سناریوهای آینده سیاسی «بن سلمان»

بی ثباتی و در معرض سقوط داخلی بودن به نفع هیچ کس در رژیم سعودی نیست بنابراین ریاض تلاش می کند که خیلی سریع راه فراری از بحران قتل «خاشقچی» پیدا کند.

خبرگزاری شبستان، گروه بین الملل: قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول منجر به جدی ترین بحران بین المللی برای این کشور از زمان حملات 11 سپتامبر شده است.

 

این ترور سیاسی نه تنها به خاطر شیوه وحشتناک انجامش بلکه به این علت آسیب زننده است که در زمان انتشار گسترده خبر انجام اصلاحات عربستان در سراسر جهان تفاق افتاد. «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان حالا با حجم زیادی از فشارها مواجه است در حالی که بقای سیاسی او به خطر افتاده است.

 

اکنون برای بسیاری این سوال مطرح شده است که آیا بن سلمان فرد مناسبی برای رهبری تغییر وعده داده شده در عربستان هست؟

 

بازگشت شاهزاده «احمد بن عبدالعزیز» ،برادر «بن سلمان» به عربستان در هفته جاری پس از شش سال تبعید داوطلبانه،نشان دهنده جدی بودن وضعیت کنونی در عربستان است.

 

از آنجا که شاهزاده احمد هیچ گاه به طور عمومی انتصاب «محمد بن سلمان» به عنوان ولعیهد را نپذیرفت، اکنون گمانه زنی ها بر این است که او به عربستان برگشته تا جایگزین برادرش شود یا او را به چالش بکشد.

 

اما محتمل تر این است که بازگشت او بخشی از تلاش آل سعود برای ثابت کردن وحدت این خانواده در مواجهه با شرایط سختی است که در حال حاضر با آن مواجه شده است.

 

ملک سلمان،پادشاه عربستان خود مردی اهل اصلاحات است وقتی در سال های 1963 تا 2011 میلادی فرماندار ریاض بود،اقتصاد این شهر را شکوفا کرد و بسیاری از پروژه های عظیم زیربنایی را به انجام رساند و نقش کلیدی در حفظ خاندان سلطنتی در لحظه های بحرانی تاریخ پادشاهی عربستان ،بازی کرد اما با وجود اینکه در طول زندگی سیاسی اش،معقول بود،دادن این اندازه قدرت به پسر جوان و جاه طلب اما بی تجربه اش اشتباه بزرگی بود که او احتمالا تا به امروز متوجه آن شده است.

 

با فرض اینکه وضعیت سلامتی ملک سلمان وخیم نشود،او بیش از همه قادر به اصلاح این شرایط است اما برای انجام این کار باید میان منافع ملی و بقای سیاسی فرزندش تعادل برقرار کند.

 

به طور کلی سه سناریوی احتمالی وجود دارد که ملک سلمان می تواند با استفاده از آنها ،بحران موجود را حل و فصل کند.

 

اولین سناریو: وضعیت موجود

ملک سلمان می تواند به ولیعد اجازه بدهد تا مثل قبل به کار خود ادامه دهد و افکار عمومی در داخل و خارج را متقاعد کند که موضوع خاشقجی مسئله کوچکی بوده که با محاکمه 18 مظنون به قتل او حل می شود.

 

اما وضعیت کنونی مانند موضوع تحریم قطر نیست که بن سلمان تلاش کرد آن را یک مسئله بسیار کوچک جلوه دهد.

 

تلاش برای سرپوش گذاشتن بر ترور خاشقجی این مطلب را القا می کند که ولیعهد درکی از وخامت و جدی بودن شرایط موجود ندارد.

 

اگر ملک سلمان بر چنین سناریویی تاکید داشته باشد،شاید برخی از کشورها مانند آمریکا و انگلیس از او حمایت کنند اما جامعه بین الملل چنین کاری نمی کند. کشورهایی مانند کانادا،آلمان و سوئد حتی ممکن است عربستان و نفت آن را تحریم کنند که این می تواند اختلافات را عمیق کرده و به بی ثباتی بیشتر منجر شود.

