خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: «پیام فضلینژاد» در شوکران سیزدهم با «سیدعبدالله انوار» فیلسوف، متخصص متون کهن، شارح، مترجم، منجم و ریاضیدان به گفتوگو نشست.
وی در این برنامه با اشاره به نقش غزالی در تکفیر فیلسوفان گفت: دین اسلام تا آنجایی که میتواند به عقل تکیه کرده که این تاکید در آیات قرآنی و اقوال بزرگان اسلامی تمام بوده است. آن کسی که اول جرأت کرد عقل را بزند، آقای غزالی بود. این غزالی نه فلسفه میدانست و نه کارهای فیلسوفها را میدانست. دلش هم برای مذهب نسوخته بود. آخر سر هم بر سر این موضوع یک حالت جنونی گرفت و صوفی شد.
وی ادامه داد: غزالی در تهافةالفلاسفه 20 ایراد گرفته که 17 ایرادش را گفته به کفر نمیرسد، ولی سه تا را گفته کفر محض است و به همین دلیل امثال بوعلی را خارج از دین میداند. اینجوری گفته و چون قدرتمند هم بود، بعدها ابنتیمیه و کسان دیگر هم دورش اضافه شدند و اختلاف مذهب و فلسفه شروع شد. فلسفه مبغوض شد و یواشیواش تفکر از بین رفت.
این متفکر مدعی شد: به نظر من دین غالبا به تعصب میکشد و تعصب وقتی با دین همراه باشد و بیاید در فلسفه، هم خودش را خراب میکند و هم دین را خراب میکند. الان در آمریکا اسلامهراسی آمده است. یکی از خویشان ما در آنجا میگوید ما با همسایهمان سالها دوست بودیم و از روزی که اسلامهراسی آمده، بچههایش دیگر به خانه ما رفتوآمد نمیکنند. این جنایت را چه کسی کرده است؟ کارهای داعش و تبلیغات علیه دین، باعث شده این مسائل پیش بیاید.
انوار در پاسخ به این پرسش که آیا کسی میتواند مسلمان باشد و فیلسوف واقعی هم باشد، گفت: بله. ممکن است و خیلیها بودهاند. انسان تا عقل دارد، عقل رهایش نمیکند. انسان تا عقل دارد، عقل همواره مسائل را جلوی او میگذارد و باید راهحل پیدا کند. فیلسوف هم از آسمان نیامده؛ یک موجود غیرعادی هم نیست. او میگوید با این عقلم این مشکلات را باید حل کنم. فیلسوف واقعی همان است.
وی در بخش دیگری از این برنامه درباره مفهوم آزادی گفت: آزادی یک امر و مفهوم نسبی است. باید آزادی را تا حدودی به جامعه داد. اگر بیش از آن به جامعهای که هنوز به آن حد نرسیده آزادی بدهید، جامعه را فلج میکنید. آزادی نسبی را باید بدهیم و هرکس هم که برخلاف این آزادی اقدام کند، جنایتکار است. اینکه بخواهیم خیلی چیزها را فدای آزادی قلابی کنیم اصلا باقی نمیماند. اصلا دموکراسی قلابی برای جامعه ضرر دارد.
انوار تصریح کرد: نباید از این حرفهای بنده استنباط شود که من از دیکتاتوری دفاع میکنم! نخیر! بشریت به نام اینکه انسان است، آزاد است و آزادی بالاترین چیزهاست و هر چیزی هم که ضدآزادی باشد، آن خراب میشود، آزادی خراب نمیشود.
وی افزود: من به نام آزادی همهجوره علاقهمندم و برایش فداکاری میکنم. اما درعین حال هم مواظب آزادی هستم. با شاگردانم هم همینطورم. میگویم سوالاتتان را بپرسید ولی زیادتر از حد بپرسید از درس عقب میافتید. آزادی یعنی پلیس بیرون به درونت بیاید؛ خودت باید برای خودت عین یک پلیس دیکتاتور شوی. مثلا به خودت بگویی چرا باید من نصفهشب آواز بخوانم؟ شاید بیچارهای بخواهد بخوابد.
این متفکر ۹۴ساله خاطرنشان کرد: به نظرم حاکمان ایران اگر این کار را کنند که آزادی دهند و با مردم صحبت کنند، خیلی به نفع میشود. دینمان هم جلا پیدا میکند. بشریت با آزادی جلو میرود و با آزادی مشکلاتش را حل میکند و با آزادی خیلی از فروبستگیها را مهار میکند. اگر جلوی آزادی را بگیری نمیتواند فروبستگی را بشناسد و حل کند. اینجا متفکران قوی بیایند و با یک چنین دینی که پشتوانه تفکر دارد، تفکر را پیاده کنند و چیزهای خوب را بیاورند و چیزهای بد را کنار بگذارند.
نظر شما