«روزبه امیدی» در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان در خصوص ناامنی روانی در جامعه گفت: برای برسی مساله ناامنی روانی در جامعه باید دلایل مستندی داشته باشیم و با توجه به اینکه ما تحقیقی در این زمینه انجام ندادیم لذا نمی توانیم دلایل مستندی ارایه دهیم ولی برای برسی ناامنی روانی در جامعه دلایل روانشناسی وجود دارد که آنها را مطرح می کنیم.
این روانشناس بیان کرد: «پیش بینی پذیری برای آینده» یکی از دلایلی است که می تواند احساس ناامنی برای افراد یک جامعه ایجاد کند،یعنی اینکه ما بتوانم آینده خود را از لحاظ اقتصادی، شغلی، خانوادگی و به طور کلی در جنبه های شخصی، روانی و اجتماعی پیش بینی کرده و برنامه ریزی کنیم.
امیدی تصریح کرد: وقتی ما در جامعه ای زندگی کنیم که آن جامعه بتواند در این مسئله به ما کمک کند، بخشی از احساس امنیت ما در این جامعه فراهم می شود و افراد از امنیت روانی زیادی برخوردار می شوند.
وی با بیان اینکه « احساس کنترل داشتن» در زندگی یکی از دلایل امنیت روانی افراد در جامعه است، گفت: یعنی اینکه افراد در زندگی، حیات روانی و مسایل خانوادگی احاطه و تسلط داشته و آن را مدیریت کند به عنوان مثال در امر ازدواج ،شریک زندگی اش را خود انتخاب کند نه اینکه تحمیل شود. با توجه به اینکه امروزه بیشتر افراد در انتخاب ها و نیازهای خود احاطه و تسلطی ندارند و مجبورند چیزی را انتخاب کنند که به اختیار خودشان نیست، بنابراین نداشتن کنترل، انسان را تحت فشار قرار می دهد.
این روان شناس «استرس های روزمره زندگی» را از دلایل دیگر ناامنی در جامعه عنوان کرد و افزود: متاسفانه جامعه ما استرس های فراوانی دارد. در فصل تابستان نگران آب و قطعی برق، در فصل زمستان نگران وارونگی هوا و آلودگی آن و همه روزه هم نگران ترافیک شهر هستیم و با توجه به اینکه افراد نمی توانند در این خصوص کاری انجام دهند و مجبورند طبق سیستمی زندگی کنند که خاص آنها نیست، دایم تحت فشار قرار می گیرند، به عنوان مثال ما دوست داریم هر روز از وسیله حمل و نقل عمومی و مترویی استفاده کنیم که رفاه ما را تامین کند، چون امکان پذیر نیست هر روز با مشکلات عدیده ای روبرو هستیم و مجبوریم این شرایط را به اجبار بپذیریم و اذیت می شویم.
امیدی در ادامه افزود: بنابراین «عنصر اجبار» در سبک زندگی ما را تحت فشار قرار داده است و افراد مجبورند به گونه ای زندگی کنند که وسع شان می رسد. مسئله دیگر این است که باز مطمئن نیستند این وسع و توانایی که اکنون در اداره زندگی دارند برای ماه آینده و سال های آتی هم خواهند داشت یا خیر. همه این مسایل، افراد را تحت فشار قرار داده است.
این روان شناس با بیان اینکه احساس درماندگی یا ناتوانی و بی کفایتی یکی دیگر از عوامل ناامنی روانی در جامعه است، افزود: اگر افراد جامعه احساس کنند، فعالیت های روزمره زندگیشان، آنها رابه ثمر و نتیجه ای که در آینده انتظار دارند، می رساند در چنین شرایطی در افراد ایجاد انگیزه شده و احساس کفایت و توانمندی می کنند ولی اگر احساس کنند ،کاری که انجام می دهند آنها را به نتیجه مورد نظر نمی رساند و احساس بیهودگی، درماندگی و ناتوانی می کنند و به سمت افسردگی پیش می روند و این گونه احساس می کنند که فعالیت و انرژی بالایی برای زندگی کردن ندارند و هیچ لذتی هم از زندگی خود نمی برند به عنوان مثال احساس می کنند تلاش و فعالیت امروزشان نمی تواند آنها را از حالت مستاجری فعلی به حالت صاحبخانه شدن در آینده تبدیل کند.
وی با بیان اینکه عنصر لذت بردن در زندگی مهم است، اظهار کرد: شاد زیستن، انرژی و انگیزه برای زندگی کردن بسیار مهم بوده و در حفظ یک جامعه نقش بسزایی دارد به عنوان مثال من به عنوان یکی از ارکان سرمایه اجتماعی باید انسان شاد، توانمند و دارای احساس امنیت و کنترل باشم و با روحیه خوب بتوانم یکی از سرمایه های اجتماعی را حفظ کنم، بنابراین اگر در جامعه ای احساس رخوت، درماندگی، بی انگیزگی، افسردگی و ناامنی وجود داشته باشد این جامعه سرمایه اجتماعی خود را از دست داده و نمی تواند به اهداف خود برسد.
نظر شما