 

این سناریونمی تواند  منجر به یک راه حل درازمدت شود و اگر بر آن اصرار ورزیده شود ، می تواند تبدیل به محاسبه اشتباه استراتژیک برای ریاض شود.

 

با این سناریو، عربستان سعودی در نهایت ولیعهدی خواهد داشت که بدنام شده و که آل سعود را در موقعیتی حساس و شکننده قرار می دهد.

 

سناریوی دوم: تنزل درجه ولیعهد

ملک سلمان می تواند دستور تنزل درجه محمد بن سلمان از سمت ولیعهدی را صادر کند بر این اساس که حتی اگر قتل خاشقجی در نتیجه یک اقدام اشتباه بوده به هر حال تحت نظارت او اتفاق افتاده است.به این ترتیب قدرت هایی که محمد بن سلمان در سه سال گذشته پیدا کرده بار دیگر میان خاندان سعودی تقسیم می شود.

 

این راه حل می تواند موجب شود که سران مسن تر و خردمندتر پست های کلیدی را در اختیار بگیرند که می تواند بازگشت به شیوه های سنتی اجرات کردن سیاست های داخلی و خارجی را تضمین کند.

 

اما این اقدام هم می تواند بسیار بی ثبات کننده باشد چرا که حرکت دادن پسرعموهای با تجربه تر،پیرتر و با صلاحیت تر به جایگاه های قدرت بدون ایجاد جنگ قدرت در آل سعود،کار ساده ای نیست.

 

ملک سلمان همچنین می تواند،شاهزاده احمد را به عنوان ولیعهد انتخاب کند اما این اقدام،قدرت را به دست نسل قدیمی تر می دهد و و امیدها برای انتقال قدرت از فرزندان «ملک عبدالعزیز» به نوه های او را ناامید می کند.

 

علاوه بر این همه این اقدامات می تواند بسیار سخت باشد اگر ولیعهد تصمیم به مقاومت در برابر آنها بگیرد که ابزار آن را نیز در اختیار دارد.

 

بن سلمان نزد بخش قابل توجهی از جمعیت سعودی دارای محبوبیت است و موفق شده در سه سال گذشته جاپای خود را نزد افکار عمومی محکم کند و این مسئله می تواند تلاش ها برای انتقال قدرت را مختل کند.

 

سناریوی سوم: محدود کردن قدرت ها و اختیارات «محمد بن سلمان»

منطقی ترین اقدام برای ملک سلمان این است که ولعیهد را در جایگاه خود نگه دارد اما اختیاراتش را محدود کند. این حرکت می تواند درس عبرتی برای بن سلمان باشد که بداند محدودیت هایی برای جاه طلبی های سیاسی وجود دارد.

 

حتی اگر معلوم شود که بن سلمان دستور به قتل خاشقجی نداده است، باید بخشی از مسئولیت وقوع این جنایت را بر عهده بگیرد ،مسئولیت های دفاعی و امنیتی خود را واگذار کرده و بر روی اصلاحات اقتصادی و اجتماعی داخلی متمرکز شود.

 

با محدود کردن دسترسی های سیاسی ولیعهد و ایجاد تعادل در همه جبهه ها،ملک سلمان می تواند این پیام را به جهان بدهد که شخصا بر تحولات عربستان نظارت دارد.

 

بن سلمان هم از اینکه به عنوان یک صلح طلب در عرصه بین المللی عمل کند، منتفع می شود. هیچ چیز نمی تواند بیشتر از پایان دادن به جنگ یمن به بن سلمان در شرایط کنونی کمک کند.

 

بی ثباتی و در معرض سقوط داخلی بودن به نفع هیچ کس در عربستان نیست بنابراین بسیار مهم است که ملک سلمان و خاندان سلطنتی ،اقدامی فوری برای حل این بحران انجام دهند./

کد خبر 737632

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha