خبرگزاری شبستان: تاریخ اسلام نشان می دهد که مساجد در صدر اسلام نه تنها محل عبادت که مرکزی برای تمام امور مهم حکومتی مانند سیاست، اجتماع، قضاوت و بسیج نیروها بوده است.
نقش و اهمیت مسجد در اسلام
مسجد مهم ترین نهاد فرهنگ ساز در جامعه اسلامی است که نقش بسزایی در تقویت بنیه دینی مردم دارد.
در فرهنگ دینی، نام مسجد یادآور بندگی در پیشگاه خداوند متعال است و در حقیقت، برترین و اصیل ترین محل برای عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال مسجد است. بنابراین، در قرآن کریم بر جنبه های عبادی مسجد بیش از هر بعد دیگری تکیه شده است.
مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است؛ 'و اَنَّ المساجدَ لِلّهِ فَلاَ تَدعُوا مَعَ اللَّهِ اَحداً. '(جن: 18)
مسجد جایگاه زمزمه و نجوای صادقانه با معبود است؛ 'وَ اَقیمُوا وُجوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجد وَادعُوهُ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ'». (حج: 4)
مسجد ؛ مرکز امور سیاسی و اجتماعی
هر چند مهم ترین و اصلی ترین کارکرد مسجد در اسلام عبادت است اما این موضوع، تنها برنامه مسجد در اسلام نبوده و تاریخ اسلام نشان می دهد که مسجد مرکز تمام امور مهم حکومت نوپای اسلامی بوده است.
امام خمینی (ره) در گفتاری، این نقش مسجد را مورد تأکید قرار داده، می فرماید:' این مسجدالحرام و مساجد دیگر در زمان رسول اکرم (ص) مرکز جنگ ها و سیاست ها و مرکز امور اجتماعی و سیاسی بوده؛ این طور نبوده است در مسجد پیامبر، همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد، مسائل سیاسی اش بیش تر بوده است. اسلام می خواهد که مردم آگاهانه برای مصالح مسلمین در آن جا فعالیت کنند.
مسجد پایگاه عمومی مسلمانان و محل حضور قشرهای گوناگون است. از این رو جایگاه مناسبی است برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارسایی های اجتماعی.
مسجد؛ کانون مذهبی ـ اجتماعی
مسجد جایگاه ارشاد و تبلیغ مسائل اسلامی است. پیامبر اکرم (ص) با استفاده از این رسانه معنوی به تبیین احکام و اعتقادات اسلامی برای مسلمانان می پرداختند و پس از ایشان نیز این کارکرد مسجد دنبال شده و مهم ترین مرکز برای نشر و تبیین عقاید اسلامی زیر نظر عالمان دینی مسجد است.
مسجد مرکز اجتماع
از آغاز اسلام، از مسجد علاوه بر وظایف دینی و الهی، استفاده های دیگری نیز شده است. این کار حتی پیش از هجرت پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه نیز صورت می گرفت؛ مردم برای بحث در مسائل روزانه و برای کارهای مهم دیگر گرد کعبه جمع می شدند، پیامبر می نشستند و افراد به ملاقات ایشان می آمدند. و با آن حضرت به بحث و گفت و گو می پرداختند. با ساختن مسجد پیامبر (ص) در مدینه، استفاده از این مؤسسه جدید به عنوان مرکز تجمع مردم شروع شد.
پیامبر اکرم (ص) به طور مرتب از همراهان خود در مسجد دیدن می کردند، با آن ها درباره مسائل دینی و دیگر مسائل به گفت وگو می پرداختند و برای جنگ ها نقشه می کشیدند، نمایندگانی به نقاط دور دست می فرستادند و هدایای دولت ها و قبایل را دریافت می داشتند، بیش تر اوقات چادرهایی در حیاط مسجد برای پذیرایی از مهمانان حضرت محمد (ص) بر پا می شد.
مسجد به عنوان یک مرکز اجتماعی از سه طریق، به مراجعان خود خدمت می کرد: خدمت اجتماعی، سیاسی و آموزشی. وسعت و شدت هر یک از این وظایف و نقش ها از محلی تا محل دیگر تفاوت پیدا می کرد و این اختلاف مربوط به مشخصات و کیفیات هر یک از آن نواحی بود.
