خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: کتاب «فلسفه علم برای تبیین علوم انسانی اسلامی و راهکارهای ارتقاء نظام معرفتی حوزه» به قلم حمید رجایی منتشر شد.
فهرست این کتاب به شرح ذیل است:
معرفی نگارنده و اثر
دورنمایی از کتاب
سخن یکم؛ روزآمدسازی حوزه و نظام های آن
سخن دوم؛ ویژگیهای این اثر
بخش نخست، ترسیم مبانی نظری
فصل اول، کلیات و مفاهیم
فصل دوم، تبیین اصول و جانمایه نظریه نگارنده
فصل سوم، در جهان علم چه گذشت؟
فصل چهارم، ابعاد گسترده علم شناسی
فصل پنجم، زمینه های دوره ذره ای-کهکشانی علم
فصل ششم، وارسی تعاملات علم ساختی در مفاهیم علومی
فصل هفتم، انواع تحول فهم
فصل هشتم، طلوع نور معارف اسلام در سپهر معرفت
فصل نهم، بررسی رفتار پارادایمها
فصل دهم، دوره مدینهای علم
فصل یازدهم، مرور پیشنیازهای نظری
فصل دوازدهم تبیین نظام معرفتی خوب و توصیه برای آن
فصل سیزدهم، نظام آموزشی و تربیتی خوب
فصل چهاردهم، نظام مالی- معیشتی مناسب
فصل پانزدهم، ترسیم نظام گفتگویی حوزه با جهان پیرامون
این کتاب، در نهایت، برای تبیین علوم انسانی اسلامی و تولید آن، کوششی انجام داده است و در پی، راهکارهایی برای روزآمد شدن نظامهای معرفتی، آموزشی و معیشتی حوزههای علمیه، ارائه کرده است.
ویژگیهای اثر و محتوای آن
نگارنده در کتاب «فلسفه علم، برای تبیین علوم انسانی اسلامی و روزآمدسازی حوزه های علمیه» چند کار کرده است:
۱٫ مفردات معرفتی مسئله تولید علم را مبتکرانه شرح داده است.
۲٫ یک نظریه مشخص را در تبیین رفتار علم، معرفت دین، و معرفت دینی ارائه کرده است (نظریه ذره ای کهکشانی) که مبین ادوار سهگانه متأخر و آتی علم و یکپارچه بودن همه علوم و نحوه رفتار و تعاملات علم ساختی علوم و برشمردن و تشریح انواع تحولات آن است) این نظریه اگر چه در اجزاء، مسبوق به سابقه است؛ اما در کل، تازه و بدیع است. طبیعتاً باید گسترش یابد و در تقریرها و تحریرهای بعدی، بهینه شود.
۳٫ این نظریه ذیل جهانبینی اسلامی و در چهارچوب محکمات معارفی آن پیش رفته است. در واقع، در سرزمین فلسفۀ علم اسلامی زاده شده است.
۴٫ نگارنده برای تبیین نظریۀ خود، به ناچار یا اصطلاحاتی را از بنیان تعریف نموده یا اصطلاحات موجود را بازتعریف کرده است. به همینرو، خواننده با پارهای مفاهیم مهم و کلیدی مواجه میشود که ضمن بحث از آن، در جایجای اثر ناچار است آن را مرور کند. این کار لازم بوده است؛ زیرا مخاطب کتاب باید ضمن آشنایی با اصطلاحات، به کاربست و کارکرد آنها در شبکه و دستگاه معرفتی نظریه، پی ببرد.
۵٫ متن و شیوه بیان کتاب، «شیوهای کارگاهی» دارد. یعنی یک کتاب خشک و فشرده نیست. البته تلاش شده ورز دادن مفاهیم، و یادآوریها، حتیالمقدر، ملالآور نباشد (ممکن است در برخی قسمتها کمی تا قسمتی اینطور شده باشد) گاهی مطلب را به طور موزائیکی بیان کرده، تا مخاطب ناچار شود، خودش مطالب را جورچینی کند و گاهی هم نه، یک سیر الگوریتمی را دنبال نموده است. این دو شیوه، با تونالیتهای آهسته تغییر کرده و موجب جهش در تقریر و ادبیات نشده است.
۶٫ نظریه نگارنده یک نسخه آزمایشی است، که در قالب یک کتاب نگاشته شده است. در واقع جزوهای است که به احترام ناقدان، به جامه یک کتاب، زیور یافته است. این نگاشته باید توسط یک گروه علمی نگاشته میشد؛ اما نگارنده بدلیل عدم دسترسی به امکانات، خود بهتنهایی آن را نگاشته است. مسلماً مانند همه آثار نوآورانه، مشتمل بر کمبودها و خطاهای متعدد است. اما با همین تواضع و اقرار، آن را بر پیشخوان ذهن جمعی مخاطبان نهاده است. مخاطب این کتاب، فرهیختگانی هستند که متوجه این محظورات هستند. گو اینکه اگر از خطا کردن بترسیم، هرگز خلق معنا نمیکنیم.
۷٫ امروزه عالمان دین، از بُن دندان ضرورت تحول حوزه و ارتقاء آن را حس کرده اند. تشنگی برای دریافت پیشنهادهای مبتنی بر نظریه با رعایت سنتهای حوزه و حفظ میراث گران آن، مشهود است. لذا پیشبینی میشود که این کتاب مورد توجه و استقبال مخاطبان خود قرار گیرد و اگر چه توسط نقدهای علمی بسیار، تیرباران شود؛ باکی نیست، این هم افتخاری برای مفاد کتاب است. همینکه ذهن مخاطبان به سمت نقض و ابرام نظریه رود، آبستن نظریههای نو میشود.
گفتنی است، کتاب «فلسفه علم برای تبیین علوم انسانی اسلامی و راهکارهای ارتقاء نظام معرفتی حوزه» در ۵۲۰ صفحه، در قطع وزیری و با شمارگان ۵۰۰ مجلد، توسط انتشارات میراث ماندگار، چاپ و منتشر شد.
نظر شما