خبرگزاری شبستان، گروه مهدویت و غدیر: مرور بر زندگانی کوتاه اما بابرکت امام عسکری علیه السلام نشان می دهد تدابیر و راهبردهای ایشان برای حفظ جان حضرت ولیعصر(عج) و آماده سازی فکری و روحی جامعه برای ورود به عصر غیبتی تاثیری بی بدیل در پذیرش مسئله غیبت و انتظار فرج دارد به گونه ای که در سایه این آماده سازی ها، قرن ها است که شیعه منتظر ظهور منجی عالم بشریت(عج) است.
از این رو، به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت(ع)، مروری کرده ایم بر تدابیر ایشان در مسئله مهدویت که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:
نقش امام عسکری علیه السلام در زمینه سازی غیبت فرزندشان بی بدیل است. چون امر غیبت درباره ائمه(ع) دیگر پیشینه نداشته و مختص به حضرت حجت علیه السلام است و درک و فهم این مسئله برای همگان چندان سهل و آسان نیست، رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیه السلام هر کدام به گونه ای به این امر خطیر پرداخته اند. تا جایی که ده ها حدیث از ناحیه پیامبر اعظم(ص) درباره قیام قائم آل محمد(ص) وارد شده است و از ائمه(ع) نیز اخبار بسیاری در این باب وارد شده است.
یکی از بزرگترین مسئولیت های امام عسکری(ع) معرفی فرزند خویش به عنوان امام و مقتدای مردم و زمینه سازی برای غیبتش است و او برای ایفای این نقش خطیر به شیوه های گوناگون توسل جسته، امامت و غیبت حضرت ولی عصر(ع) را برای مشتاقان ولایت اهل بیت علیه السلام تبیین و تشریح کردند.
در کمال الدین شیخ صدوق (ره) آمده که: احمد بن اسحاق قمی می گوید وقتی حضرت حجت (علیه السلام) متولد شدند از ناحیه امام یازدهم(ع) نامه ای به دستم رسید که به خط حضرت(ع) نوشته شده بود و در آن نامه به ولادت فرزندش و غیبت او اشاره نموده است: «بدان که برای ما فرزندی متولد شده است و این امر نزد شما مخفی و از همه مردم مکتوم و پنهان است و ما این مطلب را جز برای نزدیکان و دوستداران ولایتش اظهار نمی کنیم. دوست می داریم که این مسئله را به شما ابلاغ کنیم تا خداوند به سبب آن شما را مسرور گرداند همان طور که خداوند ما را با آن مسرور و شاد گرداند.»(کمال الدین، ج2، ص 408)
یکی از راهبردهای حضرت عسکری علیه السلام برای زمینه سازی غیبت فرزندشان، ارجاع آنها به وکلای ویژه و موثقی بود که از ناحیه او به مردم معرفی می شدند و بدین طریق به شیعیان فهماندند که در آینده نزدیکی امام معصوم(ع) در میان آنها نیست و لذا باید معالم دینی خویش را از کسانی دریافت دارند که به طریقی با امام زمان علیه السلام ارتباط دارند.
احمد بن اسحاق می گوید روزی بر امام علی بن محمد علیه السلام وارد شدم و از او سؤال کردم: ای سرور من بعضی از اوقات برایم مقدور نیست که به خدمت شما برسم، پس در آن وقت به چه شخصی روی آورم و از چه کسی امتثال امر کنم؟
حضرت(ع) در جوابم فرمود: «این ابوعمر ثقه و امین ماست آنچه او به شما می گوید و ادا می کند از ناحیه من گفته و ادا کرده است.»
احمد می گوید: وقتی امام علی بن محمد علیه السلام از دنیا رفتند روزی به محضر فرزندش امام عسکری علیه السلام رسیدم و همان سؤال را تکرار نمودم؟ حضرت(ع) در جوابم فرمود: «این عمر ثقه و مورد اعتماد ماست در زمان حیات و پس از مرگمان و او مورد اعتماد امام قبلی نیز بوده است. پس هرچه را او بگوید و به شما ادا کند از طرف من گفته و ادا کرده است.»(الغیبه، ص 215)
تفاوت محب و شیعه
حجت الاسلام «نظری خرم» با اشاره به شرایط زندگانی امام عسکری(ع)، اظهار کرد: بنابر نقل تاریخ امام حسن عسکری(ع) یک تبعیدیِ تحت کنترل بوده اند، چنان که در کتاب «غیبت» شیخ طوسی آمده ایشان باید حضور خود در سامرا را، به طور مدام به حکومت اطلاع می دادند و طبق نقل یکی از خدمتکاران، امام(ع) هر دوشنبه و پنجشنبه مجبور بودند در دارالخلافه حاضر شوند و حضور خود را به ماموران اطلاع دهند.
استاد حوزه اضافه کرد: خفقان در ان دوران به گونه ای بود که شیعیان اجازه و امکان ارتباط با حضرت(ع) را نداشتند، از شخصی به نام علی بن جعفر نقل است که: روزی قرار بود امام(ع) را به دارالخلافه ببرند، در انتظار دیدن ایشان نشسته بودم که ناگهان توقیعی از حضرت(ع) به من رسید که در آن، فرموده بودند: «ألّا یسلمنّ علیّ أحد و لا یشیر الیّ بیده و لا یؤمئ فإنّکم لا تؤمنون علی أنفسکم» یعنی زمانی که از مقابل شما عبور می کنم به من سلام هم ندهید و یا اشاره ای هم نکنید زیرا شما در امان نیستید و با این امر، ارادت شما به من نشان داده می شود و جانتان به خطر می افتد.
وی با بیان اینکه اما امام عسکری(ع) در چنین شرایطی از زمینه سازی برای غیبت و مهدویت دست نکشیده اند، تصریح کرد: بنابر برخی از نقل ها امام(ع) در اواخر عمر مبارکشان و در آستانه غیبت، با بیان روایاتی، میان شیعه و محب تفاوت قائل می شدند، در نقلی است که از حضرت(ع) درباره شیعه از نوع اعتقادی و شیعه در حد دوست اهل بیت (ع) سوال کردند و ایشان فرمودند: «شیعیان ما افرادی هستند که از ما در جمیع فرمان ها، تبعیت و اطاعت می کنند و فردی که مخالفتی در این امور کند، جزء شیعیان ما نیست.»
نظری خرم با اشاره به زمینه سازی های امام عسکری(ع) برای ورود جامعه به عصر غیبت امام عصر(عج)، بیان کرد: داشتن وکیل از سوی امامان معصوم(ع) پیش از امام عسکری(ع) آغاز شده بود و ائمه اطهار(ع) در شهرهای مختلف وکیل داشتند و حتی در نقلی در کتاب «کمال الدین» آمده است که امام عسکری(ع) پیکی مخصوص داشته است که برای حضرت(ع) خبر می برده و یا می آورده است و یکی از این افراد نقل می کند: آخرین باری که امام(ع) نامه ای به من دادند تا ببرم بیمار بودند و نامه را که من دادند وفرمودند: «نامه را به مدائن ببر و به فلان شخص تحویل بده و 15 روز دیگر برمی گردی و آن زمان من را غسل و کفن می دهند.» و این پیک نقل می کند که نامه را گرفتم و از سامرا به سمت مدائن حرکت کردم و زمانی که برگشتم، باخبر شدم که امام(ع) به شهادت رسیده اند.
وی با اشاره به اینکه زمانی که امام عسکری(ع) به شهادت رسیدند، مردم فریاد می زدند و شیون می کردند که ابن رضا(ع) از دنیا رفت، تاکید کرد: در زمان تشییع حضرت(ع) بازار سامرا تعطیل شد و بسیاری از مسئولان و بزرگان و شخصیت های نظامی و ... به همراه مردم، برای تشییع ایشان آمدند و در کتاب «کمال الدین» آمده است که در آن روز در سامرا قیامتی برپا شد که نشان می دهد، با وجود همه آن محدودیت ها، امام(ع) چه جایگاه و عظمتی داشته است.
