خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: کتاب «دانش انسانیِ اسلامی یا دانش انسانیِ سکولار؟» با موضوع تأملی بر تحقق پذیری علوم انسانی اسلامی به همت اندیشکده برهان منتشر شد.
این کتاب که از مجموعه کتاب های اندیشنامه جنبش نرمافزاری و حاصل تلاش جمعی از پژوهشگران اندیشکده برهان است در ۶۸ صفحه و در ۲ فصل، از سوی انتشارات دیدمان به زیور طبع آراسته شده است.
«علوم انسانی اسلامی یا سکولار؟» و «علوم انسانی اسلامی، امکان یا امتناع؟» عناوین فصل های دوگانه این کتاب هستند.
در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: «علوم انسانی اسلامی، به اعتبار «موضوع»، اسلامی نیست؛ زیرا موضوع این علم همان موضوع علوم انسانی سکولار است و در این جهت، تفاوتی میان آنها نیست. توضیح اینکه، موضوعهای هر یک از شاخههای مختلف علوم انسانی، «مقوّم» و «ذاتی» این علوم هستند و در صورت تغییر موضوع، اساساً «علم» مورد نظر تغییر میکند و به علم دیگری تبدیل میشود.
در اینجا، مقصود از موضوع یک علم آن کلیتی است که علم مورد نظر آن را در کانون مطالعۀ خود قرار داده است و به مسائل مترتّب بر آن میپردازد. به عنوان مثال، موضوع «جامعهشناسی اسلامی» همچون موضوع «جامعهشناسی سکولار» «جهان اجتماعی» است. هر سنخی و صنفی از جامعهشناسی به دلیل اینکه علم «جامعهشناسی» است، ناگزیر باید به مطالعۀ «جهان اجتماعی» بپردازد و آن را به عنوان موضوع خود برگزیند. بنابراین، از یک سو «ایدئولوژی»های مترتّب بر هر یک از شاخههای مختلف علوم انسانی نمیتواند مدخلیتی در نوع «موضوع» های این شاخهها داشته باشد و از سوی دیگر، نوع «موضوع» های هر یک از شاخهها نیز تأثیری بر «ایدئولوژی» های مترتّب بر آنها ندارد. به سخن دیگر، ما در این مسیر با دو تعبیر روبهرو هستیم: یکی تعبیر «جامعهشناسی اسلام» و دیگری تعبیر «جامعهشناسی اسلامی».
جامعهشناسی اسلام به معنی آن است که «اسلام» به مثابۀ موضوع و متعلّق مطالعۀ علم «جامعهشناسی» قرار بگیرد. در این صورت، جامعهشناسی اسلام یکی از مسئلههای حوزۀ «جامعهشناسی دین» خواهد بود. مقصود ما از تولید علم چنین امری نیست؛ چرا که این صورت از علم، محقق و موجود است و گام برداشتن در راستای آن تحصیل حاصل است. بسیاری از جامعهشناسان کلاسیک و متأخّر غربی، با تکیه بر انگارهها و چارچوبهای نظری جامعهشناسی دین، به مطالعه و تحلیل «اسلام» به عنوان یک دین پرداخته و در باب آن بسیار سخن گفته و نوشتهاند. حتی پارهای از جامعهشناسان مسلمان و وطنی نیز با تکیه بر مایههای جامعهشناسی غربی، به مطالعۀ اسلام پرداختهاند. اما در تعبیر دوم، «جامعهشناسی اسلامی»، مقصود آن است که اسلام، به عنوان یک دین، ساختار درونی جامعهشناسی به عنوان یک علم را تکوّن ببخشد و نوع خاصی از علم جامعهشناسی را تأسیس نماید که به سبب خصوصیات ماهوی و ذاتیاش، با جامعهشناسی سکولار متفاوت است. هر دو تعبیر، متضمّن تولید علم است، اما رهآورد تعبیر نخست، تولید شدن علم سکولار است و رهآورد تعبیر دوم، تولید شدن علم دینی و اسلامی.»
گفتنی است، علاقهمندان جهت تهیه این کتاب و کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره تلفن ۲۶۱۵۳۲۹۱-۰۲۱ تماس بگیرند.
نظر شما