با هدف خدشه دار کردن چهره مسلمانان در جهان غرب ساخته شد که در نهایت منجر به ایجاد پدیده ای به نام اسلام هراسی شد.
چوسودوفسکی تاکید می کند که ناتو مسئول به کار گرفتن اعضای گروه تروریستی داعش است در حالی که رژیم صهیوینستی عناصر تروریستی در سوریه و دیگر نقاط خاورمیانه را تامین مالی می کند.
«رید ریچاردسون»،روزنامه نگار آمریکایی هم می گوید:« مانند مجتمع صنعتی -نظامی ،مجتمع صنعتی اسلام هراسی هم در آمریکا وجود دارد.
وی می افزاید:همانطور که آمریکا دارای مجتمع صنعتی نظامی متشکل از کمپانی های دفاعی کوچک و بزرگ است که رقابت تنگاتنگ دارند و در بسیاری از مواقع هم برای هم به طور مستقیم کار می کنند تا به نام «امنیت ملی» ،در آمدی هم داشته باشند،مجتمع صنعتی اسلام هراسی هم در آمریکا وجود دارد.
در حقیقت «تروریسم» ساخت آمریکا است و «جنگ جهانی علیه تروریسم» دروغی بزرگ و ابزاری ساختگی از سوی این کشور برای توجیه حمله به مسلمانان و کشورهای اسلامی و پر کردن جیب ها با فروش سلاح به کشورهایی است که می خواهند سهمی در از بین بردن تروریسم دروغین آمریکا در جهان داشته باشند.
نظر شما