عوامل جذب چند هزار  شاگرد به مکتب امام صادق(ع)

امام صادق(ع) به هشام می آموزد که در برابر آنانی که چنین و چنان می گویند! چگونه پاسخ دهد و چه بگوید. و این بیانگر این است که استاد باید شیوه و طریق صحیح پاسخ دادن و پاسخ صحیح دادن را به متعلم خود بیاموزد.

 خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: بررسی تاریخ زندگانی اهل بیت علیهم السلام نشان می دهد هر یک از آن حضرات(ع) برای رسیدن به هدفی واحد به تناسب مقتضیات زمانه راهی را برگزیده اند، یکی صلح و دیگری قیام، یکی سلاح دعا و دیگری نهضت علمی را در پیش گرفتند تا نهال نوپای اسلام نضج بگیرد و در خنکای سایه آن بشریت نفس کشیده و راه سعادت بیابد.

در این میان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به دلیل فضای باز سیاسیِ ایجاد شده در پی زوال بنی امیه و زمزمه های روی کار آمدن بنی العباس، فرصت یافتند تا با راه اندازی نهضت علمی و تربیت شاگرد و روایت حدیث اسلام را که پس از واقعه عاشورا، در خفقان قرار گرفته بود، دوباره گسترش دهند و ندای حق آن را به گوش تاریخ برسانند.

از این رو، در آستانه سالروز ولادت باسعادت امام صادق(ع) مروری کرده ایم کوتاه بر برخی ویژگی های نهضت تربیت شاگرد ایشان که سبب شد مفاخر اسلام تربیت و تاریخ ساز شوند و قطعا این روش ها برای امروز ما نیز کارآمد است.

 

آگاهی بر حرکت آموزشی

امام صادق(ع) می فرماید: «العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق لایزیده سرعۀ السیر إلا بعدا»[1] استاد باید بداند که دانش پژوهان و فراگیران به عنوان متحرک در حرکت علمی و تحصیلی به کدام سمت سوق داده می شوند؟ و توجه داشته باشند که حرکتشان از کجا شروع و به کجا منتهی شود؟ ابزار این حرکت و موانع آن چیست؟ زمینه های سرعت بخشی چیست؟ توانائی متحرک به چه میزانی است؟ این امور وظیفه یک استاد را نه دوچندان بلکه دوصد چندان می کند.

 

گزینش مطالب

از اموری که در سنت و سیره صادقیه یافت می شود حراست و نگهداری از مطالبی است که برای همگان قابل تحمل نیست و در حقیقت باید در بیان و اعلان آن گزینش دقیق صورت گیرد.

امام صادق(ع) می فرماید: «لیس احتمال أمرنا التصدیق له والقبول فقط، من احتمال أمرنا ستره وصیانته عن غیر أهله»[2]. این امر بسیار مهم است که استادان به بیان مطالبی بپردازند که امام آن را برای خواص از اصحاب خود بیان کرده اند. بدیهی است اگر استاد بدون در نظر گرفتن فضای زمانی، مکانی و فردی مخاطب آن را بازگو کند و مجال تبیین صحیح آن نباشد نه تنها تأثیر مثبت آموزشی یا پژوهشی ندارد بلکه ممکن است اثر سوء نیز داشته باشد. از این رو توجه به ارشاد امام صادق(ع) به این مهم که مسئولیت پذیری نسبت به تراث معصومین(ع) تنها قبول آن نیست بلکه حراست و حفاظت - عدم افشاء برخی امور- نیز بخشی از این مهم است، بسیار کارگشا است.

 

آموزش روش

یکی از اموری که استاد در تدریس و آموزش باید رعایت کند، به خرج دادن صبر و حوصله در مقام پرسش و پاسخ است. چنانکه در روایتی هشام بن حکم می گوید: «سألت أبا عبدالله علیه السلام بمنی عن خمسمائۀ حرف من الکلام، فأقبلت أقول: یقولون کذا و کذا، فیقول: «قل کذا و کذا». ممکن است منظور 500 مسئله باشد.[3] مهم این است که بدانیم امام صادق(ع) به هشام می آموزد که در برابر آنانی که چنین و چنان می گویند! چگونه پاسخ دهد و چه بگوید. و این بیانگر این است که استاد باید شیوه و طریق صحیح پاسخ دادن و پاسخ صحیح دادن را به متعلم خود بیاموزد.

 

گفتار خوب و گفتن خوب

مهم ترین ابزار تدریس یک استاد سخن او است که باید به بهترین وجه ادا شود، کلام یک استاد لازم است هم از حیث محتوا ارزشمند، سودمند و علمی باشد، و هم به لحاظ ساختار مؤدبانه و ادیبانه باشد. امام صادق(ع) در تفسیر آیه «قولوا للناس حسنا»[4] فرمود: «قولوا للناس حسنا و لاتقولوا إلا خیرا حتی تعلموا ما هو»[5]. در تفسیر قول حسن دو دیدگاه است: یکی سخن زیبا، و دوم سخن معروف و خوب.[6]

 

پرورش روحیه پرسش گری

ممکن است برخی از اساتید به هر دلیلی حق پرسش را به متعلم و فراگیر خود ندهند و یا حتی در برابر پرسش وی رفتاری ناشایست داشته باشند. درحالی که این نوع برخورد شایسته یک استاد نیست. به خصوص این که بر این باوریم که یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال مطلب به متعلم، پرسش و پاسخ است. در آموزه های روایی اهل بیت(ع) از سؤال به عنوان کلید یادشده است که قفل علم را میگشاید. امام صادق(ع) می فرماید: «إن هذا العلم علیه قفل و مفتاحه المسألة»[7].

