وادي تيه، وادی ولايت دشمنان است؛ همينی که الان در عالم هست

نماینده استان البرز در مجلس خبرگان رهبری آورده اند: وادي تيه، وادی ولايت دشمنان است؛ همينی که الان در عالم هست، وقتی حضرت ظهور می‌کنند، اين وادی تيه جمع می‌شود.

به گزارش خبرگزاری شبستان از البرز، « آیت الله سید محمد مهدی میرباقری» در فضای مجازی طرحی را با عنوان وادی تیه مطرح کرده است که خالی از تأمل نیست.

 

نماینده استان البرز در مجلس خبرگان رهبری آورده است: «الان ما در وادی تيه هستيم؛ شصت سال عمر می‌کنيم، باز سر پلّهٔ اوّلمان هستيم. مگر وادی تيه، چه بود؟! جريان توسعه، همين است.

 

آدم شصت سال عمر می‌کند، همان جای اوّلش است؛ اگر عقب نرفته باشد، جلو نرفته. شصت سال می‌گردد، سر جای اوّلش است. اين آقا بعد شصت سال، چه دارد؟ ماشين شخصی دارد، خانه دارد، کارخانه دارد، شصت سال هم لذّت؛ خب ثُمّ ماذا؟ بعدش هم که می‌خواهد برود، همه اين‌ها را مي‌گذارد می‌رود؛ اين وادي تيه است ديگر. يعنی آدم شصت سال زحمت کشيده، سر جای اوّلش است، هيچ چيز ندارد، مثل روز اوّل. وقتی حضرت ظهور می‌کنند، اين وادی تيه جمع می‌شود.

 

يعنی آدم شصت سال زحمت کشيده، سر جای اوّلش است، هيچ چيز ندارد، مثل روز اوّل. وقتی حضرت ظهور می‌کنند، اين وادی تيه جمع می‌شود. انسان با هر قدمی که برمی‌دارد، يک قدم به مقصد نزديک می‌شود. می‌‌دانيد وادی تيه چرا برای آنها پيش آمد؟ به ايشان گفتند: «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطاياکُمْ»؛ از اين دروازه شهر در حالت تواضع و سجده برويد داخل. امام عسکری (ع) فرمود: اين، وادی ولايت اميرالمؤمنين (ع) بود؛ بر سر در آن باب، ولايت حضرت حک شده بود. گفته شد که از اين در برويد داخل، از خدا طلب مغفرت کنيد، گذشته‌تان را جبران می‌کنيم. در اين وادی هم که رفتيد، هر قدم رو به پيش هستيد. اينها ماندند بيرون وادی، شد وادی تيه.


وادي تيه، وادی ولايت دشمنان است؛ همينی که الان در عالم هست. آدم شصت سال می‌دود، سر جای اوّل خودش است. درست است اسمش را می‌گذارند توسعه، ولی ما که نمی‌فهميم اين چه توسعه‌ای است. آدم شصت سال زندگی می‌کند، ماشينش را نو‌تر می‌کند، خانه‌اش را بزرگ‌تر مي‌کند، باغش را بهتر می‌‌کند، ولي همه، بيرون آدم است. آدم، سر جای خودش مانده. اين تعبير قرآن را ببينيد: «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ * ما أَغْنى‏ عَنْهُ مالُهُ وَ ما کَسَبَ». آدمی که جان خودش را باخت، مالش که جای آدم را نمی‌گيرد، مال که آدم را از خودش مستغنی نمی‌کند.

 

در توسعه می‌‌گويد شصت سال؛ خب شصت سال می‌دَوَم، چه دارم؟ می‌گويد باغ داری، خانه داری، شهرک دانشگاهی داری، هواپيمای خصوصی داری، کشتی. خب من چه دارم؟ هيچ چيز. بله، بيرون، خيلی چيز‌ها هست، کشتی هست، شهر هست، هواپيما؛ به من چه مربوط؟! تيه يعنی همين ديگر. آدم وقتی از وادی ولايت حضرت امير (ع) بيرون رفت، شصت سال می‌دود کار می‌کند، همه چيزهايی که جمع کرده بايد بگذارد، هيچ چيز با خودش نمی‌تواند ببرد. اين عمر، صدهزار سال هم باشد، همين است.


ولی کنار حضرت امير (ع) که باشی، يک لحظه‌اش [بيش از هزار ماه بالا می‌روی]. شب قدر يعنی همين. شب قدر همين که وارد می‌شوي، هزار ماه می‌روی.»

کد خبر 731512

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha