خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: مرور تاریخ زندگانی بابرکت امام صادق(ع) و آنچه ایشان از طریق نهضت علمی فکری دنبال کردند، نشان می دهد آن حضرت(ع) در آن بحبوحه انتقال قدرت از بنی امیه به بنی العباس چنان با درایت منادی وحدت شدند که نه فقط از شیعیان، بلکه بزرگان اهل سنت و نیز پیروان دیگر ادیان و مکاتب و حتی آنها که به توحید باور نداشتند در درس و بحث ایشان شرکت و به این حضور افتخار می کردند.
این نبود مگر در سایه آزاداندیشی و سعه صدر رییس مذهب تشیع در برخورد با نحله ها و افکار مختلف؛ از این رو، به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت آن امام همام(ع) با آیت الله «حسن عالمی»، عضو مجلس خبرگان رهبری درباره سیره علمی آموزشی ایشان و تحقق وحدت در سایه آن به گفت وگو پرداخته ایم که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:
چه چیز باعث شد تا امام صادق(ع) از میان شیوه های مختلف برای رشد و اعتلای تشیع، نهضت علمی فرهنگی را برگزینند؟
عصر زندگی امام صادق(ع) با شرایط خاصی همراه بود چراکه ایشان در دوره ای می زیستند (البته دوره ای از زندگانی امام باقر(ع) نیز چنین بود) که مقارن شد با افول بنی امیه و آغاز خلافت بنی عباس که هر دوی اینها غاصب خلافت و ولایت بودند و هر یک با تفکرات خاص خود روی کار آمدند.
در عصر بنی امیه مسئله نحله ها و مذاهب مختلف انحرافی موردحمایت بنی امیه بودند چراکه می خواستند با تقویت این نحله ها فروغ اهل بیت(ع) کم شود و مردم نسبت به آن حضرات(ع) گرایش نداشته باشند؛ ازجمله این نحله های انحرافی «مرجئه» بود که می گفت برای مسلمان بودن ابراز در سخن کافی است و در عمل آزاد می توان آزاد بود و هر کاری کرد و با این اعتقاد همه گناهان و فسق و فجور خلفا را توجیه می کردند!
برای مثال در شرح حال خلفای بنی امیه آمده: یکی از خلفای اموی از شب تا صبح مسکرات خورد و بعد نماز صبح خواند و مردم به او اقتدا کردند و نماز دورکعتی را سه رکعت خواند و گفت اگر می خواهید یک رکعت دیگر هم بخوانم!
در این میان بنی عباسِ تازه روی کار آمده هم که شعارشان «الرضا من آل محمد(ص)» بود و فقط ادعا می کرد مردم را جمع کرده و بنی امیه را برانداخته و اما آنها نیز از اهل بیت(ع) زاویه گرفتند چنان که ظلم های بنی عباس در حق اهل بیت عصمت و طهارت(ع) کمتر از ظلم و ستم بنی امیه نبود؛ برای مثال آنچه متوکل عباسی انجام داد ظالمانه ترین موضع در حق ائمه(ع) و سادات بود.
در چنین شرایطی امام صادق(ع) کرسی تدریس را برقرار کردند و بنابر آنچه شیخ طوسی در کتاب «رجال» خود نقل می کند اصحاب حضرت صادق(ع) حدود چهار هزار نفر بوده و ایشان با منطقی با آنها رفتار می کرد که از مکاتب و مذاهب و ادیان به محضر امام صادق(ع) می آمدند چنان که مشایخ اهل سنت همچون ابوحنیفه، شاگرد حضرت(ع) بوده اند و برخورد امام(ع) به گونه ای بود که اینها را نیز جذب می کردند.
شیوه امام صادق(ع) در جذب شاگرد چگونه بود و با چه کیفیتی افراد از فِرَق و مکاتب را در کنار هم جمع می کردند؟
نحوه برخورد امام صادق(ع) به گونه ای بود که شاگردان از مذاهب و مکاتب مختلف نه خود را بی نیاز از درس ایشان می دانستند و نه ملزم می دیدند که از مذهب و عقیده خود دست بکشند؛ به عبارت دیگر، امام صادق(ع) شرایطی را فراهم کرده بود که شاگردان در عین حفظ مذهب و اعتقادات خود از مکتب تشیع هم بهره می بردند.
نحوه تبیین امام صادق(ع) در حوزه فقه، عقاید و ... طوری بود که مشایخ اهل سنت خود را نیازمند استفاده از محضر ایشان می دانستند و به این شاگردی افتخار می کردند.
این شیوه امام صادق(ع) در جلب شاگرد از مکاتب و فرق مختلف، از نظر ایجاد وحدت و جلوگیری از تفرقه چه نقشی داشت؟
وحدت در مکتب علمی امام صادق (ع) به زیبایی به وجود آمده بود، اینکه بزرگان اهل سنت شاگرد امام(ع) بودند به دلیل رویه وحدت گرایانه حضرت(ع) بود وگرنه آنها یا جلب نمی شدند یا در این مکتب باقی نمی ماندند.
جالب آنکه امام صادق(ع) نه تنها با فِرَق مسلمین اینطور برخورد می کردند حتی با آنها هم که به نبوت و توحید اعتقاد نداشتند هم برخوردی نرم و آزاداندیشانه داشتند و با صبر و حوصله پاسخ آنها را می دادند؛ اینها همه در تاریخ ثبت شده است.
مصداقی از این آزاداندیشی را بیان کنید.
نقل است شاگرد امام صادق(ع) به نام «مفضل بن عمر» که شخصیت بسیار وارسته ای بود محضر حضرت صادق(ع) رسید در حالی که ناراحت بود و عرض کرد: مسجد بودم و شخصی از قهریون در مسجد مباحثه و مناظره می کرد.
امام صادق(ع) فرمود: امشب را نزد من بمان و گویا وی تا صبح در محضر حضرت(ع) تلمذ کرد که حاصل این حضور مفضل در محضر حضرت صادق(ع) کتابی به نام «توحید مفضل» است که عموماً دلایلی را که نشانه توحید است بیان می کند و برای امروز هم کاربردی و گرانسنگ است و به گونه ای ترجمه شده که افراد عامه و بدون اطلاعات بالای فقهی حدیثی هم می توانند بهره ببرند. این نشان می دهد امام صادق(ع) با صبر و سعه صدر همه سوالات را پاسخ می دادند به گونه ای که مخاطب قانع می شد.
نظر شما