خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: «در صورتی می توانیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در قالبی مناسب در جامعه ارایه کنیم که مبتنی بر الگوی بومی خودمان باشد. ما منابع متعدد و غنی ای داریم که می توانیم از آنها استفاده کنیم. قطعا علوم انسانی اسلامی در راستای تحقق این هدف نقش مهمی را ایفا می کند.
متاسفانه در حال حاضر بسیاری از اندیشمندان ما به کپی کردن از علوم انسانی غربی اشتغال دارند و مهمترین هنرشان بازتولید آن دستاوردهایی است که در غرب مورد استفاده قرار گرفته و مهم آنکه در خود غرب هم نتیجه بخش نبوده و نتوانسته بشر را از سردرگمی رها کند ... این برای فرهنگ برای ما شکننده است.»
این جملات بگزیده ای از سخنان حجت الاسلام «روح الله حریزاوی»، استاد حوزه و دانشگاه و مدیر سابق حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان است. این پژوهشگر تاکنون مقالات و آثار متعددی را در حوزه علوم انسانی و اسلامی در کارنامه علمی خود به ثبت رسانده است.
وی به تازگی به معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی منصوب شده است. در ادامه حاصل گفت وگوی وی با شبستان تقدیم حضورتان می شود:
علوم انسانی چه قدر می تواند در تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت موثر باشد؟
برای پاسخ به این پرسش مقدمه ای را بیان می کنم، اساساً علوم انسانی مبنای تحول جوامع انسانی و طراحی تمدنی یک جامعه به شمار می رود، اگر علوم انسانی که در یک جامعه برای ایجاد ساختارها، محتواها و اندیشه ها مورد توجه قرار می گیرد، متناسب با زیست بوم آن جامعه باشد، طبیعتا می تواند جامعه را به سمت اهدافی که دنبالش است، ببرد، اما اگر با زیست بوم آن جامعه مغایر باشد جامعه را به سوی یک سردرگمی و انحطاط درونی پیش می برد، برای مثال در جامعه ما که یک جامعه اسلامی است و فرهنگ غنی ایرانی دارد، اگر علوم انسانی غربی که مبتنی بر سه پایه اومانیسم، سکولاریسم و سوبجکتیویسم است مورد استفاده قرار گیرد جامعه را به سمتی هدایت می کند که انحطاط شکننده ای را تجربه خواهد کرد.
بنابر این، در صورتی می توانیم الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در قالبی مناسب در جامعه ارائه کنیم که مبتنی بر الگوی بومی خودمان باشد. ما منابع متعدد و غنی ای داریم که می توانیم از آنها استفاده کنیم. قطعا علوم انسانی اسلامی در راستای تحقق این هدف نقش مهمی را ایفا می کند.
متاسفانه، در حال حاضر بسیاری از اندیشمندان ما به کپی کردن از علوم انسانی غربی اشتغال دارند و مهمترین هنرشان بازتولید آن دستاوردهایی است که در غرب مورد استفاده قرار گرفته و در خود غرب هم نتیجه بخش نبوده چون غرب هم دچار سردرگمی است؛ اما این فرهنگ برای ما شکننده است.
برای بسیاری سوال است که این علوم انسانی برای غرب پیشرفت را در پی داشته پس چرا نمی تواند برا ما پیشرفت آفرین باشد؟
چون علوم انسانی آنها با برنامه ای که برای ساخت جامعه شان نیاز دارند، تناسب داشته است، برای مثال لیبرالیسم از دستاوردهای اومانیسم است، جامعه ای که اعتقاد به ارزش های اخلاقی نداشته باشد با مبانی لیبرال خود را رشد می دهد، این در حالی است که جامعه ایرانی جامعه ای اخلاق بنیان و اخلاق مدار است و نمی تواند از اخلاق به عنوان یک ارزش صرف نظر کند.
ضرورت ورود نخبگان به این عرصه و نظریه پردازی در حوزه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و بهره مندی از علوم انسانی اسلامی در راستای تحقق این هدف چیست؟
هر اندیشه ور و جوانی که در رشته های مختلف تحصیل می کند نمی تواند خود را بی نیاز از علوم انسانی قلمداد کند. اکنون در برخی دانشگاه های مطرح دنیا وقتی می خواهید برای رشته مهندسی در مقطع دکتری پذیرفته شوید به شکل اجباری باید دکترای علوم انسانی در یکی از رشته ها را طی کنید، یعنی نمی توانید نسبت به مبانی اقتصادی در رشته خودتان بی خیال باشید، نمی توانید نسبت به مبانی جامعه شناختی رشته تحصیلی تان ناآگاه باشید.
حوزه و دانشگاه برای تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت چه اقداماتی را می توانند انجام دهند؟
حوزه و دانشگاه باید از تعارف و شعار فاصله بگیرند، بدون تعارف و بدون تکرار حرف های ۳۰ ۴۰ گذشته، بیایند و پشت میز عملیات جامعه سازی بنشینند، میز عملیات جامعه سازی به این شکل تشکیل می شود که حوزه مبانی خودش را که عبارت است از فقه، اخلاق، فلسفه و اعتقادات بیان کرده و بر آن اساس طرح دهد و آن سوی میز هم دانشگاه یافته های خود را در شش رشته و گرایش اصلی شامل علوم پایه، علوم فنی مهندسی، پزشکی، هنر، علوم انسانی و گاهی محیط زیست و کشاورزی مطرح و یافته های خود را برای آباد کردن جهان عرضه کند.
این یک فعالیت جدی است، آنچه که مقام معظم رهبری تحت عنوان فرآیند تولید علم از آن یاد می کنند ذیل تولید علوم مضاف و فقه های مضاف میسر می شود. تنها راه علمی نیل به تمدن نوین اسلامی همین است، لذا به نظر می رسد که این گفتمان باید عام شود و تمام نخبگان حوزه و دانشگاه به این سمت حرکت کنند.
حرف تکراری زدن مشکلی را حل نمی کند، برخی یافته های فقهی ما مربوط به ۲۰۰ سال قبل است، باید فقه های جدید تولید کنیم، نمی گویم میراث و دستاورد گذشته را کنار بگذاریم ولی آنها دیگر نیاز جامعه امروز را برطرف نمی کند، باید بروز رسانی شوند و این کاری است که از حوزه بر می آید.
نظر شما