کسی در عصر غیبت منصوب خدا نیست

در دوران غیبت کسی منصوب خدا نیست، آنجا معیارهایی معین شده. نصب فقها به معنای تعیین معیار است که ائمه(ع) در متون روایت و احکامی که بیان کردند، ملاک ها و معیارهایی را برای حاکم اسلامی مشخص کردند.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: در کتاب «ما منتظریم؛ خورشید مهدویت در منظومه فکری حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی» که به اهتمام «حسن ملایی» گردآوری شده، آمده است:

 

در اسلام راه تعیین حاکم و ولی امر فقط انتخاب نیست، بلکه ما دو راه برای تعیین حاکم داریم، این طبق دیدگاه شیعه در مساله انتخاب حاکم و ولی امر است؛ برادران اهل سنت مختصر تفاوتی دیدگاهشان با ما دارد، یعنی یکی از راه هایی را که ما می گوییم، آنها قبول ندارند و چند راه دیگر را آنها قبول دارند که مورد توافق علمای شیعه نیست؛ یکی نصب الهی است.

 

توجه کنید که نصب در اسلام و در تشیع، نصب اشخاص نیست. یعنی هیچ کس، هیچ حاکمی حتی آن حاکمی که خود او منصوب از خداست، خود او حق ندارد کسی را نصب کند. نصب پیغمبر یا نصب امام از این جهت که حکایت می کند از نصب خدا، دارای اعتبار است، یکی این راه که به اعتقاد ما پیغمبر اکرم(ص) امام بعد از خودش را نصب کرد و امیرالمومنین(ع) دوره امامت معصوم را که دوران دوازده امام شیعه است، نصب کرد.

تعیین ولی امر به وسیله نصب انجام گرفت. حالا در هنگامی که نصب انجام می گیرد، بیعت چه قدر تاثیر دارد یا ندارد، آن یک بحث دیگر و بحث دقیقی است.

 

یک راه دیگر راه انتخاب است. انتخاب کجاست؟ انتخاب در یکی از دوجاست: یا در آنجایی که نصب وجود ندارد، مثل دوران غیبت.

در دوران غیبت کسی منصوب خدا نیست، آنجا معیارهایی معین شده. نصب فقها به معنای تعیین معیار است که ائمه(ع) در متون روایت و احکامی که بیان کردند، ملاک ها و معیارهایی را برای حاکم اسلامی مشخص کردند؛ در چهارچوب این ملاک ها و معیارها مردم امام را انتخاب می کنند و گزینش می کنند. پس انتخاب یکی در آنجایی است که نصب وجود ندارد و جای نصب نیست، مثل دوران غیبت و دیگر در آنجایی است که اگر نصب هم هست به نصب عمل نشده است؛ مثل دوران خلافت امیرالمومنین(ع) ... .

 

تاکید می کنم که این به معنای نفی آن نظر قطعی و مورد اتفاق شیعه که خلیفه معصوم و امام معصوم را جز با نصب الهی که به وسیله پیغمبر یا امام معصومِ قبل انجام می گیرد، حجت نمی دانند، این با آن منافات ندارد، این همان است، این ادامه اوست.

 

انتخاب مردم در عرض نصب الهی نیست، یعنی آن وقتی که خدا کسی را منصوب بکند و قابل عمل و مورد عمل باشد، آنجا انتخاب جایی ندارد. اما آن وقتی که خدا کسی را منصوب بکند و قابل عمل و مورد عمل باشد. آنجا انتخاب جایی ندارد. اما آن وقتی که مورد عمل قرار نگرفته مثل صدر اسلام، همان طور که ملاحظه کردید آنجا انتخاب باز حجیت پیدا می کند و انتخاب مردم در زمان غیبت مثل دوران ما، آن وقتی است که نصبی وجود ندارد.(1)

 

رهبری آن چیزی است که در حقیقت سایه و نشانه عالی ترین حقیقت عالم آفرینش است؛ یعنی مقام ولایت عظمی و کبری، یعنی مقام مقدس نبوت و مقام مقدس امامت معصوم. چیزی که ما در همه مجاری خلقت و در همه آثار و آیات الهی به عظمت او چیزی نداریم. این در زمان غیبت کبری بر حسب مفاهیم مورد قبول و متسالم علیه ما یک نشانه ای، سایه ای دارد و او همین رهبری است که به انتخاب اهل حل و عقد و خبرگان اتفاق می افتد.(2)

 

در اسلام ولی امر آن کسی است که فرستاده خداست، آن کسی است که خود خدا معین می کند... . او معین می کند پیغمبر را، معین می کند امام را، بعد از امام معین می کند آن کسانی را که با معیارها و ملاک های خاصی تطبیق بکند... می گوید اینها بعد از ائمه(ع)، هداة معصومین حاکم بر جامعه اسلامی هستند.

 

پس ولی را خدا معین می کند، خودش ولی است، پیغمبرش ولی است. امام ها ولی هستند، امام های خاندان پیغمبر(ص)، تعیین شده اند. دوازده امام، در رتبه بعد آن کسانی که با یک معیارها و ملاک های خاصی تطبیق بکنند و جور در بیایند. آنها معین شده اند برای حکومت و خلافت.(3)

 

پی نوشت ها:

1.ولایت و حکومت، ص256-251

2.ولایت فقیه سایه حقیقت عظمی،ص31

3.ولایت و حکومت، ص77-76

کد خبر 742839

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha