به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، نوزدهم شهریور ماه مصادف است با سالروز رحلت آیت الله سید محمود علایی طالقانی، روحانی شیعه ایرانی، نواندیش دینی، فعال سیاسی و اجتماعی، عضو جبهه ملی دوم و یکی از مؤسسین نهضت آزادی؛ از این رو، به مناسبت فرا رسیدن سالروز رحلت ایشان مروری کرده ایم بر ابعاد مختلف فعالیت های علمی، فکری و فرهنگی آن مجاهد و مفسر قرآن.
وی از پنج سالگی، تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز و نزد ملا سید تقی اورازانی، قرآن و کتب رایج آن دوره را فرا گرفت.[1] سپس مقدمات علوم حوزوی را نزد پدرش شروع کرده و در 10 سالگی راهی قم و مدارس رضویه و فیضیه شد،[2] پس از آن راهی نجف اشرف شده و از دروس بزرگان آن زمان بهره برد.
وی موفق به اخذ درجه اجتهاد از سید ابوالحسن اصفهانی و شیخ عبدالکریم حائری، و اجازه نقل حدیث از شهاب الدین مرعشی و قمی، شد.[3] وی در خلال سالهای ۱۳۱۸- ۱۳۱۷ﻫ.ش به تهران بازگشت و در درس میرزا خلیل کمرهای، فلسفه و حکمت آموخت.[4]
«بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه» نسخه درمان دردهای جامعه
آیت الله طالقانی دلیل بازگشت خود به تهران را تثبیت عقاید ایمانی جوانان ذکر کرده است و فعالیتهای فرهنگی خود را با نوشتن مقاله و سخنرانی، شروع میکند. وی چارۀ درد اجتماع را در «بازگشت به قرآن و نهجالبلاغه» میدانست و تلاش کرد خود در این راه پیشقدم باشد، از همینرو برای جوانان جلسات تفسیر قرآن برپا کرد. خود در این باره میگوید: این کتاب هدایت که چون نیم قرن اول اسلام باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد، یکسره از زندگی برکنار شده و در هیچ شأنی دخالت ندارد. دنیای اسلام، که با رهبری این کتاب روزی پیشرو و رهبر بود، امروز دنبالهرو شده. کتابی که سند دین و حاکم بر همه امور بوده مانند آثار عتیقه و کتاب ورد تنها جنبه تقدس و تبرک یافته و از سرحد زندگی و حیات عمومی برکنار شده و در سر حد عالم اموات و تشریفات آمرزش قرار گرفته و آهنگ آن اعلام مرگ است.[5]
تحول مثال زدنی در مساجد
تحولی که طالقانی در مساجد ایجاد کرد، مثال زدنی است. وی درب مساجد را به روی جوانان تحصیل کرده و دانشجو باز کرد. مسجد هدایت که طالقانی در آن فعالیت می کرد، پایگاه جوانان و دانشجویان و نخستین مرکز هدایت جوانان و روشنفکران به حساب می آمد. طالقانی علت پایه گذاری مسجد را روشنگری جوانان با قرآن، اسلام اصیل و آشنا کردن جوانان با سرچشمه، منبع و اصل دین (قرآن و سنت پیامبر و ائمه هدی) می داند. وی سخنرانان غیر روحانی را به مسجد کشاند و خود پای سخنرانی آنان می نشست.
دانشسرای تعلیمات دینی، با هدف تربیت معلم تعلیمات دینی برای مدارس که به اهتمام دکتر سحابی تاسیس شد، انجمن اسلامی معلمان، انجمن ماهانه دینی(1341 - 1339) که مورد توجه فراوان واقع شده بود، از دیگر مراکزی بود که آیت الله طالقانی در آنها فعالیت می کرد.
شهید مطهری معتقد است: «پایه گذار آشنایی نسل جوان با اسلام، نه من هستم و نه شریعتی، بلکه طالقانی و بازرگان هستند که این راه را باز کردند و ما بعدها به دنبال آنها حرکت کردیم».[6]
تأسیس کانون اسلام
پس از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ش، وی کانون اسلام را برای نشر معارف قرآن و سنت تأسیس کرد و در همان زمان مجلهای به نام دانشآموز از طرف همان کانون به انتشار رساند. این کانون محل آمد و شد اقشار مختلف جامعه اعم از افسران ارشد ارتش، مهندسین، و صاحبان منصب عالی در برخی وزارتخانهها همچون پست و تلگراف، دانشیاران، آموزگاران، دانشجویان، دانشآموزان و حتی کسبه بود.
