برگزاری سمپوزیوم «علی شریعتی و آینده تفکر در ایران»/از شریعتی پژوهی غفلت کرده ایم

دبیر دومین سمپوزیوم «علی شریعتی و آینده تفکر در ایران» با اعلام بررسی نگاه دکتر شریعتی به موضوعات مختلف، گفت: شریعتی پژوهی از مباحث مغفول جامعه ما است؛ اگر درپی تغییر و تحول ایجابی در کشور هستیم باید فضای دیالوگ را تقویت کنیم.

«سید جواد میری» در گفت وگو با خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان با اشاره به برگزاری دومین سمپوزیوم «علی شریعتی و آینده تفکر در ایران»، اظهار کرد: اگرچه برای این سمپوزیوم  محورهای مشخصی اعلام شده است اما اگر حوزه های دیگری نیز مدنظر پژوهشگران باشد با رای و نظر هیئت علمی سمپوزیوم، امکان ارائه و بررسی آنها وجود دارد.

 

دبیر دومین سمپوزیوم «علی شریعتی و آینده تفکر در ایران» ادامه داد: در این سمپوزیوم می کوشیم تا نگاه شریعتی به موضوعات مختلف را بررسی کنیم، برای مثال نگاه او به فمنیسم و زن و شریعتی و تاملاتش نسبت به جریان های فمنیستی، اینکه وقتی کتاب «زن» یا «فاطمه، فاطمه است» را نوشت چه رویکردی داشت سنتی بود یعنی به دنبال بازسازی نقش سنتی زنان در دنیای پیشامدرن بود یا مخاطب را به نقش های مدرن دعوت می کرد که در جامعه آن روز ایران به ویژه تهران ظهور می کرد یا در نقد مدرنیته و نقد سنتی هر دو می نوشت.

 

وی تصریح کرد: همچنین، نسبت شریعتی با خوانش های فمنیستی چه جریان های چپ و آنارشیستی و مارکسیتی و چه جریان های معاصر بررسی می شود.

 

میری شریعتی پژوهی را از مباحث مغفول دانست و بیان کرد: این در حالی است که باید نسبت وی با کلاسیک های علوم اجتماعی انسانی بررسی شود؛ برای مثال بسیاری معتقدند شریعتی اصلاً جامعه شناس نبوده و علوم اجتماعی را نمی فهمیده و ایدئولوگ بوده و تلاش کرده بحث هایی را جسته گریخته گرفته و بعد ضد پهلوی تهییج کند و قرائتی از اسلام ارائه دهد در جالی که فهمی از علوم اجتماعی به مثابه گفتمان مدرن نداشته است.

 

دبیر دومین سمپوزیوم «علی شریعتی و آینده تفکر در ایران» تاکید کرد: اما ... واقعیت این است که ما با 36 جلد کتاب مواجهیم که در آنها شریعتی به صورت منظم و سیستماتیک اشاراتی به بزرگان علوم اجتماعی مثل «مارکس»، «وبر»، «دورکهایم» و نیز فلاسفه ای مثل «راسل» داشته و به بزرگانی نظیر «یونگ» و «فروید» می پردازد؛ لذا باید بدانمی خوانش شریعتی از این بزرگان چیست؟

 

وی اضافه کرد: باید بدانیم آیا می توان خوانشی از نگاه شریعتی به این کلاسیک ها داشت و دانست تفسیری که برای مثال شریعتی از دورکهایم ارائه می کند، چگونه است آیا منطبق با نگاه مارکسیست و توده های معاصر شریعتی در ایران و جهان است یا تفاوت دارد؟ همچنین است نگاه وی به مارکس که آیا چپ سوسیال است یا بین مارکس و مارکسیسم تفاوت قائل می شود؟.

 

میری با بیان اینکه پاسخ این سوالات در علوم انسانی ایران کاملا مغفول مانده است، گفت: علاوه بر این، در 41 سال بعد از رحلت دکتر شریعتی، سه جریان عمده در مواجهه با وی فعال بوده است: برخی معتقدند وی ایدئولوگِ انقلاب بوده و به مثابه معلم انقلاب به وی می نگرند و متون اش را ذیل این چارچوب تعریف می کنند و می گویند مثلا در افق دهه 50 به شریعتی می نگرند، این یعنی بازتولید شریعتیِ دهه 50 در دهه 90.