مسجد و سیاست
از همان اوایل، مسجد علاوه بر محل تجمع مسلمانان، محل امور سیاسی آن ها نیز بوده است. خواست پیامبر (ص) از ساختن مسجد هر چه بوده باشد، با پیشرفت اسلام، مسجد اهمیت بیش تری پیدا کرد و مرکز سیاسی و مذهبی جامعه جدید گردید. در مسجد، مؤمنان برای عبادت به دور پیامبر (ص) گرد می آمدند و ایشان سخنان خود را که شامل تسلیم شدن در برابر اراده خداوند و اصول مربوط به زندگی اجتماعی بود بیان می کرد و امور مذهبی و سیاسی مسلمانان توسط مسجد اداره می شد.
ارتباط بین مسجد و سیاست به روش های متعدد انجام می گرفت؛ یکی از آن ها این بود که پس از هر فتحی، مسلمانان سعی می کردند مسجدی در وسط شهر و نزدیک محل اسکان حاکم شهر، که دارالاماره گفته میشد، بنا کنند.
در بعضی شهرها، مسجد به قدری نزدیک به دارالاماره ساخته می شد که دو ساختمان به یکدیگر ارتباط پیدا می کردند و این ارتباط نزدیک نشان دهنده این واقعیت بود که حاکم شهر مسؤول مذهبی و سیاسی آن جامعه است. ساخت و جوهر اسلام در این است که مذهب و سیاست از هم جدا نباشند.
یک نفر می تواند در دو زمینه فعالیت داشته باشد؛ یعنی: هم حاکم باشد و هم رهبر مذهبی؛ یک ساختمان ـ یعنی: مسجد ـ نیز مرکز جلب مردم در امور سیاسی و مذهبی بود.
عبدالواحد پیدرسن یکی از اندیشمندان مسلمان دانمارک با استفاده از اطلاعات مورخان اولیه اسلام، می نویسد که نتیجه جنگ ها و برخوردهای نظامی معمولاً در مساجد اعلام می شد و مشاوران جنگی در مسجد حضور داشتند و دستورها و فرامینی که در رابطه با جنگ صادر می شد، از طرف فرمانده نظامی یا حاکم اعلام می گشت.
مسجد؛ محل بیت المال مسلمانان
مسجد در صدر اسلام و سپس در زمان های بعد، مکانی برای حفظ خزانه مملکت اسلامی بود.
در کتب تاریخ اسلامی، فراوان اشاره شده است به جایی در مسجد به نام قبة بیت المال که خلفا ثروت نقدی عمومی را که از طریق زکات و مالیات اسلامی و غنایم جنگی به دست می آمد، در آن جا جمع و حفظ می کردند.
ابن رسته، از علمای قرن سوم هجری، بیت المال مذکور را در کتاب الاعلاق النفسیه توصیف کرده و گفته است: این مکان، شبیه قبه ای بود که دارای درهایی از آهن بود و در سمت جلوی منبر قرارداشت.
مسجد جامع ابن طولون، که در سال 263 در قاهره ساخته شد، به دستور خود وی، پس از عشا قفل و بسته می شد؛ زیرا بیت المال در آن قرار داشت.
این مسأله، که خزانه دولت یا بیت المال در مسجد جامع شهر نگه داری می شد، نشانگر ارتباط محکم بین مذهب و سیاست بود. بیش تر صاحب نظران معتقدند که این رسم از زمان های اول حکومت خلفا شروع شد؛ آن ها مسجد را محل امنی برای نگه داری ثروت ملی می دانستند.خزانه شهر دمشق برای مدتی در مسجد اموی نگه داری می شد.
پیدرسن می نویسد که در فلسطین، خزانه هر شهر در مسجد جامع آن شهر نگه داری می شد.
مسجد و قضاوت
امیرالمؤمنین (ع) ایام معیّنی از هفته، در مسجد جامع می نشست تا بین مردم قضاوت نماید و در پرتو عدالت اسلامی، به حل و فصل اختلافات و منازعات مردم می پرداخت.
دائرة المعارف اسلام از کار قضاوت در مساجد به عنوان یک فعالیت سیاسی نام برده، می نویسد: این واقعیت که مسجد به عنوان دادگاه قضاوت مورد استفاده قرار می گرفت، نشان دهنده فعالیت های سیاسی مسجد بود؛ زیرا از ابتدا، در جامعه مسلمانان، صدور رأی به طریق حکمیت از وظایف حاکم به شمار می آمد و چون بنیانگذار اسلام، حضرت محمد (ص)، بیش تر اختلافات را در مسجد حل و فصل می کرد، بنابراین، انجام این گونه امور، در مسجد پیش از تشکیل دادگاه های معمولی، از کارهای عادی بود.
مسجد؛ مرکز آموزش
مساجد نهادهای اساسی آموزش در زمینه های قرآن، احکام، اخلاق و علومی مانند کلام و فقه بوده اند. در پیوند با همین نقش آموزشی، به تدریج، مساجد عهده دار کتابخانه های عظیم و پر رونقی شدند که در برخی از شهرهای ایران امروز نیز وجود دارد.
مساجد محل پرورش استادان بزرگی بودند که بعدها خود از علما و مدرسان بنام اسلام گردیدند.
مسجد و دانشگاه
مبالغه نیست اگر گفته شود که مسجد در گذشته، همان نقشی را داشت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کنونی دارند.
بزرگ ترین علما، که مسلمانان به آن ها مباهات می کنند، حیات علمی خود را در رواق های مساجد سپری می کردند و آن گاه که بهره کافی کسب می نمودند، حلقات درس تشکیل می دادند و به تعلیم می پرداختند. از این رو می توان گفت که مساجد مسلمانان در هیچ روزی از حلقه درس علما و طلاب خالی نبوده، حتی امروزه نیز در این زمینه، مساجد همچون ستارگان فروزانی می درخشند و همه ساله هزاران استاد از این مساجد و مؤسسات وابسته به آن ها خارج می شوند و به نشر اسلام و علوم اسلامی می پردازند.
مارسل بوازار در کتاب اسلام در جهان امروز، در این باره می نویسد: مسجد عامل نیرومندی در همبستگی و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت، نمی توان نادیده گرفت، به خصوص در روزگار معاصر، که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دوباره از خود نشان می دهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امّت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطه جویان در آمده است. اندک اندک مساجد موقعیت سال های نخستین ظهور اسلام را به دست آورده اند.
تأسیس کتابخانه ها و تالار اجتماعات در درون مساجد این حقیقت را آشکار می سازد که مساجد در اسلام بدان گونه که بعضی پنداشته اند، منحصراً برای ادای فریضه نماز نیست و یقیناً یکی از مراکز سیاسی و فرهنگی مهم اسلام است. اقامه نماز جمعه وسیله ای است برای گردهمایی مسلمانان در روز تعطیل و طرح مسائل مهم اجتماعی و بحث و گفت وگو در باب کمبودهای رفاهی؛ نظیر بهداشت، مسکن، تصمیم گیری های سیاسی، مسائل حرفه ای و غیر آن. در حقیقت، برپایی نماز جمعه به کار گرفتن عبادت خداوند است در راه خدمت به امّت. گردهمایی جمعه، به ویژه در سال های اخیر، در ممالک آزاد شده توسط اسلام، تأثیر و کارایی بسیاری داشته است.
در این سال ها، علی رغم تفرقه و پراکندگی سیاسی مردم، گردهمایی مسلمانان ناخشنود از حکومت های ستمگر فاسد، در درون همین مساجد طرح قیام عمومی و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلی در ارکان فرمان روایی دست نشاندگان استعمار غرب پدید آورده است؛ کاری که احزاب و گروه های سیاسی مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند.
آموزش در مساجد
مسلمانان در نخستین قرن های هجری، بیش از هر چیز، به بحث و تحقیق درباره قرآن و احکام آن و احادیث و روایات و درایت آن ها و زبان و فرهنگ عربی، که ملازم قطعی و دایمی دین بود، توجه داشتند. همه این کوشش ها فقط در راه تحکیم مبانی دین و نشر و تعلیم آن انجام می گرفت. به همین دلیل، مراکز اجتماعات دینی برای مسلمانان، در حکم قدیمی ترین مراکز تعلیمی هم بوده است و حتی اگر بخواهیم از مدارس کهن کشورهای اسلامی سخن به میان آوریم، باید مساجد را مورد توجه قرار دهیم و پس از آن هم که ساختن مدرسه برای تعلیم علوم شرعی معمول شد، معماری مخصوص مساجد در آن ها مؤثر واقع گردید.
باید در نظر داشت که پس از ایجاد و توسعه مدارس، مساجد نیز مانند سابق، جنبه تربیتی و تعلیمی خود را حفظ کرد. علت اساسی آن که مساجد به شکل مراکز آموزشی درآمد، تعلیم علوم شرعی بود. بنابراین، در درجه نخست، علم قرائت قرآن و تفسیر و حدیث و فقه در مساجد و همچنین تعلیم زبان و ادب عربی مورد توجه بود.
پایان پیام/
نظر شما