به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری شبستان، «ثریا مطهرنیا»، کارشناس آموزشی یاداشت اختصاصی را در اختیار خبرگزاری شبستان قرار داده است که در زیر می خوانید:
یکی از خنثی ترین وزرای این دولت، وزیری است که می گوید انتظار مسئولین از خروجی آموزش و پرورش در چند دهه گذشته برآورده نشده، این چشم بسته غیب گفتن و تاکید ایشان بر این نکته که باید بپذیریم بخشی از نقایص متوجه آموزش و پرورش است و نیز وارد شدن سلانه سلانه به بحث نقد کنکور و همزمان دفاع کردن از ماندن کنکور یا اظهار نظرهایی در مورد سیستم کمک آموزشی برخی از نهادها همزمان با بحث حمایت از آموزش و پرورش رسمی دو گزاره را در ذهن ایجاد می کند، اول آنکه ایشان همزمان موافق و مخالف پدیدارهاست و دوم آنکه نمیخواهد مشکلات فرهنگیان و افت کیفیت آموزشی را ببیند.
بطحایی از سویی ظفرمندانه از نگاه مسئولین و حق دادن به آنها داد سخن سر می دهد که ولی نعمت های آموزش و پرورش یعنی مردم را نادیده می گیرد و چنان از امور نه چندان مهم نگران است که انگار اصلا از مطالبات و هزینه های صنفی معلمان و فرهنگیان بی اطلاع است.
در نگاه وزیر آموزش و پرورش باید چنان تعدیل ساختاری در جهت چابک سازی در بدنه اداری صورت بگیرد که انگار کشف نادری صورت گرفته و چنان برای امور حاشیه ای شرح کشاف ارائه می کند که انسان را به فکر فرو می برد که کار راس یک سازمان به این مهمی به کجا کشیده که اینگونه خود را از مجموعه جدا کرده است؟
چنان مبانی خصوصی سازی اقتصادی در ذهن او ایجاد شده که آموزش و پرورش را تابعی از بنگاه های اقتصادی می بیند و چنان از تعدیل ساختاری می گوید که انگار رئیس یک شرکت خصوصی است که موظف به بازتولید نئولیبرالیسم در وجه آموزشی آن است.
جناب وزیر فراموش کرده اند از یک سو بخشنامه های منع جذب کمک های مردمی صادر می کند و از یک سو بودجه ای کافی برای گرداندن امور مدارس وجود ندارد، از یک سو یک کتاب مثلا به روز جهت تدریس به معلم داده می شود و از یک سو امکاناتی برای تدریس آن وجود ندارد، از یک سو از بودجه ی کلان اختصاص داده شده به آموزش و پرورش گفته می شود و از یک سو شرایط خطیر اقتصادی، رفاهی و افت کیفیت آموزشی دیده نمی شود.
نگاهی به سختی شرایط تدریس و نیز بافت های فرسوده آموزشی و نیز استانداردهای جهانی آموزشی در کنار بازار آموزش غیر انتفاعی و کنکوری و شعارهای منفعلانه ایشان و چشم فرو بستن بر مناطق محروم و کمتر توسعه یافته و چندین گزاره ی دیگر این سوال را مطرح می کند که علاوه بر نارسایی های نظارتی و پارلمانی، ایشان چه برنامه ی عملی برای حل شوکهای مزمن در آستانه ی بحران را برای آموزش و پرورش دارند؟ چه دست آوردهای عینی و قابل احصایی در مسئولیت خود برای تغییر سیاست گذاری های رایج داشته و چه نمره ای را از جامعه ی فرهنگیان کشور می گیرند؟
هر شغلی شرایط خاص خودش را دارد، اگریک کارمند بانک یک حقوق نسبتا بیشتر دریافت می کند در قبالش در آستانه ی ده ها محدودیت است و اگر یک معلم یک ساعت کار فکری و آموزشی می کند به مراتب بیشتر از کارهای فیزیکی انرژی می گذارد و هزینه می کند، هر چند که در بسیاری مدارس مدیران و معلمان ناچار به کار فیزیکی هم برای جبران کسری نیروی انسانی و نظافت و... هم هستند.
جناب وزیر بهتر است در فکر راه چاره باشند و به جای اظهارات خنثی برنامه و اقدامات موثری را برای تغییر نگاه خویش و مسئولین نسبت به سیاست های آموزشی و همزمان رایزنی لازم برای استیفای حقوق دانش آموزان و اولیای آنها و نیز فرهنگیان بردارند و از نگاه سوپرمارکتی به آموزش و پرورش بپرهیزند.
خصوصی سازی آموزش و پرورش، تعدیل ساختاری، ایجاد مدارس و آموزشگاه های پولی و.... آرمان و چشم انداز انقلاب و جامعه ما برای آموزش و پرورش نیست و ایضا نگاه های سیاسی و دم انتخاباتی به معلمین چاره ساز نخواهد بود، بهتر است به جای نادیده انگاری مطالبات و نیز بی برنامگی، انفعال و حفظ وضع موجود برای لمس مشکلات، بصورت آزمایشی یک سال برای اطلاع و لمس مشکلات در یکی از مدارس فرسوده ی روستایی با شرایط یک فرهنگی تدریس کنند.
بودجه ی ۹۸ در راه است، امید آن می رود که نمایندگان مجلس در بحث تصویب بودجه ریزی نیازهای اساسی آموزش و پرورش را ببینند و از سویی دیگر در بحث کیفی سازی آموزش و پرورش به خود اظهارات وزیر توجه کنند که می گوید بیشترین بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق معلمان می شود!
معلمان علاوه بر مشکلات خود با درد فقر دانش آموزان دست به گریبان هستند و این درد مضاعف این قشر را فرسوده کرده و حتی حقوق خود را با دانش آموزان شریک می شوند اما برخی ها صندوق ذخیره فرهنگیان و امثال آن را به راحتی بر باد می دهند!
شاید دیدن صحنه ی گرسنگی یک کودک در سر کلاس را دیدن برای تکان خوردن ذهن ها و تغییر برنامه ها و سیاست های برخی کافی نباشد اما دیدن صحنه های تفاخر آمیز، لاکچری و اینستاگرامی تجدید فراش عده ای برای تغییر نگرش جامعه کافی است.
نظر شما