خبرگزاری شبستان،گروه بین الملل:کنگره آمریکا به دنبال اصلاح اختیارت جنگی رئیس جمهوری این کشور در جنگ یمن است،اگرچه متاسفانه،رهبر حزب جمهوری خواه کماکان از این قدرت اجرایی عنان گسیخته دفاع می کند.
این در حالی است که «پل رایان»،رئیس فعلی مجلس نمایندگان آمریکا از یک ترفند آئین نامه ای برای متوقف کردن رای گیری درباره حمایت واشنگتن از حملات مرگبار عربستان سعودی به یمن،استفاده کرد.
بر خلاف ادعاهای «دونالد ترامپ»،رئیس جمهوری آمریکا که به طور بی رحمانه ای در دوره «مایک پمپئو»،وزیر امور خارجه بیان شده است،همه چیز در جهان مربوط به «ایران» نیست.
جنگ در یمن سال ها و دهه هاست در نتیجه اختلافات داخلی ادامه دارد و این حمله عربستان سعودی بود که درگیری های داخلی چندین دهه های را بین المللی کرد.
در حقیقت،بزرگ ترین چالش برای سیاست های آمریکا در منطقه خاورمیانه «حماقت سلطنتی سعودی» است،نه ایران.
این در حالی است که دولت ترامپ سعی دارد به هر طریق ممکن ثابت کند که ایران بزرگ ترین چالش منطقه ای برای آمریکا و برای همه کشورهای منطقه است!
عربستان سعودی اکنون تحت رهبری یک دیکتاتور نابالغ قرار دارد که به نداشتن قدرت آینده نگری، بی رحمی،بی پروایی، جاه طلبی و غرور شهره شده است.
ماجراجویی های اشتباه ولیعهد سعودی افسانه ای است:قتل و تکه تکه کردن اعضای بدن «جمال خاشقجی»، روزنامه نگار منتقد سعودی واقع در سفارت عربستان در استانبول؛ربودن پر هیایوی «سعد حریری»،نخست وزیر لبنان؛کمپین شکست خورده منزوی کردن و حمله به قطر و حمله عجولانه به یمن که تبدیل به یک جنگ چهار ساله در یمن تا کنون شده است.
ریاض پس از صرف چندین دهه برای گسترش «وهابیسم» در سراسر دنیا ،تامین بودجه تروریست های افراطی در یمن و سوریه را هم بر عهده گرفت.حکومت سلطنتی آل سعود،حمایت از ظلم و استبداد در بحرین که هدف اصلی آن شیعیان هستند را هم در کارنامه خود دارد.
خروجی این سیاست ها برای آمریکا بسیار منفی بوده اند و اغلب نتایجی را درست برعکس آنچه قرار بوده اتفاق بیفتد با خود به همراه داشته است.
به عنوان مثال حالا تاثیرگذاری و نفوذ ایران در منطقه بسیار بیشتر از قبل شده ،کشورهای خلیجی به شدت با هم اختلاف پیدا کرده اند و القاعده در یمن قوی تر شده است.
همه این ها به خاطر تلاش «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی برای جلب حمایت واشنگتن از تلاش هایش برای تبدیل شدن به هژمونی منطقه ای است.
به این ترتیب با داشتن دوستانی مثل عربستان سعودی،آمریکا نیاز به دشمن ندارد.
به هر حال اکنون زمان تصمیم گیری برای دولت آمریکا است که آیا به حمایت از دوستی که از هزار دشمن برایش بدتر است ادامه دهد یا اینکه تکلیف خود را با آن یکسره کند.
واشنگتن در رفتاری عاقلانه باید یک خط روی جنگ در یمن بکشد.تا کنون،متاسفانه دولت ترامپ به حمایت از جنگ مرگبار ریاض علیه یکی از فقیرترین کشورهای جهان،متعهد باقی مانده که نتیجه آن فاجعه انسانی در یمن بوده است.
قتل دولتی خاشقجی در نهایت،کنگره آمریکا را بر آن داشت تا دولت ترامپ را در زمینه این مسئله به چالش بکشد.اگرچه رهبران جمهوری خواه کنگره برای حمایت از حکومت سلطنتی ریاض که دستش به خون آلوده است،تلاش کردند اما این مسئله در سال آینده میلادی،وقتی دموکرات ها کنترل مجلس نمایندگان را در اختیار بگیرند در دستور کار قرار خواهد گرفت.
آمریکا باید جنگ یمن را ترک کند.مقامات آمریکایی وانمود می کنند که واشنگتن،یک جنگجو نیست اما همه می دانند که اطلاعات هدفمند برای ائتلاف سعودی فراهم کرده ،به عربستان تجهیزات نظامی فروخته و سوخت برای جنگنده های سعودی فراهم کرده است.
یمنی ها هم معتقدند که آمریکا حمایت های نظامی از عربستان برای بمباران عروسی ها،مراسم تدفین و هدف قرار دادن کودکان مدرسه ای فراهم کرده است.
تاثیرات بلندمدت مداخله آمریکا در جنگ یمن بسیار فاجعه آمیز است.واشنگتن بسیاری از یمنی ها را تبدیل به دشمنان خود کرده است در حالی که به بدترین انگیزه های ولیعهد سعودی برای ایجاد در جنگ یمن پاداش داده است.
پنتاگون مدعی است که کمک هایش به جنگ ریاض،تلفات شهروندی را کاهش داده است.این در حالی است که تنها 60 هزار شهروند یمنی در این جنگ و بیشتر آنها در حملات هوایی ائتلاف سعودی کشته اند.بیش از نیمی از جمعیت یمن نیاز به کمک دارند و یک میلیون نفر درگیر وبا شده اند.
همه این ها به خاطر جنگی است که عربستان به خاطر دشمنی با ایران به راه انداخته است.در حقیقت یمن نه به خودی خود بلکه به خاطر تفرعن و تکبر شاهزاده جواتن سعودی تبدیل به مشکل عربستان شده است.
به نظر می رسد که شاهزاده سعودی تنها زمانی به این اشتباه خود پی میبرد و آن را تصدیق می کند که ایالات متحده دست از حمایت او بردارد.
واشنگتن باید جنایت های ریاض را محکوم کند.وقتی آمریکا تهران را بی دلیل متهم به ماجراجویی های منطقه ای کرده و آن را مورد انتقاد قرار می دهد و از سوی دیگر چشم بر روی این حقیقت می بندد که عربستان یک حکومت خودکامه هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ مذهبی باقی مانده است به طور قطع،اعتبار خود را از دست می دهد.
این است که تنها یک عبارت برای گفتن باقی می ماند:زمان برای تغییر سیاست واشنگتن در رابطه با عربستان سعودی فرا رسیده است.
دولت ایالات متحده باید فعالیت خود به عنوان عامل روابط عمومی حکومت پادشاهی عربستان را متوقف کند و ارتش ایالات متحده باید نقش خود به عنوان «بادیگارد» خانواده سلطنتی را به پایان برساند.
مهمتر از همه، واشنگتن باید حمایت از جنگی که هرگز نباید حمایت از آن را آغاز می کرد، متوقف کند.
نظر شما