 

مولف و کارشناس علوم اجتماعی ادامه داد: عده ای دیگر می گویند امروز شریعتی در حوزه های مختلف یک ایدئولوگ است و همانطور که مارکسیست ها به متون مارکس می نگرند ما نیز باید به متون او بنگریم؛ عده ای هم نوشریعتی اند و می گویند بازتولید شریعتی ممکن نیست اما متن شریعتی به دلیل نظام مهندسی فکری به مثابه نقشه راه باید به تناسب پرسش های امروز بازخوانی شود. در این میان عده ای هم اساساً با ضدیت با شریعتی است که هویت می یابند، یعنی می کوشند از این طریق به نام و شهرت دست یابند و از هر فرصتی استفاده می کنند که بگویند شریعتی مسبب وضعیت امروز است.

 

وی تاکید کرد: در این میان ما در این سمپوزیوم در پی آن هستیم که شریعتی را به مثابه انسان آکادمیک معرفی کنیم و شریعتی پژوهی و نسبت او با زبان، سوسیالیسم و خوانش او از هایدگر، خوانش او از مفاهیمی چون ملیت و هویت را بررسی کنیم و بگوییم وی چه فهمی از فلسفه داشته و چرا با فلاسفه مخالفت می کرده است و یا خوانش شریعتی از عرفان چینی و هندی و یا تاریخ اسلام را بررسی کنیم و بدانیم آیا فهمی از تصوف داشته و اگر صحبت از برادری و برابری می کند مقصودش چیست؟ رابطه شریعتی با شخصیت هایی مثل «شهید مطهری»، «تولستوی» و یا «داستایوفسکی» چیست؟.

 

میری ابراز کرد: از این رو، ابعاد و زوایایی از شریعتی را که بررسی نشده، محور قرار داده ایم مثل نسبت شریعتی با انقلاب و جمهوری اسلامی؛ تا بدانیم اگرچه او این نظام را درک نکرد اما آن نظم سیاسی که در «امت و امامت» در مقابل لیبرالیسم و کمونیسم ارائه کرده چه نسبتی با جمهوری اسلامی دارد؛ برای مثال نگاهش به خوانش ولایت فقیهِ امام خمینی(ره)، جمهوری اسلامی شهید مطهری و دیگر خوانش ها درباره فلسفه سیاسی چگونه است؟

 

دبیر دومین سمپوزیوم «علی شریعتی و آینده تفکر در ایران» اعلام کرد: این سمپوزیوم به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و همکاری انجمن جامعه شناسی ایران و گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی گروه جامعه ادیان پژوهشگاه سوم آذرماه برگزار می شود و شخصیت هایی همچون «بیژن عبدالکریمی»، «حسن محدثی»، «سیدمحسن فاطمی» و «قاسم پورحسن» در آن سخنرانی می کنند.

 

وی با اعلام دریافت نزدیک به 100 چکیده مقاله تا نیمه آبان توسط دبیرخانه، بیان کرد: از همه ایران در این سمپوزیوم شرکت می کنند و از خارج از کشور هم 10 نفر تا کنون مقالاتشان را ارسال کرده اند. همه چکیده های تاییدشده منتشر می شود و بعد از سمینار مقالات سخنرانان تا انتهای دی ماه دریافت و منتشر می شود.

 

میری با بیان اینکه حضور در این سمپوزیوم برای عموم علاقمندان آزاد است، تاکید کرد: آنچه در این سمپوزیوم درباره علوم انسانی دنبال می شود، خلق افق ها و فرصت های جدید برای دیالوگ است چون این علوم با انسان و انسانیت در ارتباط اند.

 

این استاد دانشگاه با ابراز تاسف از وضعیت کنونی توجه به علوم انسانی، بیان کرد: در وزارت علوم در دوره های مختلف فضایی حاکم شد که مقاله نویسی و ثبت آن در آی.اس.آی را مترادف تولید علم دانست و در سایه این تعبیر اینطور وانمود شد که علم انسانی در حال تولید است در حالی که بدون خلاقیت هیچ علمی تولید نمی شود.

 

وی با تاکید بر لزوم خلق افق در فضای علم، خاطرنشان کرد: این یعنی خلق فضایی که اندیشمندان و متفکران و اهل علم بتوانند در آنگفت وگو کنند و این همان کاری است که سمپوزیوم با فضاسازی برای تضارب آراء ایجاد و اینچنین اجتماعات علمی را تقویت می کند. این یعنی اگر درپی تغییر و تحول ایجابی در کشور هستیم باید فضای دیالوگ را تقویت کنیم و به اجتماعات و انجمن های علمی بها بدهیم.

 

 

کد خبر 739030

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha