به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان: «ذی الحجه» ماهی است که وقایع آن سراسر از عظمت و شان جایگاه ولایت و اهل بیتِ پیامبر(ص) رونمایی می کند، چنان که بعد از گذر از «غدیر» به عنوان نقطه عطف تاریخ بشریت، به بیست و چهارم این ماه که در تقویم اسلام «روز مباهله» نام گرفته است، می رسیم روزی که در آن برحق بودن ولایت امیرالمومنین امام علی(ع) و خاندان نبوت ثابت شد.
از این رو، به مناسبت فرا رسیدن این روز و به منظور بررسی «مباهله» به عنوان جلوه ای از عزت و کرامت اسلام و مسلمین با حجت الاسلام عبدالکریم پاک نیا، استاد تاریخ اسلام و پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) گفت وگویی داشته ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می شود:
به منظور ورود به بحث لطفا توضیح دهید چطور می توان از مباهله برای اثبات حقانیت ولایت امیرالمومنین(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) استفاده کرد؟
در مورد شیوه اثبات حقانیت حضرت امیر(ع) و اعتقادات شیعه از موضوع مباهله می توانیم نکاتی را در این زمینه یادآور شویم؛ نخست آنکه مباهله موضوع تاریخی، تفسیری و البته کلامی است. اما این نگرش و این بُعد در مورد جریان مباهله را بیشتر در بخش کلامی می توان بررسی کرد.
نزول آیه مباهله بنابر گفته علمای شیعه و اهل سنت در مورد حضرت امیر(ع) و خانواده ایشان است یعنی در آیه شریفه «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» بنا بر گفته شیخ مفید که از علمای بزرگ جهان اسلام محسوب می شود، خدای متعال علی(ع) را جان پیامبر(ص) قرار داده و شیخ مفید بر همین اساس می گوید: معلوم می شود علی(ع) به بالاترین درجه فضیلت نایل شده که با پیامبر(ص) در برخورداری از کمال و عصمت از گناهان، مشترک است، این نکته مهمی است که شیخ مفید به آن اشاره کرده است و در نتیجه از آیه مباهله دو مطلب استخراج می شود؛ نخست آنکه پیامبر(ص) حضرت امیر(ع) را نفس خود قرار داده که این مساله نیز دو جنبه دارد که یکی شامل کمالات پیامبر(ص) و دیگری عصمت حضرت امیر(ع) از گناه است و این تفاوت امیرالمومنین امام علی(ع) با دیگر اصحاب پیامبر(ص) را به خوبی نشان می دهد.
باید توجه داشت این سخن شیخ مفید برگرفته از حدیث معروف «مساوات» است. اهل سنت این حدیث را از پیامبر اکرم(ص) نقل میکنند که فرمود: «هر کس میخواهد علم حضرت آدم و تقوا و فهم حضرت نوح و حلم حضرت ابراهیم و زهد حضرت یحیی و هیبت حضرت موسی و عبادت حضرت عیسی را ببیند، به علی بن ابی طالب(ع) بنگرد».
آیا ادله دیگر در این مواسات و بهره مندی امیرالمومنین امام علی(ع) از ودایع انبیای الهی وجود دارد؟
بر اساس این روایت، وجود امیرالمومنین(ع) در برخورداری از صفات مشخصه شان با تمام پیامبران الهی مساوی است. علامه محمد تقی جعفری نیز در این زمینه مینویسد: «روایاتی متنوع در منابع اولیه اسلام، مخصوصا حدیث مساواتِ امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) با رسولان الهی در امتیازاتی که خداوند سبحان به آنان عطا فرموده است، همراه با آیه مباهله که علی بن ابیطالب(ع) در آن نفس رسول اعظم(ص) معرفی شده است، با کمال وضوح اثبات میکنند که امیرالمومنین(ع) نظیر و مثل وجود نازنین حضرت محمد مصطفی(ص) است و تجلیگاه همه امتیازات والای پیشوایان معصوم(ع است».
علاوه بر این، در کتاب «تفسیر امام حسن عسکری(ع)» این حدیث آمده است: سخن رسول گرامی اسلام(ص) در روز مباهله شاهد دیگری بر این مدعاست. آن حضرت(ص) هنگام مباهله با نصارای نجران با اشاره به حضرت امیر(ع) فرمود: «اللّهمّ هذا نفسی، و هو عندي عدل نفسی» و به همین دلیل بود که حضرت امیر(ع) در اوج مظلومیت خویش در ماجرای شورای خلافت، خطاب به اهل شورا به آیه مباهله احتجاج کرد.
همچنین «ابن حجر هیثمی» از محدثان اهل سنت، کلام حضرت امیر(ع) خطاب به اهل شورا را چنین نقل می کند: «شما را به خدا قسم میدهم، آیا به غیر از من در میان شما کسی هست که خداوند او را جان پیامبر(ص) و فرزندانش را فرزندان پیامبر(ص) و زنانش را زنان پیامبر قرار داده باشد؟» همه یک صدا گفتند: خیر، به جز تو چنین فردی را سراغ نداریم.
این موارد حکایت از حقانیت حضرت امیر(ع) با توجه به جریان مباهله دارد.
علاوه بر اثبات حقانیت امیرالمومنین(ع) و مواسات ایشان با انبیای الهی در خصوصیات خاص و بارزشان، مابهله چه رهاوردهای دیگری برای اسلام و مسلمین داشته و دارد؟
مباهله عظمت و فضیلت اهل بیت پیامبر(ص) را مشخص و ثابت می کند؛ زمخشری از معروف ترین مفسران اهل سنت در کتاب معروف خود به نام «کشّاف» می گوید: ـ که در این آیه شریفه برتری اصحاب کساء وجود دارد و در آن دلیل روشنی بر صحت پیامبری پیامبر(ص) ما هست».
دلیل آن است که هیچ کدام از موافق و مخالف روایت نکرده که مسیحیان نجران، مباهله را پذیرفته باشند بلکه همه نقل کرده اند که آنها از مباهله گریزان شدند وقتی که دیدند این مساله واقعی است.
علاوه بر این، «مسلم نیشابوری» عالم دیگر اهل سنت نیز در «صحیح» خود، در مورد شأن نزول این آیه میگوید: «هنگامی که آیه مباهله نازل شد، رسول خدا(ص) علی و فاطمه و حسنین(ع) را دعوت کرد و فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی: پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند».
نکته مورد توجه این است که در این آیه بوضوح متوجه می شویم که مصادیق آیه تطهیر چه کسانی هستند.
امروز که برخی اختلافات بر جهان اسلام و زندگی مسلمانان سایه انداخته و دشمن می کوشد با دست گذاشتن بر برخی اختلافات میان مذهبی، میانه مسلمانان را آشوب کند آیا می توان از مباهله برای رد افکار انحرافی و هدایت جهان اسلام در مسیر وحدت بهره گرفت؟
«مباهله» در گذشته هم از شیوه های مقابله با مخالفان بود، مخالفان اسلام و تشیع گاهی که در زمینه ای بسیار لجاجت داشتند از این راهکار استفاده می کردند، یک نمونه در روز عاشورا اتفاق افتاد که یکی از یاران امام حسین(ع) به نام «بُریر بن خضیر» می خواست با طرف مقابل خود از سپاه دشمن که «یزید بن مَعقل» نام داشت، مبارزه کند. یزید به بریر توهین کرد و نکاتی را گفت که در تاریخ ثبت شده و بریر هم جوابش را داد و بعد دیدند که این مساله با گفت وگو حل نمی شود؛ آنجا بود که بریر به یزید بن معقل گفت: آیا حاضری در این زمینه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگو قرار دهیم؟ یزید بن معقل پذیرفت و اینجا بود که بعد از مباهله با یکدیگر مبارزه کردند که یزید بن معقل به دست بریر کشته شد؛ این مباهله در تاریخ هم ثبت شده است.
البته نمونه های دیگری نیز وجود دارد؛ اما در مورد شرایط امروز نمونه های دیگری را در فقه می بینیم که البته اسم آن «لِعان» است و در موضوع خانوادگی مطرح می شود، یعنی در متون فقهی در باب لعان این مباهله را استفاده کرده ایم.
از آیه یکم تا ششم سوره مبارکه نور در مورد شرایط و کیفیت این امر سخن به میان آمده و در فقه نیز به آن اشاره شده که اگر خدای ناکرده مردی همسرش را به عمل نامشروع متهم کند یا فرزندی را از خود نفی کند از مباهله و ملاعنه استفاده می شود.
بنابر این، امروز هم می شود از این روش در صورت مساعد بودن شرایط استفاده کرد، برای مثال طرف مقابل افراد معنوی و فرهیخته ای بوده و لجوج نباشند، هرچند که نباید این نکته را فراموش کنیم که در جهان امروز به اندازه ای جنگ رسانه ای وجود دارد که حق را ناحق جلوه می دهند به طوری که مخاطب متوجه مساله نشود. پس اگر جنگ رسانه ای اجازه دهد، مباهله در این روزگار هم چیز خوبی است.
آیا می توان از ماجرای مباهله و دستاوردهای آن برای امروز و اصلاح سبک زندگی نیز تاثیر گرفت؟ اساساً آیا این واقعه صرفا جنبه تاریخی داشته یا قرار است برای تاریخ درس و آموزه هایی را تبیین کند؟
آموزه مهم ماجرای مباهله و نزول آیه آن، تقویت و تحکیم اعتقادات ما شیعیان است، اگر کسی بخواهد با مخالفان صحبتی داشته باشد، اگر در این آیه مطالعه کند سند حقانیت شیعه را در می یابد چرا ما پیرو و دنباله روی کسانی هستیم که این آیه شریفه ویژگی ها و وجوه تمایزشان را بیان می کند.
علاوه بر این، آیه مباهله نشان می دهد اگر ما در اعتقادات و ایمان خود خالص باشیم یقیناً امداد غیبی مدد ما در هر کاری خواهد بود؛ به عبارت بهتر، اگر در هر کاری مخلصانه حرکت کنیم قطعا مثل داستان مباهله و مواردی شبیه به آن که در تاریخ اسلام آمده است، برایمان راهگشایی می شود.
همچنین، «مباهله» وجه دیگری هم دارد و آن جلوه ای از عزت اسلام و مسلمین و کرامتی دیگر از پیامبر(ص) برای تقویت ایمان امت است. ما می توانیم برای تضعیف روحیه انسان های منافق و مخالف این روش را داشته باشیم یعنی مخلصانه در زندگی گام برداریم تا عزت همراه ما باشد، همان طور که همراه پیامبر(ص) بود.
نظر شما