خبرگزاری شبستان – سرویس قرآن و معارف: «از حارث بن جزء نقل است كه گفته است كه: «ما رأيت احداً كان اكثر تبسماً من رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ».«هيچ كس را بيشتر از پيامبر در حال تبسّم نديدم». و از ابي هريره نقل شده كه گفته است «يمزح و لا يقول الا حقاً، پيامبر خدا شوخي ميكرد و شادمان بود ولي در شوخي نيز حرف حق ميزد يعني با دروغ باعث خنده نميشد».
دین اسلام و مکتب اهل بیت (ع) برای شادی ونشاط زمینه های زیادی دارند که نیاز به تبیین وتحلیل است ؛ در دل همین ادعیه وعبادات بسترهای نشاط بخش وامید آفرین فراوان وجود دارد که توجه کم شده است به این بسترها وگذاره ها که باید بازتبیین شود وتحلیل علمی روشمند صورت گیرد ؛ بنابراین باید از شادی تعریف کامل وعلمی ارائه داد سپس آن را بعنوان یک علم تخصصی دید وبه آن پرداخت وجامعه را به آن سو برد ودربستر شادی دین وآموزه های دینی قابل درک است فرا گرفتنی ؛ دربستر غصه وغم ومسائل دیگر زمینه درک وشهود دین وآموزه های دین چندان قابل دریافت نیست. »
آنچه در ادامه می آید بخش دوم گفتگوی خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان با حجت الاسلام و المسلمین امیر علی حسنلو، مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه و مدرس حوزه علمیه قم درباره نسبت دین با شادی و چگونگی دستیابی به دینداری نشاط آفرین است.
ما می دانیم که اصولا تعریفی که در دین اسلام از بهجت و شادی طرح می شود با معنای رایج آن در تمدن غرب متفاوت است. چه مرزبندی هایی در این خصوص بین شادی فطرتی و شادی منبعث از مکاتب غربی می بینید؟
تفكر اومانيستي و اصول ليبراليستي براي انسان هيچ گونه قيد و محدوديتي قائل نيستند و در ارضاي اميال و خواستههايش او را آزاد می انگارند و تنها محدوده آزادي و حقوق افراد ديگر را مرز آزاديهايش بر ميشمارند و گاهی از این حدود هم عبور می کنند. اين تفكر غالب در جوامع غربی از حریم عقل هم گذشته است. عقل، اصول عقلانی و دين مرزهائي را براي نوع و روش ارضاي شاديها در پيش روي انسان قرار دادهاند؛ عقل مخالف شادی نیست بلکه آنرا منطقی می طلبد ومعیار نظام مند برای شادی مشخص می کند وحریم وحدود شادی را مشخص می کند ودراین مقوله با دین همسویی دارد ؛ لذا باید شادی را در معیارهای عقلانی جستجو کرد وبه سراغ آن شادی ها رفت که خارج از اصول عقلانی نباشد.از نظر عقل شادی مطلوب وپسندیده می باشد به شرطی که با معیارها سازگار باشد.
خب این سوال در این جا قابل طرح است که چه کنیم به زندگی رضایتمندانه و شاد برسیم. یعنی به هر حال بررسی دیدگاه اسلام درباره شادی آن جا خوب خواهد بود که مرا به زندگی شاد و رضایت بخش هم بکشاند. در این باره چه می توان گفت؟
با توجه به اینکه برای شادی موازین و سنجه ها و معیارها معرفی شد بر این اساس باید شادی هدف دار باشد؛ برای هدف دار شدن شادی باید شادی را به گونه تخصصی فرا گرفت و مبانی آن را آموخت تا از معیارها خارج نباشد ومنجر به اندوه وغم وپیامدهای تلخ دیگر نشود؛ تمایلات انسان را ميتوان به سه دسته تقسيم نمود: 1. آنچه جنبه مادي و فيزيولوژيك دارد؛ غريزه گرسنگي 2.برخی جنبه رواني دارند؛ اما از خواستههاي نازل رواني به شمار ميرود مثل شادي و آرامش 3. آنچه جنبههاي رواني دارد و از خواستههاي متعالي رواني ميباشد مانند آرمانخواهي، چون غرایز انسان وامیال او دارای مراتب ونظام مند است و طبقه بندی شده لذا قابل معرفت ودرک وتعلیمات پذیر است.
بر همين اساس دين اسلام ضمن تائيد اين ميل فطري و جهت بخشي بدان؛در آن متوقف نشده و نگاهي اصالي و استقلالي به آن ندارد بلكه شادي، نشاط و لذتها را به عنوان وسيله و ابزار براي اهداف عاليتر قلمداد نموده است. اين نكته از روايت امام رضا ـ عليه السّلام ـ فهميده ميشود:«كوشش كنيد تا اوقات شما چهار زمان باشد؛ زماني براي عبادت، وقتي براي تامين معاش و ساعتي براي معاشرت با برادران مورد اعتماد.... و فرصتي را هم براي تفريحات و لذايذ خود اختصاص دهيد و از شادي اين ساعات نيروي لازم براي عمل به وظايف وقتهاي ديگر را تامين نماييد... با بهرهمندي از لذايذ حلال و (شاديهائي) كه مروت را نميشكند و در آن اسراف نيست؛ خود را از دنيا بهرهمند سازيد و با اين امور(شاديهاي حلال و لذتهاي دنيوي) براي انجام وظايف ديني كمك بگيريد؛ چرا كه روايت شده؛ هر كس كه دنيايش را به خاطر دينش و دينش را بخاطر دنيايش ترك نمايد، از ما نميباشد.» و امام صادق ـ عليه السّلام ـ از زاويهاي ديگر؛ نشاط و عدم كسالت و شادابي را در عرصههاي عبادي مطرح ميسازد و در دعاي هر روز ماه مبارك رمضان از درگاه الهي توانائي و نشاط در عبادت را طلب مينمايند. چرا كه عبادت بدون لذت و خوشي مطلوب نفس نخواهد بود. و در دعاي حفظ قرآن نيز سرور و نشاط قرآني را از خداوند طلب می کنیم.
خلاصه آنكه دين علاوه بر جهت بخشي انسان در تعيين «نوع شاديها» و «روش ابراز و ارضاي آنها»؛ شادي، شادابي و نشاط را در فضاي عمل به دستورات ديني به شكل ابزاري مطرح مي کند و حتي در حيطههاي رفتاري، رفتارهاي خاصي را براي شاد و خوش نمودن زندگي توصيه مي کند: 1ـ خنده و تبسم كه از ويژگيهاي بارز پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بود. 2ـ شوخي و مزاح كه شوخ طبعي به عنوان يكي از ويژگيهاي مومنان مطرح شده است. 3ـشاد كردن ديگران 4ـ استفاده از بوي خوش 5ـ پوشيدن لباسهاي روشن و تنوع رنگها 6ـ خود آرائي و محيط آرائي 7ـ سفر و سياحت و بهرهمندي از طبيعت و...
گاهی این طور القا می شود کانه شیعه و شیعیان همواره در حزن و اندوه و سوگ هستند یا باید باشند. آیا حزن و اندوه چهره شیعه است؟
اسلام به هيچ وجه با شادي و نشاط انسان مخالف نیست و بر عكس مشوق اين امر است که شادی ونشاط از لوازم زندگی انسان است ؛ بارعایت موازين و مرزهائي كه تعيين شده است. برداشت اشتباه از مفاهيمي چون «زهد»، «تقوا» و زيادهروي در ملاكهائي مانند «لهو و لعب» توسط دينداران؛ناديده انگاشتن يا نپرداختن به الگوهاي شادي و نشاط در زندگاني پيشوايان دين و... ميتواند عامل اين تصورات نادرست باشد. البته فرهنگ شيعي در طول تاريخ خود با ظلم، ستم و غمهاي فراواني همراه بوده است ـ چه بر امامان ـ عليهم السّلام ـ و چه بر شيعيان ـ و شايد همين دليل فرصت بروز و نهادينه سازي و هنجار های نادرستی را بوجود آورده که مذهب غم آورنده وتولید کنده نا شادی ومخالف نشاط است ؛ این درست نیست ؛ در سیره پیامبر (ص) وائمه هر کنش ورفتار جای منطقی خود را دارد ؛ چنانکه گذشت پیامبر (ص) سیمایی شاد داشت ومومن را اینگونه معرفی کرد که غمش را ظاهر نسازد وسیمایش شاداب باشد ؛ تعریف مومن از دیدگاه پیامبر(ص) بر خلاف برداشتهای نا صواب از دین است ؛ چنانکه دربارة توصیف رسول خدا آمده است «عن علي ـ عليه السّلام ـ كان رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ دايم البشر، سهل الخلق ...» علي ـ عليه السّلام ـ فرموده است رسول خدا هميشه خوشحال و شاد بود و خلق نيكويي داشت».
از حارث بن جزء نقل است كه گفته است كه: «ما رأيت احداً كان اكثر تبسماً من رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ».«هيچ كس را بيشتر از پيامبر در حال تبسّم نديدم». و از ابي هريره نقل شده كه گفته است «يمزح و لا يقول الا حقاً، پيامبر خدا شوخي ميكرد و شادمان بود ولي در شوخي نيز حرف حق ميزد يعني با دروغ باعث خنده نميشد».
دین اسلام ومکتب اهل بیت (ع) برای شادی ونشاط زمینه های زیادی دارند که نیاز به تبیین وتحلیل است ؛ در دل همین ادعیه وعبادات بسترهای نشاط بخش وامید آفرین فراوان وجود دارد که توجه کم شده است به این بسترها وگذاره ها که باید بازتبیین شود وتحلیل علمی روشمند صورت گیرد ؛ بنابراین باید از شادی تعریف کامل وعلمی ارائه داد سپس آن را بعنوان یک علم تخصصی دید وبه آن پرداخت وجامعه را به آن سو برد ودربستر شادی دین وآموزه های دینی قابل درک است فرا گرفتنی ؛ دربستر غصه وغم ومسائل دیگر زمینه درک وشهود دین وآموزه های دین چندان قابل دریافت نیست.
نظر شما