مردم را با غیر زبان دعوت کنید
حجت الاسلام «علی جلائیان» نیز درباره درس های انتظار در سبک زندگی امام عسکری(ع)، گفت: ایشان خطاب به شیعیان توصیه هایی دارند؛ توصیه امام حسن عسکری(ع) در روایتی که در کتاب «بحارالانوار»، جلد 75، صفحه 372 آمده به زیبایی ترسیم شده ازجمله: توصیه به تلاش کردن برای خدا، راستگویی، ادای امانت و مانند آن و در مرحله دوم چگونگی برخورد شیعیان با کسانی که از لحاظ مذهب با آنها هماهنگ نیستند را تبیین می کنند و می فرمایند: «شیعیان در نماز مخالفان شرکت کنند، به تشییع جنازه آنان بروند، اگر بیمار شدند به عیادت بیماران آنها بروند، حقوق شان را رعایت کنند به طوری که شیعه معروف به انجام خوبی ها، پایبندی به امانت، راستگویی و حُسن خُلق شود»؛ حضرت عسکری(ع) پس از آن می فرمایند: «اگر چنین بودید به شما اشاره می کنند و می گویند او شیعه است و این باعث می شود که ما خوشحال شویم آنگاه شما برای ما مایه زینت هستید نه مایه سرخوردگی».
مدیر مرکز پژوهش دانشگاه علوم اسلامی رضوی تاکید کرد: آنچه ما امروز به طور مشخص، از زندگی ائمه(ع) به ویژه امام حسن عسگری(ع) می توانیم به دست آوریم این است که معصوم(ع) فرمودند: «كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُمُ الوَرَعَ وَالاِجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَيرَ، فَإِنَّ ذلِكَ داعِيَةٌ؛ مردم را با غير زبان خود به مذهب خويش دعوت كنيد، تا پارسايى و سختكوشى در عمل و عبادت و نماز و خوبى را از شما ببينند؛ زيرا اينها، خود بهترين مبلّغند».
وی در پایان خاطرنشان کرد: این حدیث در پی تبیین این مساله است که شاید گاهی زمان بیان ایده ها نباشد، ولی صراحت در عقیده و قاطع بودن در موضعی که انسان دارد و تسامح در رفتار با دیگران، مسیر حق را نشان می دهد و باعث استحکام آن می شود، امام حسن عسگری(ع) چنین بودند. در دوران حیات شان در ارتباط تنگاتنگ با مخالفان و دیگر مذاهب زندگی می کردند. ارتباط کریمانه با دیگران داشتند و هرگز کسی را طرد نکردند. امروز نیز ما باید از ایشان درس بگیریم و با غیر هم کیشان خود به درستی رفتار کرده و ارتباطی صحیح با آنها داشته باشیم.
راه نجات از فتنه های عصر غیبت
امام حسن عسکری(ع) در تبیین باور و آموزه مهدویت و ورود جامعه به عصر غیبت تلاش های درخوری انجام داده اند که بخشی از آن مربوط به روایات روشنگرانه ایشان است.
ایشان می فرمایند: «سوگند به خدا حضرت مهدی –عجل الله تعالی فرجه الشریف –آن قدر غایب می شود که در زمان غیبت (طولانی اش) از هلاکت نجات نمی یابد، مگر کسی که خدای بزرگ او را بر عقیده به امامت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) ثابت گرداند و به او توفیق دهد که برای تعجیل فرجش دعا کند.» (کمال الدین ،ج 2، ص 384)
همچنین از ایشان است که: «مَثَل او (امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف) در این امت، مثل خضر و ذوالقرنین است او غیبتی خواهد داشت که هیچ کس در آن نجات نمی یابد مگر کسی که خدای تعالی او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج موفق سازد». (کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 38، ص 81)
و نیز از امام حسن عسگری(ع) است که فرمودند: «هرگاه صبحگاهان روزی دیدید که امامی از آل محمد(صلی الله و آله وسلم) غایب گشته و او را مشاهده نمی کنید، پس به درگاه خداوند عزوجل استغاثه نمایید و فرج و ظهور او را از پروردگار بخواهید، پس چه زود باشد که فرج و گشایش برشما رخ نماید». (کمال الدین، ج 8، باب 32)
نظر شما