به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، همزمان با فرارسیدن سومین روز از شهادت سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع) و یارانش در تهران مراسم زیبایی برگزار میشود.
براساس آنچه در تاریخ آمده است در چنین روزی قوم بنیاسد به اصرار زنان این قوم به کربلاء میآیند و با پیکر شهداء مواجه میشوند، در همین لحظه امام سجاد(ع) نیز به این قوم میپیوندد و سپس یک به یک پیکرها را شناسایی میکنند.
از این رو همه ساله در تهران دستههای عزاداری تهرانی از شرق تا غرب، از شمال تا جنوب در یک مسیر قرار میگیرند و مراسم زیبایی در شان این روز برپا میدارند، این مسیر از میدان قیام واقعه در منطقه خیابان ری تهران آغاز و سپس با عبور از بازار امین حضور(لوازم خانگی فروشها) به سمت چهارراه سرچشمه واقع در خیابان مصطفی خمینی رفته و در پایان به سمت بازار تهران یعنی چهارراه سیروس و مولوی حرکت میکنند.
آنچه در این مسیر دل انسان را به لرزه در میآورد کاروانهای نمادین اسراء کربلاء است که هر شهروندی را با هر سلیقه و اعتقادی به این خیابان میکشاند و با دیدن این کاروانها غربت و مظلومیت اهلبیت(ع) را نه شاید در خور آن اما تا حدی درک میکنند.
اما یکی از زیباییهای دیگر این مراسم پرچمهای بزرگ منقوش به اسم اهلبیت(ع) است که هرجوانی به عشق علمدار کربلاء آن را برای مسیر کوتاهی حمل میکند، بسیاری از مردم با نیتهای مختلف و حاجات متعدد به زیر این پرچمها آمده و دست و صورت خود را به اسم اهلبیت(ع) متبرک میکنند.
در هیاتهای عزاداری بسیاری از عزاداران به یاد علمدار کربلا حضرت عباس (ع) در هیاتهای خود علمها و پرچمهایی با نامها و اندازههای مختلف حمل میکنند که نشان دهند عشق و ارادت آنها به این خاندان است.
علم و علامت از دیرباز میان شیعیان و هیاتیها از تقدسی خاص برخوردار بوده، چرا که در طول قرنها از زمانی که به صورت خیلی ساده و به همان شکلی که در میادین جنگ حمل میشده تا دوره ما که به شکل یک نماد آیینی و مذهبی و فرهنگی درآمده، هر بینندهای را به یاد محرم و عاشورا میاندازد و باید دوباره تکرار کرد محرم و عاشورا و نه روز عاشورای کربلا و بین این دو باید فرق قائل شد.
چرا که در کربلا بیرق و علم به شکل کنونی نبوده و در کنار این نماد، نمادهای دیگری نیز شکل گرفتهاند که چنین خاصیتی دارند و علت تقدس و اهمیت آن نیز به دلیل زندهکردن یاد کربلا و شهدای کربلا است.
در جنگها برای مشخص شدن لشگریان خودی از دشمن از یک نشانه استفاده میشده تا جنگجویان جناح و منطقه لشگر خود را تشخیص دهند، همچنین فرماندهان با نگاه کردن به دو جناح چپ و راست لشگر متوجه میزان پیشرفت جناحین لشگر و نفوذ به سمت دشمن میشدند و سربازان نیز در هنگام عقبنشینی سمت و سوی لشگر را از طریق این نشانه پیدا میکردند.
از این نشانه در میدانهای جنگ به اسامی مختلفی نام برده شده از جمله بیرق، رایت، پرچم و علم یا علامت که در مجموع همان معنای نشانه یا علامت را میدهد.
در میادین جنگ شخصی وظیفه حمل این نشانه را داشته که به او علمدار میگفتند و تا حدودی پیشاپیش لشکر حرکت میکرده و چند محافظ هم داشته است و از آنجایی که در تیررسترین منطقه لشگر حرکت میکرده باید شخصی شجاع و جنگاور میبود تا علاوه بر حمل این علامت بتواند با دشمنان ستیز و نبرد کند.
جنگاوری، رشادت و دلیری علمدار به لحاظ روحی بر جنگجویان دیگر تاثیر شگرفی داشته است و نبرد و پیشروی او باعث رشادت و دلیری همرزمانش میشده است و به لحاظ اهمیت موضوع در هر گروه اگر علمدار زخمی و مجروح، و یا احیانا کشته میشد شخصی دیگری مسئولیت حمل آن را به عهده میگرفت و همچنین اگر علامت به زمین میافتاد و کسی آن را حمل نمیکرد لشگر دچار هرج و مرج و پراکندگی شده و در بسیاری موارد شکست لشگر را در پی داشت.
این ابزار جنگی باید تا جای ممکن سبک و قابل حمل باشد تا برای علمدار ایجاد مشکل نکند.
گذشته از اینکه در برخی از شهرهای کشورمان علم و بیرق جزء مواردی شده است که گاها مشکلاتی را برای شهروندان ایجاد میکند و یا اینکه در برخی از مناطق سبب چشم و همچشمی در بین هیاتها است اما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حمل علم در هیاتهای مذهبی صرفا به خاطر زندهنگه داشتن نام و یاد شهدای کربلا و به خصوص حضرت عباس(ع) است.
نظر شما