تفسیر قرآن
وی به دلیل تواضع و فهم الهی و انسانی که داشت، اسم اثرش را «پرتوی از قرآن» گذاشت. در تاریخ اسلام، از سوی علما، دو نگاه به قرآن وجود داشته است؛ یک نگاه تمدنی، علمی و فنی و دیگری یک نگاه هدایتگرانه، هدایتپذیرانه و هدایتگسترانه. ۸۰ درصد آثار در زمینه تفسیر قرآن، مبتنی بر نوع نگاه اول است که نمونههای بارز آن تفاسیر فقهی، علمی و تاریخی از قرآن است. نگاه دوم، به قرآن به مثابه کتاب هدایت نظر دارد که مسیر و راه را برای رونده مشخص میکند، یعنی مجموعه قوانین و مقرراتی برای انسان تابع الی رب است که فراز و فرودهای راه و مقصد و مقصود را برای او به خوبی مشخص میکند.
تفسیر آیتالله طالقانی از نوع دوم است، یعنی تفسیر هدایتگسترانه، تفسیری برای زندگی و متن زندگی. هدف کلی آیتالله طالقانی این است که مجموعهای را در اختیار انسان مومن بگذارد که با خواندن و انس با آن، با قرآن درآمیزد و با آن بهعنوان مجموعه قوانین و مقرراتی که یه سپیدی میکشاند، حرکت کند.
او میکوشد هنگام گفتن و نوشتن درباره قرآن، با نگاهی اجتماعی و تمدنی، عموم مردم ایران و جهان را مدنظر داشته باشد و آنها را مخاطب خود بداند. از فحوای سخن او برمیآید که هر مسلمانی باید خود را مخاطب قرآن کریم بیابد؛ گویی آیات وحی بر خود او نازل شده است. وی آیات قرآن را تروتازه (غضّاً طریّاً) و خود را مخاطبِ نخست قرآن مییابد و میکوشد قرآن را همان گونه انعکاس دهد.
تعبیر مقام معظم رهبری از شخصیت آیت الله طالقانی
در عین این صفا و صداقت و راستی و درستی، مردی بود در کمال اعتماد به نفس؛ یعنی یکی از خصوصیّات ایشان، اعتماد به نفس بود؛ مطلقاً تحت تأثیر قدرتها و ظواهر و مانند اینها قرار نمیگرفت.
این هم ناشی از ایمان بود. ایشان واقعاً مؤمن بود. آنوقت همین ایشان، در مقابل امام تواضع میکردند. من تواضع ایشان را در مقابل امام دیدم، هم در غیاب امام، هم در حضور امام. در غیاب امام ایشان به بنده گفتند که آقای خمینی گاهی یک حرف هایی میزند که به نظر آدم نشدنی میآید، بعد میبینیم واقعاً شد، ایشان به یکجایی متّصل است! یعنی برداشت آقای طالقانی این بود - به این مضمون، حالا عین عبارت ایشان یادم نیست- می گفت از یک جایی به ایشان خبر میرسد، به یک جایی ایشان متّصل است. در حضور امام هم من دیده بودم، ایشان کمال تواضع را در مقابل امام میکردند؛ این آدمی که آن جاه و جلال آن دستگاهها برایش صفر بود و هیچ نبود، در مقابل امام تواضع میکرد. [7]
حوزه فکری فراملی
حوزه تفکر طالقانی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نبود. وی در کنفرانسهای متعددی با حضور اندیشمندان اسلامی شرکت کرد و با اندیشمندان و مبارزان مسلمان به گفتگو نشست. او از سال ۱۳۲۷ش برای شناساندن صهیونیستها به مردم مسلمان ایران، شناساندن حق مردم مسلمان فلسطین به همگان و نشان دادن علت این بدبختی ها، که همان تفرقه در میان امت اسلام است، به نوشتن و گفتن و اعلامیه دادن و تبلیغ و مسافرت کردن اقدام کرد. از جمله فعالیتهای او شرکت در کنفرانسهای اسلامی بود:[8]
- کنفرانس شعوبالمسلمین در کراچی در سال ۱۳۳۱ش
- کنفرانس اسلامی قدس در ۲۷ رجب ۱۳۷۹ق (۱۳۳۸ش) به دعوت کامل شریف و سعید رمضان
- کنفرانس اسلامی قاهره در ۱۳۸۱ق (دی ۱۳۴۰ش)
مبارزات سیاسی
آیت الله طالقانی یکی از مخالفان فعال حکومت پهلوی بود و در موقعیتها و شرایط مختلف به مخالفت با روندهای جاری در حکومت دودمان پهلوی پرداخت و چندین بار در پی دستگیری روانه زندان شد. وی از طرفداران دکتر مصدق و از اعضای جبهه ملی بود و در دوران پس از کودتای 28 مرداد به فعالیت در نهضت مقاومت ملی پرداخت. او در سال 1339 جزء هیات موسس جبهه ملی دوم بود و در کنگره ۱۳۴۱ جبهه ملی از سوی شرکت کنندگان در کنگره به عضویت در شورای مرکزی انتخاب شد. طالقانی سخنرانی افتتاحیه کنگره جبهه ملی ایران را انجام داد. او همچنین در سال 1340 به اتفاق مهندس بازرگان و دکتر سحابی نهضت آزادی ایران را بنا نهاد و تا پایان عمر عضو این مجموعه بود.