 

فروتنی در برابر فراگیر

معروف و مشهور این است که طلبه، دانشجو، دانش پژوه و دانش آموز باید در برابر استادش متواضع باشد، که البته سخن حقی است، اما جالب است بدانیم که در آموزه های مکتب اهل بیت(ع) این رفتار دوسویه است. امام صادق(ع) می فرماید: «اطلبوا العلم وتزینوا معه بالحلم و الوقار و تواضعوا لمن تعلمونه العلم و تواضعوا لمن طلبتم منه العلم ولاتکونوا علماء جبارین فیذهب باطلکم بحقکم»[8]. جبار در لغت به معنای متکبری است که برای احدی حقی بر خود قائل نیست.[9] در نتیجه این که در مقابل تواضع، واژه جبار به کاربرده است و می گوید برای متعلم تواضع داشته باشید و عالم جبار نباشید، بیانگر این است که استاد باید برای متعلمش حق قائل باشد.

 

رعایت حال فراگیران

شکی نیست که موفقیت یک استاد در انتقال دانش، رعایت حال فراگیر و متعلم به لحاظ میزان دریافت او است، به ویژه اگر دانش پژوهان با استاد هم زبان نباشند مشکل تفهیم و تفهم دوچندان خواهد شد. و بسا بتوان از مجموع ادله عقلی و نقلی به یک قاعده کلی دست یافت که هر گوینده یا نویسنده باید وضعیت مخاطب خود را مدنظر داشته باشد. از این رو است که امام صادق(ع) درباره پیامبر(ص) فرمود: «ما کلم رسول الله ص العباد بکنه عقله قط»[10] آن حضرت(ع) سپس افزود که پیامبر(ص) فرمود: «إنا معاشر الأنبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم». پیام روشن این حدیث این است که معلم باید بر اساس وضعیت و شرایط مخاطب سخن بگوید نه با میزان دانش و معلومات خود. و یا درصدد ابراز مراتب فضل خود باشد. در ضمن اگر ضرورت پیدا شد که به دلیل تفاوت معلم و متعلم مطلبی تکرار شود، باید انجام شود.

 

پژوهش مـحوری

یادگـیری اسـاسا ماهیتی علمی و پژوهشی دارد و کلاس درس محلی است که باید شاگردان به شیوه علمی، مفاهیمی را کـشف کـنند.

این روش علمی، در نظام آموزشی امام صـادق (ع) نـیز جایگاه ویژه ای داشته است. امام(ع) بـه پرورش شـاگردان دانش پژوه اهـتمام خـاصی داشـته و با تشویق آنها به کتابت و اجـتهاد، روحـیه پژوهش را در آنها زنده می کرد. ایشان می فرماید: «دل به نوشته ها اعـتماد دارد» «بـنویسید چون تا ننویس دی نمی توانید حـفظ کنید» «و کتاب ها و نـوشته هـای خود را محافظت کنید که در آینـده بـا آنها نیازمندید» [11]

 

تنوع در شیوه آموزش

در نظام تعلیم و تربیت امام صادق (ع)، کوتاه ترین زمان ها فرصتی بـزرگ بـرای آمـوزش به شمار می آمد. و از آنـها در جـهت تـقویت بنیه علمی، قدرت پاسخگویی، مباحثه و مناظره شاگردان، استفاده می شود. آن حضرت برای رفع اشکالات علمی دانش پژوهان ، دوره های بسیار کوتاه آمـوزشی در نـظر مـی گرفت تا مسایل علمی را که در حلش عاجز مانده انـد، حـل نموده و فنونی را که از آن بی اطلاعند، فرا گیرند. آموزش پانصد مساله در ایام حج به هشام بن حکم یکی از این موارد است.

 

بنابر آنچه به صورت مختصر درباره ویژگی های تربیت شاگرد امام صادق(ع) بیان شد اینک می توان درک کرد که چطور شاگردانی از مذاهب، ادیان و مکاتب و نحله های مختلف در محضر آن حضرت(ع) حاضر شده و کسب علم و معرفت می کردند چنان که ابوحنیفه، رییس مذهب حنفی از مذاهب چهارگانه اهل سنت شاگرد امام صادق(ع) بوده و بهره های بسیار از محضر نورانی ایشان برده است.

به نظر می رسد آنان که می گویند سیره معصومان علیهم السلام صرفا به کار زمان و زمانه آن حضرات(ع) می آمده می توانند با مرور همین شیوه تعلیم و تربیت امام صادق(ع) دریابند که ایشان متعالی ترین نظام تربیتی را برای آموزش و پرورش در پیش گرفته اند که خروجی بیش از چهار هزار نفریِ شاگردان که هر یک در علوم مختلف سرآمد بوده و آثارشان در تاریخ ماندگار و جریان ساز شده است، شاهدی بر این ادعا است.

 

پی نوشت ها:

[1] کافی، ج ١،ص ٤٣.

[2] حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ١٦، ص٢٣٦.

[3] کافی، ج١، ص ٢٦٢ و بحار الأنوار، ج ٢٦، ص ١٣٨.

[4] بقره: ٨٣.

[5] کلینی، کافی، ج٢، ص ١٦٤.

[6] فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ١، ص ٢٩٨.

[7] کلینی، کافی، ج ١، ص ٤٠.

[8] همان ، ج١، ص ٣٦.

[9] محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، کلمه جبر.

[10] کافی، ج ٨، ص ٢٦٨.

[11]کافی، ج ۱: ص۷۲.

*با استناد به ویژه نامه ولادت امام صادق(ع) مندرج در پایگاه اطلاع رسانی حوزه

کد خبر 742430

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha