خبرگزاری شبستان- آرزو یوسفی؛ بیست و هفتم آذرماه، یادآور عروج سرخِ مجاهدی خستگی ناپذیر و عالمی ربانی، "آیت اللّه مفتح" است که از پیشروان اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. این شهید والامقام در راه تحقق این اندیشه و آرمان بلند که از اندیشه بلند امام راحل رحمه الله برخاسته بود، تلاش های بی وقفه ای انجام داد. به پاس فعالیت های چشم گیر شهید مفتح در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه لزوم ارتباط، همکاری و هم فکری این دو قشر اندیشمند، روز 27 آذر ـ که سالروز شهادت دکتر مفتح نیز می باشد ـ روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گذاری شده است.
* وحدت حوزه و دانشگاه در کلام امام رحمه الله
امام خمینی رحمه الله، رهبر کبیر انقلاب، درباره ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در بیاناتی فرموده اند: "امروز یکی از ضروری ترین تشکل ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی نه غربی باشند، امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند".
* تحلیل تاریخی بر وحدت حوزه و دانشگاه
سالهای متمادی است که در ایران علمای دینی در پیوند با نهاد دین و تعلیم و تربیت تاثیر عمده ای در فرهنگی و اجتماعی کردن نسل جدید دارند. مراکز آموزشی ایران در گذشته دور، که طبعا ًعلمای اسلام در آن بودند، علاوه بر علم ادیان، علم ابدان را هم آموزش می دادند و حکیمان چند بعدی تربیت می کردند. اما روش های اعمال شده در دانشگاه ها کم و بیش موجب برخی موضع گیری ها شد؛ یعنی دانشگاه به جای آنکه به بررسی بپردازد، به نفع این یا آن نظریه، موضع می گرفت و چنین شد که فاصله دانشگاه و حوزه بسیار زیاد شد. متاسفانه در این بین عده ای از غربزدگان و ایادی خودباخته به مظاهر تمدن غرب نیز از گسترش دانشگاه ها به عنوان وسیله ای در راستای اهداف شوم خود و استکبار غرب استفاده کردند.
* ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه
جای تردید نیست که برای از بین بردن سیاست های تفرقه انگیز دشمنان اسلام، مخصوصاً جامعه تشیّع، دو مغز متفکر جامعه، حوزه و دانشگاه است که برای حفظ عزّت و آزادی جامعه و بالندگی مذهب تشیّع باهم وحدت و اتحاد و همگرایی داشته باشند.
مولای متقیان علی (ع) می فرماید: "هیچ ملّتی در انجام کاری با هم متحد نشدند، مگر این که خداوند گرفتاری آنان را بر طرف کرد و آن ها را از بلای ذلّت نجات داد".
بر اساس همین احساس مسئولیت بود که در زمان ستم شاهی در دورانی که عمیق ترین شکاف بین حوزه و دانشگاه وجود داشت، عده ای از علمای حوزه و روشنفکران برجسته دینی، با درک عمیق از فضای خصومت آمیز حوزه و دانشگاه احساس مسئولیت نموده و بدون در نظر داشتن جوّ عمومی با قبولی تمامی اتهامات، اولین حرکت منظم و سازمان یافته را جهت نزدیکی این دو مرکز آموزشی آغاز نمودند، و دهه 50 در واقع دهه تلاش برای بهبودی روابط بین حوزه و دانشگاه بود.
این حرکت که عملاً از سوی مرحوم شهید دکتر مفتح، علامه شهید مرتضی مطهری و مرحوم شهید دکتر بهشتی و جمعی دیگر آغاز شده بود با پیروزی انقلاب شتاب بیشتری گرفت و گام های جدی تر و مؤثرتر و راهبردی تری در مسیر وحدت این دو قشر برداشته شد که به تدریج تأثیرات ارزنده ای در مراکز دانشگاهی گذاشت و فضای خالی از معنویت دانشگاه به فضای معنوی مبدّل شد ولی با این وصف کافی نیست.
وحدت و همکاری حوزه و دانشگاه، نه یک وحدت فیزیکی و شکلی، بلکه تقارب و یکی شدن در مبانی معرفت شناختی، ارزش های فرهنگی و دغدغه ها و حساسیت های سیاسی ـ اجتماعی است و همین حالت است که هر یک از این دو قشر را در جایگاه واقعی خود قرار داده است.
* نقش مهم روحانی و دانشجو در نظام اسلامی
حوزه های علمیه در جامعه دینی و نظام ما دارای جایگاهی بس مهم و والا هستند. نقش حوزه ها در حرکت اسلامی و تربیت جامعه بسیار حساس و سرنوشت ساز است. با نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب کشورمان در می یابیم که عالمان دینی همواره سرپرستی و هدایت جامعه را بر عهده داشته و در حوادث و به ویژه مبارزات مردم علیه طاغوت و حکومت های جائز زمان خویش، پیشاپیش مردم به قیام برخاسته اند. با پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی و پدید آمدن افق های تازه، مسئولیت سنگین تری بر عهده حوزویان قرار گرفته است.
دانشگاه نیز همواره جایگاه آموزش و کاوش در حوزه اندیشه های علمی بوده است و رسالت بلند آنان سوق دادن جامعه به سوی مقاصد بلند فرهنگی و اجتماعی است. دانشگاهیان به عنوان روشنفکرانی که از افق بالاتری به جامعه می نگرند، می توانند در پیشبرد جامعه به سوی رشد و تعالی نقش بسیار مهمی ایفا کنند.
* موانع وحدت
شاید نخستین مانع در راه وحدت حوزه و دانشگاه عدم وضوح و تبیین دقیق مفهوم آن نزد طرفین باشد. به نظر می رسد که این موضوع به صورت جدی بررسی نشده و در عوض، برخی نتایج علمی و احتمالی این وحدت در زمینه های مختلف مورد تأکید بوده است.
نبودِ همدلی و خوش بینی متقابل نیز می تواند مانع دیگری در راه وحدت حوزه و دانشگاه به شمار آید. موضِع گیری ها و سخنان غیردوستانه برخی از طرفین به تدریج همدلی و خوش بینی متقابل را گم رنگ ساخته و می سازد.
یکی دیگر از موانع وحدت، عدم شناخت دقیق از خصوصیات و توانایی های خود و طرف مقابل است. هر کدام از این موارد خود نیازمند بررسی جداگانه و دقیق است تا موانع وحدت و همدلی این دو قشر فرهیخته از میان رفته و پیوندهای دوستی و اتحاد، مستحکم تر گردد.
اگرچه در راه وحدت حوزه و دانشگاه تلاش های بسیاری صورت گرفته، اما کارشکنی های متعددی نیز در راه مقابله با این هدف شکل گرفته است. بدون شک هستند کسانی که می خواهند بار دیگر بین این دو مرکزِ ارزشمند و میان این دو قشر مهم و تأثیرگذار جدایی افکنند.
کسانی که دشمنان نظام اسلامی را می شناسند نباید اجازه دهند تا غبار کدورت، فضای آکنده از مهر و و جوّ و سالم علمی کشور را تیره و بیمار سازد. روز وحدت حوزه و دانشگاه فرصت خوبی است برای طرح مجدّد و عالمانه این موضوع و آسیب شناسی و آفت زدایی از این شجره طیبه و تحکیم یکی از بزرگ ترین آرمان های انقلاب اسلامی.
* بخشی از زندگی شهید محمد مفتح
شهید محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ در خانوادهای روحانی در روستای کله سر در بخش فامنین از توابع شهر همدان متولد شد، پدرش شیخ محمود مفتح از روحانیان همدان بود. در همدان نزد افرادی چون آخوند ملا علی، دروس اولیه فقه را فرا گرفت و در سال ۱۳۲۲ و در ۱۵ سالگی برای ادامه تحصیل راهی شهر قم شد. در آنجا در محضر درس؛ سید روحالله خمینی، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدحسین طباطبایی، داماد و حاج آقا رحیم ارباب حضور یافت و به آموختن درس آنان همت گماشت. اما علاقه او باعث شد تا به تحصیلات جدید نیز بپردازد. با گذشت زمان، علاوه بر این که یکی از مدرسین معروف حوزه علمیه شد، موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه گردید. در طول این مدت در دبیرستانها تدریس میکرد و مدتی نیز مدرس حوزه بود.
شهید مفتح در ۲۷ آذر ۱۳۵۸ هنگام ورود به دانشگاه تهران توسط گروه فرقان ترور شد.
نظر شما