امام هادی (ع) را بیشتر بشناسید

حضرت امام ابوالحسن، علی‌النقی الهادی(علیه السلام)، ملقب به "امام هادی (ع)"، دهمین پیشوای شیعیان، در ۱۵ ذی‌الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری متولد شد، به همین منظور مروری بر اقدامات ارزشمند این امام بزرگوار در دوران امامت‌شان کرده‌ایم.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، حضرت امام ابوالحسن، علی‌النقی الهادی(علیه السلام)، ملقب به "امام هادی (ع)"، دهمین پیشوای شیعیان، در 15 ذی‌الحجه سال 212 هجری قمری، در اطراف مدینه منوره، در محلی به نام "صریا" متولد شدند.

 

پدر بزرگوارشان، حضرت امام جواد(ع) و مادرشان، بانوی گرامی؛ سمانه مغربیه است که بانویی بافضیلت و باتقوا بود.

 

امام هادی(ع) در سال 220 هجری، پس از شهادت پدر ارجمندشان؛ حضرت امام جواد(ع) به امامت رسیدند. پس از 33 سال امامت، در سامرا در زمان خلافت معتز به شهادت رسیدند.

 

نکته مهم در شهادت امام هادی(علیه السّلام) این است که حضرت در سامراء به سبب کنترل بسیار شدید و خفقان حاکم و منع دوستان و شیعیان از دیدار با حضرت و عقوبت سخت متخلفین حتی نزدیکترین یاران امام نیز از حال و وضع امام بی خبر یا بسیار کم اطلاع بودند.

 

به همین دلیل است که منابع اشاره دقیقی به نحوه شهادت امام ندارد. منابع فقط شهادت حضرت در زمان معتز را ذکر کردند بدون ذکر زمان دستور خلیفه به مسموم کردن و اینکه چه کسانی مأمور این جنایت شدند و چه زمانی این عمل پلید از آنان سر زد.

 

مدت 33 ساله امامت حضرت هادی الائمه(ع) با خلافت معتصم، واثق، منتصر، مستعین، متوکل و معتز عباسی معاصر بود.

 

آن حضرت و فرزند گرامی ایشان؛ امام حسن عسکری(علیهم السلام)، به «عسکریین» شهرت یافتند، زیرا خلفای بنی عباس، ایشان را از سال 233 به (سامرا عسکر) برده و تا آخر عمر پربرکتشان در آنجا، تحت نظر قرار دادند.

 

حضرت امام هادی (علیه السلام) به القاب دیگری مانند: نقی، عالم، فقیه، امین و طیب، شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان نیز "ابوالحسن " است.

 

امام علی النقی (ع)، دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود و عظمت شخصیت آن بزرگوار(ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است.

 

دوران امامت امام هادی(ع)

امام هادی (ع) از آغاز امامت در مدینه حضور داشتند و در مدت اقامت در این شهر نقش بسیار مهمی در رهبری شیعیان ایفا کردند؛ به طوری که حکومت عباسی از موقعیت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ایشان در مدینه را به صلاح ندانست.

 

متوکل برای کنترل بیشتر امام علیه السلام تصمیم گرفت ایشان را از مدینه به سامرا منتقل کند. در سال 233 ق بنا به گزارش‌هایی که جاسوسان از فعالیت‌های امام علیه السلام داده بودند، متوکل به یحیی بن هرثمه مأموریت داد تا این انتقال را انجام دهد.

 

با ورود یحیی بن هرثمه به مدینه، مردم که سخت مشتاق و شیفته امام خود بودند، اعتراض خود را علنی کردند؛ به طوری که یحیی بن هرثمه اعلام کرد که کاری به امام علیه السلام ندارد و هیچ خطری امام علیه السلام را تهدید نمی‌کند.

 

پس از مدتی به بهانه این که در منزل امام هادی(ع) علیه حاکم عباسی سلاح جمع آوری می‌شود به خانه امام علیه السلام حمله بردند، ولی چیزی جز قرآن و ادعیه نیافتند. جالب اینکه خود یحیی بن هرثمه پس از بازگشت می‌گوید: «چیزی جز بزرگواری، ورع، زهد و شجاعت در او نیافتم». بعد از استقرار امام هادی علیه السلام در سامرا تمامی رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود.

 

در طول مدت حضور امام علیه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبیت آن حضرت افزوده می‌شد و همه ناخواسته در برابر امام علیه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش می‌داشتند. البته نفوذ امام منحصر به شیعیان نبود و شامل درباریان عباسی هم می‌شد. حتی اهل کتاب هم به امام علیه السلام احترام می‌گذاشتند.

 

متوکل وقتی در اقدامات خود علیه امام هادی(ع) ناکام ماند به نزدیکان خود اعلام کرد که در کار امام هادی (علیه السلام) درمانده شده است؛ از این رو به محدودیت و فشار اکتفا نکرد و تصمیم به کشتن امام علیه السلام گرفت و حتی اقداماتی هم انجام داد؛ اما پیش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسید.

 

 

برخی از اقدامات امام هادی علیه السلام

1. ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت

فراهم کردن زمینه ورود شیعه به عصر غیبت، از اقدامات اساسی امامان شیعه بود که همواره شیعیان را متوجه این امر می‌کردند. در این راستا امام هادی علیه السلام هم اقداماتی انجام داده‌اند:

 

بیان روایات فراوان در مورد فرا رسیدن و نزدیک بودن عصر غیبت، بشارت به ولادت حضرت حجت و مخفی بودن ولادت و هشدار این که مبادا مخفی بودن باعث تردید شما شیعیان گردد، کم کردن تماس مستقیم شیعیان با حضرت؛ به طوری که در سامرا مسائل شیعیان از طریق نامه یا نمایندگان حضرت پاسخ داده می‌شد؛ تا از قبل برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آمادگی داشته باشند، تأیید برخی از کتب فقهی و اصول روایی شیعه، ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش‌های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.

 

2. مبارزه با انحرافات

غالیان کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی (نعوذبالله) بالا می‌بردند. امام هادی علیه‌السلام همانند امامان قبلی موضع خویش را در قبال آنان روشن می‌ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی‌دانست و حتی در نامه‌های مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی می‌فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می‌نمود.

 

گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که معمولاً با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی علیه السلام می‌ایستادند. امام هادی علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه‌هایشان به شدت برحذر می‌داشت و آنان را هم‌نشینان شیطان و نابود کننده پایه‌های دین و پیروان این گروه را نادانان می‌دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می‌کردند، احمق معرفی می‌فرمود.

 

3. تربیت نیرو و افراد شایسته

یکی از اقدامات و فعالیت‌های ائمه علیه السلام پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است. امام هادی علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیشبرد اهداف اسلامی تربیت می‌فرمودند. این افراد افزون بر راویانی هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه‌السلام را نقل می‌نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته‌ترین این افراد عبارتند از:

 

*عبدالعظیم حسنی (ره)، که مرقد وی در شهر ری می‌باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است.

 

*حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است.

 

*عثمان بن سعید عمری، که از 11 سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعدها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.

 

4. تقویت سازمان وکالت

با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده‌اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می‌بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.

 

در زمان امام هادی علیه السلام شیعیان ایران، عراق، یمن و مصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند. وکلای امام علیه السلام علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن به امام علیه السلام، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازنده‌ای داشته‌اند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگی ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. (البته گاهی افرادی از این وکلا دستخوش انحراف از خط امام علیه السلام شده و مورد تکذیب آن حضرت هم واقع می‌شدند. در این شرایط کسان دیگری جایگزین آنها می‌شدند.)

 

این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیروهایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.

 

5. تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارت غدیریه و زیارت جامعه

در زمان امام هادی علیه السلام اصل امامت باید معرفی می‌شد؛ چون ائمه علیهم السلام و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می‌رفت. امام هادی علیه السلام پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی می‌کردند. مجموعه این زیارات و ادعیه به عنوان یک دایرة‌المعارف شیعه به حساب می‌آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام است.

 

6. زیارت جامعه کبیره

این زیارت از مشهورترین، برترین و شناخته شده‌ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن به‌خصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند، شیخ طوسی (ره) در التهذیب و شیخ صدوق (ره) در الفقیه آن را نقل کرده‌اند. علامه مجلسی (ره) در مورد صحت سند آن که به درجه قطع رسیده می‌گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق‌ترین مفهوم، فصیح‌ترین الفاظ، بلیغ‌ترین معنا و عالی‌ترین شأن است. امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه‌ها و پایه‌های اصلی شیعه را بیان فرمودند.

 

7. زیارت غدیریه

این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.

 

این زیارت از زیباترین، اصیل‌ترین، بدیع‌ترین و پربارترین زیارت‌هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می‌کند.

 

 

احادیثی گهربار از امام هادی (ع)

دنیا همانند بازاری است که عدّه‌ای در آن (برای آخرت) سود می‌برند و عدّه‌ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می‌شوند.

 

علماء و دانشمندانی که به فریاد دوستان و پیروان ما برسند و از آن‌ها رفع مشکل نمایند، روز قیامت در حالی محشور می‌شوند که تاج درخشانی بر سر دارند و نور از آن‌ها می‌د‌رخشد.

 

غضب و تندی در مقابل آن کسی که توان مقابله با او را نداری، علامت عجز و ناتوانی است، ولی در مقابل کسی که توان مقابله و رو در رویی او را داری علامت پستی و رذالت است.

 

کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه السلام) خواهد بود.

 

خودپسندی مانع تحصیل علم است و انسان را به‌سوی نادانی و خواری می‌کشاند.

 

انسان حریص، آسایش ندارد.

 

به راستی که حرام، افزایش نمی‏‌یابد و اگر افزایش یابد، برکتی ندارد و اگر انفاق شود، پاداشی ندارد و اگر بماند، توشه‏‌ای به سوی آتش خواهد بود.

 

افسوس کوتاهی کارهای گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید.

 

مسخره کردن و شوخی‌های بی مورد از بی خردی است و کار انسان‌های نادان است.

 

کد خبر 723960

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha