خبرگزاری شبستان: گروه اندیشه: با توجه به اهمیت مسئله عاقبت بخیری برای انسان و اینکه نه پول نه قدرت و نه پُست و مقام هیچ یک نمی تواند در این باره انسان را یاری کند جز نسخه ای که خدا و دین در اختیار بشر قرار داده، سخنان حجت الاسلام «ناصر رفیعی» درباره عاقبت بخیری و ارتباط آن با نماز مرور می شود:
حجت الاسلام «ناصر رفیعی» در ابتدای سخنان خود با اشاره به روایتی از حضرت عیسی(ع)، اظهار کرد: حضرت(ع) می فرماید: «همه می گویند اولین سنگی که آدمی بنا می نهد اهمیت دارد اما من می گویم آخرین سنگ مهم است». بسیاری از انسان ها بودند که آغاز خوبی داشتند اما پایان بدی را برای خود رقم زدند و بالعکس بسیاری از انسان ها آغاز خوبی نداشتند اما پایان خوبی رانصیب خویش کردند مثل «حُر» در جریان عاشورا.
استاد حوزه دبا اشاره به آنچه که در ادعیه و روایات در مورد عاقبت بخیری مطرح شده است، گفت: برای مثال دعای «تمجید» که در حاشیه مفاتیح الجنان حاج شیخ عباس قمی آمده، از نمونه هایی است که در روایات به آن اشاره شده است، امام صادق(ع) فرمود: «کسی که این دعا را بخواند عاقبتش به شقاوت و بدی ختم نمی شود».
حجت الاسلام رفیعی تاکید کرد: همچنین تاکید شده انسان تا وقتی در این دنیا زندگی می کند، مکرر بگوید: «رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»، یا بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ».
این استاد اخلاق بیان کرد: روزی شخصی نزد نبی مکرم اسلام(ص) آمد و عرض کرد: من حدیث نفس زیاد دارم. حضرت(ص) فرمود: این ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» را زیاد بگو. این ذکر روز عاشورا نیز مداوما به زبان سیدالشهدا(ع) بود. همچنین دعای دوازدهم صحیفه سجادیه نیز دعای مهمی است. حاج شیخ عباس قمی در منازل الاخرة می گوید یکی از چیزهایی که باعث عاقبت بخیری می شود همین دعای دوازدهم صحیفه سجادیه است. همچنین، خواندن سوره زلزال، سوره مومنون نیز سفارش شده است.
وی با بیان اینکه صرف قرائت این ادعیه و سوره های قرآن کافی نیست، گفت: باید به معانی هم توجه شود اما به هر صورت از عواملی که سبب عاقبت بخیری می شود، یکی همین موارد است.
حجت الاسلام رفیعی اضافه کرد: یکی از مهمترین مسائلی که سبب عاقبت بخیری می شود محافظت بر اوقات نماز است، اگر کسی توجه به نماز و خواندن اول وقت آن داشته باشد عاقبت بخیر می شود. حضرت رسول(ص) همواره زمان نماز می فرمود: بلند شوید و آتش را خاموش کنید؛ نماز مثل بازدارنده از گناه است.
وی با تاکید بر اهمیت محافظت از وقت های نماز، گفت: در روایات آمده فرشتگان برای کسی که نمازش را اول وقت می خواند، دعا می کنند و اگر این شخص بیمار شود و به مسجد یا مصلی خود برای اقامه نماز نرود، فرشتگان ثواب نماز اول را بر او می نویسند. همچنین در حدیثی از پیامبر(ص) مردم به چهاردسته تقسیم می شوند: گروه اول کسانی که نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند «ویل» برای آن هاست، ویل، نام یکی از طبقات زیرین جهنم است. خداوند فرمود: «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ، الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ» پس ویل برای نمازگزاران است، آن هایی که در نمازشان سهل انگارند.
حجت الاسلام رفیعی تاکید کرد: گروه دوم کسانی هستند که گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند، پس «غی» مال آن هاست، «غی» نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا».
استاد اخلاق اضافه کرد: گروه سوم کسانی هستند که هیچ وقت نماز نمی خوانند، «سقر» برای آنهاست، سقر، هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که خداوند متعال فرمود: «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ، قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» اهل بهشت از اهل جهنم سوال می کنند چه چیزی شما را به سقر کشاند؟ در جواب می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
وی ابراز کرد: و گروه چهارم گروهی آنهایی هستند که همیشه نماز می خوانند و در آن خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ مومنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند.»
حجت الاسلام رفیعی در پایان خاطرنشان کرد: روایت بسیار عجیبی از امام صادق(ع) وجود دارد که راوی حدیث می گوید: حضرت(ع) فرمود: «تارک نماز کافر است». از امام صادق(ع) سوال کردند که چرا زناکار کافر نیست اما تارک نماز کافر است؟ حضرت(ع) پاسخ داد:«زانی شهوت اش طغیان کرده و کار زشتی انجام داده است اما می تواند یک استدلال بیاورد و بگوید شهوت ام طولانی شد. گناه او گناه است و مجازات دارد اما یک دلیل برایش دارد، یک لحظه نتوانسته خودش را کنترل کند. اما کسی که نمازش را ترک کرده چه دلیلی دارد؟ آیا دلیلی جز بی دقتی، جز کبر، جز سستی؟
نظر شما