او در دورههای مختلف و شرایط گوناگون نظیر رویداد کشف حجاب و نهضت ملی شدن نفت، نهضت مقاومت ملی ، کودتای 28 مرداد، وقایع 15 خرداد 1342 به مخالفت آشکار با رویکردهای جاری حکومت پهلوی پرداخت و همچنین بارها به دلایل مختلف نظیر پناه دادن سید مجتبی نواب صفوی که در آن زمان فراری محسوب میشد یا ارائه آموزشهای مذهبی و مبارزاتی و انتشار اعلامیههای اعتراضی در سال 1350 به مدت حدود یک ماه در خانه خود تحت بازداشت خانگی قرار گرفت و پس از آن نیز به زابل و بافت تبعید و زندانی شد.
ایشان پس از شكلگیری نهضت امام خمینی، به پیروی از ایشان به مخالفت با رژیم ستمگر پهلوی پرداخت و در همان سال به زندان افتاد. پس از آزادی، مجددا در جریان 15 خرداد دستگیر و به 10 سال زندان محكوم شد. ایشان در زندان نیز دست از مبارزه و ارشاد برنداشت. رفتار و گفتار مناسبش حتی روی مأموران زندان اثر مثبت داشت و در همین دوران زندان، با نوشتن تفسیر «پرتوی از قرآن» سعی در آشنا كردن افراد به عظمت و سازندگی قرآن كرد.
پس از پیروزی انقلاب ایران در بهمن 1357 سمتهای مختلفی را بر عهده گرفت. نخست، پس از ترور شهید مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب اسلامی را عهده دار شد و پس از آن، با رای مردم تهران در 12 مرداد 1358 به عنوان نماینده این شهر راهی مجلس خبرگان قانون اساسی شد و در مرداد همان سال از سوی امام خمینی(ره) به عنوان امام جمعه تهران منصوب شد و تا پیش از فوت پنج نماز جمعه را برگزار کرد.
سرانجام وی در سحرگاه 19 شهریورماه 1358 پس از سالها فعالیت علمی و مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی و عمری تلاش خستگی ناپذیر در راه پیاده كردن اسلام ناب در اثر سكته قلبی دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبود شتافت.
پی نوشت ها:
1-افراسیابی، طالقانی و تاریخ، ص۲۵.
2-افراسیابی. طالقانی و تاریخ، صص۲۸-۲۹.
3-افراسیابی. طالقانی و تاریخ، ص۳۱.
4-شیرخانی، شورا و آزادی، ص۷۹.
5-اسفندیاری، پیک آفتاب، ص۳۲۶.
6- مجله «پگاه حوزه»، 25 شهریور 1385، شماره 191، «نگاهی به کارنامه زندگی و فکری آیت الله سید محمود طالقانی/روشنفکر قرآنی».
7- بیانات در دیدار با اعضای ستاد بزرگداشت مرحوم آیتالله سیدمحمود طالقانی، 25/5/1395.
8- یادآوران، مصاحبه با آیت الله سید عزالدین حسین زنجانی، ص۲۵.
نظر شما